بازی چیست؟
در گذشته نه چندان دور کار روزانه مردان و زنان و حتی کودکان پایانناپذیر به نظر میرسید. کوشش و تلاش جهت ادامه زندگی آنچنان شدید بود که توجه به بازی، هدر دادن وقت تلقی میشد. اکنون که با پیشرفتهای چشمگیر در علم روانشناسی و علوم تربیتی و همچنین استفاده از جنبههای آموزشی و تربیتی بازی، عقیده و نظر عمومی نسبت به این فعالیت انسان تغییر کرده است. اطلاعات فراوانی که امروزه دربارۀ بدن انسان و چگونگی رشد و تکامل آن به دست آوردهایم بیش از پیش ضرورت بازی را برای کودکان روشن کرده است.صرفنظر از مسائل فوق، خواه کودکان اجازه بازی داشته باشند و یا نداشته باشند، آنان به هر حال به طرقی خود را با بازی مشغول خواهند کرد. در حقیقت بازی برای کودک مانند نفس کشیدن امری طبیعی و از ضروریات رشد است، از دیدگاه کودکان نوعی فعالیت است که برای انجام آن ،کودک حتی تحمل مشکلاتی را بر خود هموار میکند.
بازی بهترین شکل فعالیت کودکان در سنین پیش از دبستان است. در جریان بازی نیروهای جسمی و روحی کودک یعنی دقت، حافظه، تصور، نظم و ترتیب به سر میبرند و رسالت تغییر و دگرگون ساختن آن را بر عهده دارند.کودک از طریق بازی به شخصیتی متعادل دست پیدا میکند و تعادل و مهارتهای لازم را برای زندگی در کنار دیگران در محیطهای غیر از خانه و در کنار افرادی غیر از والدین کسب میکند، لذا کودک از طریق بازی به رشد اجتماعی لازم دسترسی مییابد.کودکی که از بازی میهراسد، هرگز رشد سالم ندارد و از لحاظ روانی بیمار است و باید فوراً به درمان او میپرداخت. به عقیده وودورث، حتی تخیل کودک نوعی بازی است و میتوان گفت بازی معمولاً اگر دائما هم نباشد، شامل عامل تخیل و اختراع است .
تعریف بازی
در فرهنگ و بستر، بازی به صورتهای زیر تعریف شده است:
- حرکت، جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات
- آزادی یا محدودیتی برای حرکت و جنبش
- فعالیت یا تمرین برای سرگرمی، تفریح یا ورزش
بهترین توصیف برای بازی توسط گاروی در سال 1977 ارائه شده است.
- بازی خوشایند و لذت بخش است.
- بازی هیچ هدف بیرونی ندارد و متوجه هیچگونه هدف عملی نیست، بلکه انگیزش ذهنی کودک است.
- بازی خودجوش و داوطلبانه است و بازیگر خود نوع آن را انتخاب میکند.
- بازی کردن مستلزم درگیری فعالانه بازیگر است.
بازی عبارت از هر نوع فعالیتی است که برای تفریح و خوشی و بدون توجه به نتیجه نهایی صورت میگیرد. انسان به طور داوطلبانه وارد این فعالیت میشود و هیچ نیروی خارجی یا اجباری در آن دخیل نیست.هر نوع فعالیتی که توسط کودکان به منظور تفریح انجام گیرد، بازی نامیده میشود.مربیان ورزش از بازی تلقی جامعتری دارند. آنها معتقدند که، بازی عبارت است از فعالیتی که افراد با میل و رغبت در اوقات فراغت انجام میدهند.
تاریخچه بازی
بازی را میتوان به گذشتههای دور حتی از بدو تولد و پیدایش انسان نسبت داد.در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است. در کل تاریخچه بشریت مندرج انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی خمیر مایه تفکر است. تشکیل اجتماعات اولیه بشری شکل جدیدی از بازی را پدید میآورد. بازیهای گروهی به صورت بازیهای نمایشی از عبادت ارواح، پرسش اشیاء گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعهای از راههای برآوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افراد را هم گرداند. خواه به این مجموعه بازی نام دهیم و خواه نام دیگر، در اصل مطلب تفاوت چندانی پدید نمیآید.
رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیشرونده بر طبیعت امکان دستکاری در اشیاء طبیعی را بوجود آورد و از آن زمان اشیاء به خواست انسان تغییر شکل دادند تا بتوانند اندیشه وی را در شکلدهی و بازی غنای بیشتر بخشند و روح او را راضیتر گردانند.تشکیل اجتماعات اولیه بشری، نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورد. در ابتدا بازیچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی بدست آمده از طبیعت بود، قطعهای از سنگ، به دست گرفتن آن، حرکت دادن آن و سرانجام غلتاندن و یا پرتاب کردن آن، همه نوعی بازی محسوب میگردید.
بازی در ایران پیش از اسلام:
بنابر آنچه مورخان یونانی، رومی و یهودی دربارۀ ایران و ایرانیان نوشتهاند و بنا به مندرجات اوستا و پارهای از کتابهای بازمانده به زبان پهلوی، ایرانیان باستان به کودکان خویش هنرهای گوناگون میآموختهاند و برترین این هنرها شامل سواری، چوگان بازی، تیراندازی، شناگری، شمشیربازی و در عصر ساسانی، شطرنج بوده است.
چنانکه میبینیم، تمام این بازیها با زندگی آینده کودکان پیوند ناگسستنی داشته و از آن روی این هنرها و بازیها را به کودکان میآموختهاند که بعدها در میدان نبرد از آنها استفاده نمایند. در حقیقت بیشتر این بازیها حالت ورزشی و جنگی داشتهاند. اما بیگمان کودکان ایرانی در آن روزگا با بازیهای گوناگون دیگری نیز آشنا بودهاند که سخن گفتن دربارۀ آنها نیازمند به پژوهش گستردهای در متون بازمانده از دوران پیش از اسلام است، ولی هدف ما بیشتر جستجوی رد پای بازیهای ایرانی در متون پارسی است
ارزش بازی ها:
تحقیقات بیشماری در زمینه اثرات بازی و ارزشمندی آن صورت گرفته است که اغلب آنها تأکیدی است بر ارزش مثبت بازی در جنبه های گوناگون رشد کودکان اعم از رشد جسمانی، روانی، عاطفی، اخلاقی و شناختی، نتیجه تحقیقات ومطالعات بیشمار، اهمیت بازی و لزوم توجه به آن را روشن می سازد و این سوال پیش می آید که ارزش بازی چیست؟.
ارزش تربیتی: کودک خردسال از طریق بازی کردن با انواع مختلف اسباب بازیها، موفق به شناختن شکلها، رنگها، اندازهها، جنس اشیاء و اهمیت آنها میشود. بتدریج که رشد میکند در بسیاری از بازیها و ورزشها مهارت بدست میآورد.اکتشاف، جمعآوری اشیاء و سایر شکلهای بازی در اواخر دوران کودکی اطلاعاتی را به کودک میدهد که او نمیتواند در کتابهای مدرسهاش پیدا کند. کودک هنگام بازی درباره خودش، دیگران و رابطهاش با آنها چیزی یاد میگیرد.او میزان تواناییهای خود را با دیگران مقایسه میکند و به این ترتیب یک مفهوم روشنتر و واقعگرایانهتر از خود به دست میآورد.
ارزش درمانی: بازی یک وسیلۀ درمانی است. بازی به عنوان یک کاتارسیس برای از میان بردن انرژی سرکوب شده و زیر فشار قرار گرفته، عمل میکند. در زندگی روزمره کودک نیاز دارد از تشنجهایی که توسط محدودیتهای محیطی به او تحمیل میشود رهایی یابد. بازی به او فرصت میدهد که احساسات خود را به طریقی قابل قبول در اجتماع بیان کند و به وی اجازه میدهد انرژی تحت فشار خود را به طریقی بیرون بریزد که از نظر دیگران و کلاً اجتماع مانعی ندارد. کودک از طریق بازی میتواند احساساتی از قبیل ترس، رنجش، نگرانی و شادی خود را آنطور که میل دارد در قالب شخصیتهای دلخواهش بیان کند و کدورت درونیاش را بزداید. به گفته آکس لین بازی درمانی بر اساس این حقیقت بنیاد نهاده شده که بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان خود است. بازی موقعیتی است که به کودک داده میشود تا احساسات و مشکلات خود را عرضه کند.
ارزش ذهنی: بازی سبب میشود که کودک نیروهای ذهنی خود را به کار اندازد. بازی کودک را در شناخت و کنترل محیط، یاری میکند. او را قادر میسازد که تواناییهایش را بیازماید. همچنین ضمن بازی یاد میگیرد که میان واقعیت و خیال فرق بگذارد. کودک به هنگام بازی به استدلال میپردازد، قضاوت میکند، به حل مسایل میپردازد و نهایتاً از فعالیتهای خود نتیجهگیری میکند، این فعالیت به او کمک میکن تا در آینده بتواند متکی به نفس، مستقل و در حل مشکلات توانمند باشد .
ارزش اجتماعی: فروم عقیده دارد زمانی که کودک پا به عرصه وجود مینهد، از شناسایی پدیدههای دنیای خارج قاصر است، بعدها کودک به تدریج رشد میکند و قادر به درک اشیاء خارجی میشود، او قادر میشود تا میان غذا و منبع جوشش آن تفاوت قائل شود. یکی از عوامل مؤثر در شکلبخشی شناخت کودک در این مرحله، بازی است. یعنی به محض آن که کودک قادر به تکان دادن ارادی عضلات خود شد و آنها را تحت کنترل درآورد، قادر به تماس با محیط بیرونی میگردد.
فروبل معتقد است که باید کودک را برای زندگانی اجتماعی تربیت نمود، زیرا در کودک توان بالقوه اجتماعی بودن موجود است و صرفاً همنشینی با دیگران باعث به فعل درآمدن توان بالقوه اجتماعی کودک میشود. او میافزاید که همنشینی با دیگران میتواند به صورت بازی انجام شود و در این هنگام بازی علاوه بر تکامل نیروهای جسمی و عقلی کودک باعث میشود تا او در مورد پرورش ویژگیهای اخلاقی خود نیز به موفقیتهایی نائل شود.
ارزش جسمانی: بازیهای توأم با فعالیت برای تکامل رشد عضلانی کودک و ورزش دادن قسمتهای مختلف بدنش لازم است. ضمناً این نوع بازیها برای صرف انرژی اضافی کودک نیز مفید است. منافع جسمانی بازی را میتوان از طریق نرمش کردن و دولا و راست شدن به دفعات مختلف در روز نیز بدست آورد ولی چون کودک ارزش واقعی ورزش را درک نمیکند، ممکن است علیه آن طغیان کند و با چنان بیمیلی تن به انجام آن دهد که هر نوع نفع احتمالی را در مقابل «تنش عاطفی» بیارزش سازد.به گفته میلی چامپ، بازی به یک کودک کمک میکند که به یک انسان (شخص) تبدیل شود. برای رسیدن به این هدف، باید تعادلی میان بازی و کار کودک باشد.
مربیان در بازی
مربیان باید در ارتباط با بازی کودک به نکات ذیل توجه نمایند:
- افزایش ابزار بازی
- دادن وقت کافی به کودک نقش دقت در زمان کمک به کودک
- واگذاری حق تصمیمگیری و انتخاب بر عهدۀ کودک
- تهیۀ وسایل جدید برای کودک، تا او بتواند بازی را ابداع نماید.
- وسایل صحنه نمایش، بهتر است به صورت واقعی باشند
نقش بازی در رشد کودک :
در جهان معاصر، بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی برای هر کودک است. در واقع بازی کردن در زندگی کودک از اهمیت زیادی بر خوردار است. در جریان بازی ، نیرو های روحی و جسمی کودک، یعنی دقت، حافظه، تخیل، نظم و ترتیب، چالاکی و مهارت و….رشد می یابند و علاوه بر این ها بازی برای کودک محرک و انگیزه ای می شود در جهت کسب تجارب اجتماعی.بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان خود است. کوک با بازی کردن، موقعیتی را به دست می آورد تا احساسات و مشکلات خود را عرضه کند و به عبارت دیگر ابراز وجود نماید.متاسفانه امروزه، بسیاری از والدین، حتی مربیان توجه کافی به امر رهبری بازی ندارند و یا کوک را به حال خود وا می گذارند و یا بازی او را با دلسوزی های اضافی و اسباب بازی های زیاد، محدود می نمایند.پدران و مادران باید توجه داشته باشند که در مراحل مختلف بازی روش های گوناگونی اتخاذ گردد ونیز همیشه به یاد داشته باشند که به کودک امکاناتی بدهند که او آزادانه و مبتکرانه فعالیت نمایند تا استعدادهای نهفته اش به درستی شکوفا گردد . تنها در این صورت است که بازی می تواند باعث انگیزش، نشاط ، فعالیت، ابتکار و خلاقیت در کودکان گردد.
تنوع در بازی های کودکان :
در بازی های کودکان، خصیصه ای به نام تنوع ،بسیار مشاهده می شود. این موضوع کاملا بارز است که همه کودکان به یک روش ونوع بازی نمی کنند. تنوع در بازی کوکان می تواند ناشی از این علل باشد : تفاوت های فردی، نوع جنسیت، نوع محیطی که در آن پرورش یافته اند، موقعیت اجتماعی و اقتصادی و عامل جغرافیایی، میزان اوقات فراغت و وضعیت وسایل و امکانات بازی.
نکاتی چند در مورد بازی های کودکان :
برای هر پدر و مادری وبه طور گل برای هر فردی که به نوعی با کودکان سرو کار دارد، دانستن و رعایت نکاتی چندکه در مورد بازی های کودکان است لازم و ضروری به نظر می آید :
- به بازی کودکان اهمیت دهید. چرا که تمام زندگی کودک در بازی شکل واقعیت می پذیرد.
- تجارب زندگی کودک از طریق بازی صورت می گیرد.
- کسب مهارت های شخصی، اجتماعی، اقتصادی.
- بازی برای کودک به منزله کار محسوب می شود و کار برای او به منزله بازی.
- بازی در کودکان موجب رشد و تحول می شود.
- کودکان از طریق بازی، خلاقیت های خویش را شکوفا می سازند.
- بازی عاملی مهم و موثر در رشد و شکوفایی استعدادهای کودک به شمار می رود.
- بازی در تربیت احساساسات کودک تاثیر بسزایی دارد.
- بازی به کودکان امکان می دهد که نسبت به افراد محیط، جهان و طبیعت پیرامون خود شناخت کافی پیدا کنند
- بازی منبع غنی آموزشی برای کودک به حساب می آید.
- موضوع بازی کودکان باید همیشه سعی شود که بر گرفته از زندگی خانوادگی، کودکستان، مسافرت ها ، جشن ها، فرهنگ و… آنها باشد.
- بازی خوب شبیه کار خوب است. کار به منزله شرکت انسان در تولیدات اجتماعی ودر ایجاد ارزش های فرهنگی و مادی و به عبارت دیگر شرکت انسان در ایجاد ارزش های اجتماعی است. اما بازی از چنین اصولی پیروی نمی کند و رابطه مستقیم با اهداف اجتماعی ندارد ، ولی از سوی دیگر باید گفت که به طور غیر مستقیم با این اهداف در ارتباط است. به این معنی که انسان را با همان فعالیت جسمانی و روانی که لازمه کار است عادت می دهد.
در پایان به این نکته اشاره کنیم که برخی اولیاء نسبت به بازی فرزندانشان هیچ گونه علاقه ای نشان نمی دهند ، برخی دیگر تنها به خرید اسباب بازی های زیاد اکتفا می کنند و برخی نیز بیش از اندازه در بازی های آنها دخالت می نمایند و امکان نمی دهند که کودک ، خود مسائل بازی را حل و فصل نماید.این گونه والدین کودک را ناگزیر می سازند که تنها حرف شنوی بزرگتر ها و مقلد باشند . در واقع این اولیای کوک هستند که بازی می کنند نه خود او. به عبارت دیگر با هر کسی به زبان قابل فهم او سخن بگوییم و این معنای این بیت است که می گویید :چون که با کودک سرو کارت فتادپس زبان کودکی باید گشاد
مراحل مختلف بازیهای کودکان:
- بازیهای انفرادی: کودک در سنین پایین، بیشتر اوقات را به تنهایی بازی کرده و به کودکان دیگری که اطرافش باشد، توجهی ندارد. حواس وی متوجه اشیاء و چگونگی آنهاست. در حدود یکسالگی به مفهوم «کنش و واکنش» پی برده و دوست دارد اشیاء را بیاندازد و از دیگران بخواهد که شیء را از زمین برداشته و به او بدهند.
- بازیهای فردی در مجاورت گروه: در حدود 2 سالگی کودکان به تدریج از بازی کنار دیگران لذت میبرند البته در این مقطع سنی آنها خیلی به اطرافیان توجه ندارند و با خود مشغول بازی هستند.
- بازیهای اجتماعی، گروهی: در حدود 3 سالگی اغلب کودکان تمایل پیدا میکنند در گروههایی کوچک سه-چهار نفری بازی کنند یا دیگران در بازی آنها شرکت کنند و آنها را در بازی خود شریک کنند، بازی کودکان در این مرحله جنبه اجتماعی و گروهی پیدا میکند.
بازیهای گروهی را میتوان به 3 دسته تقسیم کرد:
- بازیهای غیرارادی «فعال»
- بازیهای تخیلی و تقلیدی
- بازیهای بیانی و مکالمهای
عوامل مؤثر در بازی
1-جنسیت: بازی دختران و پسران با هم متفاوت است. دختران به بازیهای آرام و ساکت میپردازند در حالی که پسران از بازیهای دارای فعالیت بدنی بیشتر لذت میبرند. دخترها بازی با عروسک را دوست دارند در حالی که پسرها از بازیهایی که نشان دهنده قدرت و نیروی بدنی آنهاست مثل کشتی گرفتن، دویدن و توپ بازی لذت میبرند.
2-سن: بازی خاص در هر سن برای کودک متفاوت است. مرحله اول کودکی شامل تولد تا 3 سالگی است، بازی بیشتر انفرادی است و توجه کودک به شناسایی اندامها و اشیاء و چگونگی استفاده از آنهاست. مرحله دوم کودکی شامل سنین سه تا هفت سالگی است. بازیهای گروهی علاوه بر بازیهای انفرادی مورد توجه کودک قرار میگیرد که با توجه به سن و جنسیت به تدریج از یکدیگر متمایز میشوند.
3-عوامل محیطی: این عامل که بستگی به ویژگیهای کودک ندارد در تعیین بازیها نقش عمدهای دارد. مکان و فضای باز، شوق تحرک را در کودک بر میانگیزد. در صورتی که محل تاریک و نور، فرصت جست و خیز را از طفل میگیرد.
عامل هوش و خلاقیت:
هوش : عبارت است از نیروی سازگاری انسان با محیط خود.کودکان باهوش مشتاق بازی های رمزی و نمودگارین هستند، اما کودکان باهوش متوسط با بازی های ساده خود را مشغول می کنند و حال آن که کودکان معلول ، اعم از جسمی یا ذهنی ، وسایل بازی خود را با شدت به اطراف می کوبند و آن ها را خورد می کنند. شاید علت این گونه اعمال آن باشد که این قبیل کودکان توان سازگار با محیط را ندارند ب)خلاقیت: خلاقیت عبارت است از؛تصرف ذهن در مجموعه معلومات اکتسابی و صورت های ذهنی که از قبل به منظور ابداع و آفرینش در ذهن شخص گرد آمده است و مبنای آن تخیل است. بنابراین کودکانی که از نیروی تخیل بیشتری برخوردارند می توانند مبدا و آفریننده باشند و با قدرت خلاقه ای که دارند به بازی ها جهت دهند و آن ها را بر حسب ذوق خود جذاب تر و لذیذ تر کنند.
عامل تغذیه و بهداشت: نیرویی که کودک از تغذیه میگیرد، در تحرک وی برای بازی نقش فراوان دارد. عدم مراقبتهای بهداشتی ممکن است کودک را رنجور کرده و با لجاجت حوصله بازی را از وی بگیرد.
تأثیر بازی در ایجاد و پرورش خلاقیت کودکا ن
دوران کودکی نقش حساس و تعیین کنندهای در تکوین شخصیت اجتماعی او ایفا میکند. رابطه میان تفکر و عمل در سنین کودکی در مرحله آمادگی و پیش از دبستان شکل میگیرد، کودک در تلاش برای شناخت عجایب و شگفتیهای محیط پیرامونش که عمدتاً از طریق تجارب عملی صورت میگیرد، جدیتر میشود. این تجارب عملی را کودک در قالب بازی هر روزه تکرار میکند و همین فعالیتهای طبیعی کودک مناسبترین راه برای بروز و رشد استعداد و خلاقیت اوست. در جریان همیشگی بازی، مهارتهای جسمی و ذهنی کودک یعنی دقت، تخیل، نظم و ترتیب، چابکی و غیره رشد مییابند و تکامل در این مهارتها انگیزه و محرک اصلی کودک در جهت کسب تجارب اجتماعی و رشد شخصیتی او میشوند.
کودک از راه بازی علاوه بر بروز تواناییها و استعدادهایش، به علایق، خواستها، ضعفها و نکات مثبت و منفی خود پی میبرد. کودک با شناخت این ویژگیها ساخت شخصیتی خود را محکمتر میکند. رفتار و حرکات کودکان در بازی کاملاً واقعی است. احساسات، شادی و اندوهشان، حقیقی، صادقانه و بدون تزویر و ریاکاری است.نقشهای تقلیدی از بزرگسالان در بازی آمیختهای از ابتکار و خلاقیت به همراه تجارب شخصیاش است و این نقشها میتواند بازتابی از نیازها و آرزوهایش باشد، خلاقیت و فعالیتهای فردی کودک را در بازیهای گروهی که به صورت صحیح و اصولی تشکیل شده، میتوان تکامل بخشید.
خلاقیت در بازی
در هنگام بازی خلاقیت کودک افزایش مییابد. «خلاقیت یعنی امکان بهرهبرداری نامتعارف از ابزار، بدون تأثیرپذیری از عقاید دیگران». نکات اصلی را به کودک خود بیاموزید و موقعیتی را برای او فراهم نمایید تا کودک از ایدههایش استفاده کند. زیرا خلاقیت، عامل کسب تجربه بیشتر است و تجربه عامل پیشرفت در زندگی آینده کودکان میباشد. تجربیاتی مانند: سفر، گذراندن وقت در مزرعه، رفتن به تعطیلات، کتاب خواندن، بازدید از نقاط دیدنی و اشخاص مهم در زندگی کودک نقش بسزایی را دارد، زیرا تجربه سبب میشود تا کودک شناخت بیشتری را نسبت به واقعیات بدست آورد و پیرامون هر موضوع، واکنش مناسبی را از خود نشان دهد.
مربی باید فضای فرحبخشی را ایجاد نماید تا خلاقیت کودک شکوفا شود و برای آموزش محیط مناسبی را در نظر بگیرد و برای کودک این امکان را فراهم آورد که یک شرکت کننده فعال باشد نه یک آموزنده غیر فعال.
انواع بازیها
بازیهای جسمانی:
اگرچه هدف از انجام این بازیها تقویت قوای جسمانی کودک است، اما در برخی از انواع تغییر یافته آن به تقویت حواس کودک، توجه بیشتری شده است. از طرف دیگر، اگرچه در ظاهر امر، این بازیها گویای توجه به تقویت جسمانی کودک است، اما حرکت آن مستلزم استفاده از اندیشه کودک بوده و تقویت قوای ذهنی کودک و اجتماعی شدن او نیز از اهداف مهم بازیهای جسمانی به شمار میرود، اگرچه کودکان از نظر ساختمان بدنی و رشد روانی یکسان نمی باشند ولی اکثر آن ها در سالهای اولیه زندگی سعی می کنند نیروهای خود را به کار بیندازند و فعالیت های گوناگون انجام دهند. همین فعالیت های بدنی سبب رشد جسمانی و هماهنگی آن با حواس کودک می گردد.
بازیهای تقلیدی: کودک پس از گذشتن از مرحلۀ مالکیت مطلق، در مییابد که دنیای پیرامون او بر خلاف تصور اولیهاش که میپنداشت، دنیا قائم به ذات اوست، در روال عادی خود جریان دارد از این زمان کودک به تقلید نقشهایی که در باور او جای مستحکمی یافتهاند، میپردازد. در این زمان کودک از تقلید نقش دوستان و اعضای خانواده لذت میبرد و این لذت باعث تداوم تجربه میشود و این تجربه را به دنیای بازی خود منتقل میکند. نکته مهم تقلید این است که نقش اثر چندانی بر رشد همه جانبه کودک ندارد، بلکه مهم مضمونی است که به هر نقش میدهد. راهنمایی مربیان و والدین در جهت تطابق نقش تقلیدی کودک با نقش واقعی او عامل مهم در ساخت شخصیت کودک به حساب میآید.
بازیهای نمایشی: اگرچه بازیهای تقلید و بازیهای نمایشی با هم مشترکند و در حقیقت بازیهای نمایشی، خود نوعی از بازیهای تقلیدی است، اما نکته ظریف اینجاست که در بازیهای تقلیدی کودک، سعی به تقلید نقش دارد، در حالی که در بازیهای نمایشی کودک، علاوه بر تقلید نقش، انتظار خود از آن نقش را نیز بیان مینماید.بازی نمایشی میتواند کمک نماید تا طفل از خود مرکزی بیرون آید و متوجه بیرون خود شود و به کودک فرصت میدهد تا شخصیت درونی خود را ابراز نماید و به آشکار سازی شخصیت خود همت گمارد.
بازیهای نمادی
در بسیاری از اوقات محدودیتها مانع دستیابی کودک به ابزار و وسایلی است که در بازیهای تقلیدی و نمایشی به آن نیاز دارد. در اینجا کودک برای حل مشکل خود به بازیهای نمادی رو مینماید. بر تکهای چوب سوار میشود و حیوانات را هدایت میکند و یا با تکهای چوب صدای رگبار مسلسل را تقلید میکند. کودک تمام آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادی از طریق بازی به بیرون فرا میافکند و این خود یکی از بهترین راههای بازی درمانی است.
بازیهای تخیلی
کودک از همان زمان آشنایی خود با جهان خارج نیروی تخیلی قوی دارد و بنابراین از این قدرت خود در بازیها به نحوی مطلوب استفاده میکند. این نوع بازیها در حقیقت میدانی برای تجلی قدرت خلاقیت کودک است به عبارتی دیگر، هرچه قدرت تخیل او قویتر باشد، بازیهای تخیلی قویتر انجام خواهد داد. تفاوت این نوع از بازیها با بازیهای نمادی در آن است که، در بازیهای تقلیدی، بازیهای نمایشی و حتی بازیهای نمادین، کودک از آن چه دیده و تجربه کرده است، الگو برداری میکند، در حالی که در بازیهای تخیلی، کودک با استفاده از تجربههای گذشته خود، رویدادهای تازهای را که در سابق برخورد چندانی با آن نداشته است را بوجود میآورد. بازیهای تخیلی ریشه در خلاقیت کودک دارد. نظریه پردازان خلاقیت کودک را همگام با قدرت تخیل کودک در نظر میگیرند و عقیده دارند که رشد تخیل کودک در هنگام کودکی و از طریق بازی میتواند باعث گردد تا کودکان در آینده ، هنرمندان، نویسندگان، نقاشان، مخترعین و کاشفانی بزرگ گردند.(منبع پیشین)
نظریه های مربوط به بازی:
- نظریه انرژی مازادی : اسپنسر، بازی را معرف بی هدف انرژی زیادی بدن می داند، طبق این تعریف اگر کودکی مثلأ توپ خود را به این طرف و آن طرف پرت کند برای این است که نیروی اضافی بدن خود را از این طریق آزاد کند.
- نظریه رفع خستگی: لازاروس عقیده دارد که انجام کار، فعالیت نیاز به مصرف انرژی زیادی دارد، لذا انسان باید در مقابل مصرف انرژی لازمه، مقداری استراحت کرده و خستگی را از تن خارج کند. او معتقد است که جبران انرژی از دست رفته صرفأ از طریق استراحت، میسر نیست بلکه باید از نیروی دیگری استفاده کرد و این نیرو در بازی متمرکز است.
- نظریه غریزی بودن بازی: مک دوگال بازی را تمایل موجود زنده برای رسیدن به غرایز می داند. البته پیش از آنکه این غرایز میدان عمل پیدا کند. بر اساس این نظریه سر گرم شدن کودک به بازی به طور غریزی است .
- نظریه پیش تمرین:گروس عقیده دارد بازی نوعی آمادگی کودک برای فعالیتهایی است که باید در آینده به عهده و البته خود از این آمادگی چندان آگاه نیست . به عنوان مثال، کودکان بازیهای تقلیدی و نمایشی به تقلید نقش دوستان، خواهر، برادر و والدین خود میپردازد و از ایفای نقش این افراد، بزرگترین لذت و تجربه را بدست میآورد. هرچه محتوا و مضمون این نقشها پر بارتر و سازندهتر باشد اثر آن در زندگی کودک بیشتر و مفیدتر خواهد بود.
- نظریه تعامل با محیط: از دیدگاه فروبل کودک از راه پاسخ های طبیعی که به محیط و چیزهای پیرامون خود میدهد، آنها را میشناسد، برای کودک این پاسخ یا فعالیت طبیعی همان بازی کردن است، بازی است که آگاهی به محیط را در کودک پدید میآورد.
- نظریه داشتن نتایج عقلی: مهم این نیست که انسان به طور کلی از کارهای غیر جدی خودداری کند. که این برایش کسلکننده و خستگیآور است، مهم این است از همین کارهای غیرجدی و به اصطلاح بازی، انسان نتایج عقلی بدست آورد. بازیهای کودکان سراسر غیر جدی است اما همین امر غیر جدی در ساختن انسانی معتدل و سالم و پر نشاط میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد.
- نظریه تکرار و سیر تکاملی:استانلی هال یکی از استادان معروف روانشناسی تعلیم وتربیت،که چون توجه خود را مصروف به شناخت خصوصیات نوجوانی کرد و آن را در قلمرو روان شناسی جدید وارد نمود ، عنوان پدر روان شناسی بلوغ به او داده شد،پایه گذار این نظریه گردید. توجه بسیار هال به نظریه تکامل از یک سو و توجه وی به تعلیم و تربیت از سوی دیگر او را واداشت که ویژگی های کودکان را مطالعه کند و رفتار آن ها را دقیقا برسی نماید. هال اعتقاد دارد که کودکان بازی می کنند تا صحنه ها و محتویات موقعیت ها و فعالیت های نیاکان خویش را که بر حسب نیاز زندگی آنان تولید شده است تجدید کنند و از آنجا که کودکی ، برای تصفیه اعمالی که آدمی در آینده از آن بی نیاز می شود ، بهترین دوره است این تجدید فعالیت در آن صورت می گیرد.
- نظریه تخلیه یا پالایش یا آرام کردن احساسات زیان بخش: نظریه دیگری که در آخر قرن19و اوایل قرن20مطرح شد و موجب بحث ها و برسی ها گردید نظریه پالایش یا آرام کردن احساسات زیان بخش است که آن را به مناسبت مفهوم کلی، نظریه تجدید تکاملی هم می نامند. بنا بر این نظریه بازی، به خصوص بازی های مبارزه ای و پر تحرک برای تهی سازی احساسات سرکوفته و انباشته شده به کار برده می شود ، چنان که ارسطو ،هم تئاتر را وسیله ای برای پالایش عواطف ستیزه جویانه خشن می دانست و بر این باور بود که تماشاگران به سبب حوادث هیجان انگیزی که در صحنه های تئاتر رخ می دهد و به سبب ابرازاحساساتی که می کنند،احساسات زیان بخشی را که در زمیر آنان انباشته شده است تخلیه می نمایند.
- نظریه جبران: کودک در ارتباطی که با مسائل پیرامون خود دارد سعی می کند که اگر با مقاومتی رو به رو گردید و تنشی در او ایجاد شد این تنش را به خوبی ابراز کند. برای این منظور نمودگارهای کلامی و مادی را برای بیان عواطف و احساسات خود به کار می گیرد و از این راه به لذت عملی و یا به خویشتن داری تدریجی می رسد. این خویشتن داری تدریجی و لذت عملی وجدان،از پدیده های مهم مورد بحث در تئوری روان شناسی بازی است.
10-نظریه های دینامیک: در نظریه های دینامیک علت های بازی کودکان بررسی نمی شود، زیرا در این نظریه ها بازی به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر پذیرفته شده است و محور بحث عبارت است از توضیح درباره محتوای بازی. از میان دانشمندانی که در این مورد صاحب نظرند، نظریه پیاژه و فروید از همه معتبرتر و دقیق تر است. وبین، فین، وندنبرگ بازی را بر حسب انواع فعالیت طبقه بندی کردند:
- بازی اکتشافی یا حسی-حرکتی:
بازی اکتشافی تأمل فعالیتهایی است که تنها برای کسب لذت از تحریک حسهای جسمانی حاصل میشود. لیندر نشان داد اعمال حرکتی تکراری، همانند کوبیدن یک قاشق به میز، پر و خالی کردن یک ظرف ماسه، بازی اکتشافی هستند.
- بازی ارتباطی:
شامل بکارگیری یک شیء یا اسباببازی به شیوهای که مورد استفاده قرار میگیرد است. کودکی که یک ماشین اسباببازی را روی چرخهایش هل میدهد، یا گوشی یک تلفن اسباببازی را به گوشش نزدیک میکند، در حال نمایش بازی ارتباطی است.
- بازی سازنده:
از اشیاء برای ساختن یا ایجاد یک چیز خاص استفاده میشود، مانند هنگامی که یک کودک با کمک تعدادی مکعب، یک دیوار میسازد.
- بازی نمایشی یا نمادین :
زمانی روی میدهد که کودک وانمود میکند فرد یا چیز خاصی است. مثلاً وانمود میکند قهرمان است یا مانند مادر لباس پوشیده و بازی میکند.
- بازی همراه با قاعده قانون:
نمایانگر توانایی پذیرفتن روشها و محدودیتها است. کودکان ممکن است خود یا قوانین یا قواعد را بسازند یا آنکه از قوانین قبلاً ساخته شده تبعیت کنند. بازی با کارتهای خاص یا قایم موشک بازی.
- بازیهای جنگی:
را میتوان از طریق فعالیت بسیار شدید بدنی و ایجاد سروصدا تشخیص داد که اغلب اجتماعی (گروهی) است. کشتی گرفتن بازیگونه نمونهای از این نوع است.
پیاژه: بازیها را به سه دستۀ اصلی تقسیم میکند:
بازیهای تمرینی: که معنای کلی این بازیها همان Play به زبان انگلیسی میباشد. با Game متفاوت است. این اصطلاح به معنای فعالیتی لذتبخش همراه با مهارتهای بدنی است.
بازیهای سمبلیک (نمادی): آندسته از بازیهایی هستند که هر کودکی خود آن را درست کرده و به تنهایی بازی میکند و معمولاً در این گونه بازیها مقدار زیادی تقلید و وانمودسازی وجود دارد.
بازیهای دارای قواعد و مقررات: بازیهای اجتماعی میباشند که دارای قواعد و مقرراتی بوده و توسط گروه تحمیل میشود و نقض مقررات در این بازیها محکوم است .
اهداف کاربرد بازیها:
1- ایجاد ارتباط مشاورهایی با کودک مقابل و ناراضی 2- کمک به کودک در بررسی پاسخ به محدودیتها، حدومرزها و انتظارات دیگران 3- فرصت دادن به کودک برای کشف نقاط قوت و ضعف خودش با توجه به مهارتهای پسندیده یا ناپسند و یا مهارتهایی ادراک تصویری 4- ایجاد فرصتی برای کودکان در بررسی تواناییشان برای آمادگی، تمرکز حواس و استقامت نشان دادن در رابطه با وظایفش 5- کمک به کودک در تمرین مهارتهای اجتماعی مانند همکاری و مشارکت و فراگیری پاسخ متناسب به ناامیدی، دلسردی کردن، شکست و پیروزی 6- کمک به کودک در تمرین حل مسائل و تصمیمگیری 7- فراهم آوردن فرصتی برای کودک در یادگیری مسائل یا وقایع و زندگی.
رابطه هوش و بازی های کودکان: به نظر می رسد که کودکان عقب مانده بیشتر به بازی های انفرادی می پردازند،زیرا کودکان تیز هوش به علت توانای زیاد و کودکان کم هوش به سبب توانایی کم، معمولأ به خوبی در گروه پذیرفته نمی شوند.
نقش والدین واطرافیان در بازی های کودکان:
والدین و اطرافیان مِی توانند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در بازی کودکان دخالت کنند. بزرگتر ها می توانند به عنوان همبازی و یا راهنما در کنار کودک قرار بگیرند و به بازی او جهت بدهند و یا نیاز های او را بر طرف کنند.
تأثیر همبازی ها بر بازی های کودکان: کودکان بسیار از مهارت های اجتماعی را از طریق کنش متقابل با یکدیگر یاد می گیرند. آنها می آموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند، فعالیت های دسته جمعی شرکت کنند، از جنب و جوش یکدیگر لذت ببرند واحساسات دیگران را درک کنند. همسالان به صورت سر مشق هایی برای تقلید و منابع مهمی برای ارائه پاداش وتنبیه در می آیند. کودکان از راه تماشای اعمال همسالان خود ممکن است مهارتی تازه یاد بگیرند یا با پیامدهای برخی از اعمال آشنا می شوند.
تأثیر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده بر بازیهای کودکان:
سینگر دریافت که کودکان با تخیلات بسیار، اغلب در خانوادههایی پرورش یافتهاند که امکانات رفاهی بیشتری داشتهاند و خانواده از وضعیت و موقعیت اجتماعی بهتری برقرار بوده است. این کودکان علاوه بر خلاقیت بیشتر توانایی بیشتری برای حل مسائل خود داشتند و به راحتی از تخیلات خود در بازیهایشان استفاده میکردند، در صورتی که در گروه دوم که اغلب متعلق به خانوادههای کم درآمد بودند، کودکان تخیلات و رؤیاهای کمتری داشتند و در وانمود بازیها از نقشهای محدودتری استفاده میکردند .
دیدگاه نظریهپردازان دربارۀ بازی:
جروم برونر معتقد است که بچهها به فعالیتهای جسمانی و تجارب دست اول نیاز دارند تا دیدگاههای خود را بسط داده و توانایی فکر کردن کسب کنند. بازی کردن بسیاری از این فرصتها را برای آنها فراهم میآورد.فردریک فروبل معتقد بود که بازی نه تنها بازدارندۀ رشد کودک نیست، بلکه به عنوان یکی از مهم ترین عوامل میتواند باعث رشد آزاد کودک از لحاظ جسمی، احساسی و ذهنی گردد. بازی کودک را قادر میسازد تا امیال و آرزوها را به زندگی روزانهاش وارد ساخته و از این راه به شناخت ویژگیهای خود برسد. بدین ترتیب است که بچهها از طریق بازی فعال یاد میگیرند و یادگیری و فراگیری آنها در هنگام بازی خیالی و نقش به مراتب مثمرثمرتر است، زیرا در این گونه بازیها آنها با افکار عمیق سر و کار دارند .
ماریا مونته، سوری معتقد است که بازی به کار بردن نیروهای ذهنی و بدنی جهت حصول یک نتیجه مفید و محسوس است.کارل گروس، در اواخر قرن نوزدهم معتقد است که بازی تمرینی است که انسان برای زندگی آماده میکند و در رشد جسمانی و یادگیری او تأثیر دارد.کارل گروس معتقد است که بازی یک نوع پیش تمرین عمومی و فعالیت یا تمرین مقدماتی و پیش نیاز برای فعالیتهایی است که فرد در آتیه میخواهد انجام دهد.از نظر بوهلر بازی بر پایه اصل لذت استوار است و کودک برای کسب لذت و خوشی به بازی میپردازد.تجارب بازیهای تقلیدی با افزایش توجه کودک نسبت به توانایی کنترل خود و کنش نسبت به کودکان دیگر ارتباط مستقیم دارد .
اریکسون معتقد است که فعالیتهای کودک هنگام بازی دارای معنا و مفهوم روانی است و به عنوان عاملی در ساختن شخصیت و ایجاد تعادل روانی وی بسیار اهمیت دارد. از این رو امروزه بازی درمانی جایگاه خود را در امر تشخیص مسائل و مشکلات روانی کودکان و درمان آن پیدا کرده است زیرا کودکان به علت ترس از بزرگسال و محدودیت گنجینه لغات قادر به بیان مشکلات خود نیستند، لذا متخصصین بازی درمانی به کمک تکنیک بازی با تدارک اسباب بازیهایی ضروری و تشکیل جلسات منظم بازی برای کودکان رفتارهای آنها را زیر نظر گرفته و ضمن دسترسی به ریشههای مشکلات کودکان به درمان آن میپردازند .
دیدگاه و نظریههای اسلام و دانشمندان دربارۀ بازی
رسول گرامی (ص) وجود حالت فعال و جوشش را در طفل خردسال موجب فزونی خرد و اندیشه او در بزرگسالی دانسته و میفرماید: شیطنت، لجاجت و ستیزهجویی کودک، در دوران خردسالی، نمایانگر فزونی عقل و اندیشه او در بزرگسالی است. همچنین فرمود: چه خوب و محبوب است که فرزند انسان، در خردسالی بازیگوش و پر تلاطم باشد تا این حالت طغیان آمیز او در بزرگسالی سر بر نیاورد و از حلم و خویشتنداری و مقاومت و پایداری برخوردار باشد. حضرت علی (ع) میفرماید: کسی که شیفتۀ بازی باشد، سعادتمند خواهد شد.امام صادق (ع) هفت سال اول زندگی را موسم بازی اطفال میداند و به والدین و مربیان توصیه میکند: فرزند خود را آزاد بگذارید تا سن 7 سالگی بازی کند.
ابن سینا معتقد است که اطفال تا 6 سال از تمایلات خود پیروی میکنند و بر اولیاء اطفال است که همواره آنها را از آنچه که به آن تمایل دارند محروم نکنند. سلب آزادی و جلوگیری از جنب و جوش و بازی کودکان را زمینهای برای افسردگی آنها میدانند و نتیجه این افسردگیهای بیموقع و زودرس سبب میشود تا رغبتها از بین بروند و کودکان به بیماریها و اختلالات رفتاری مبتلا گردند.امام محمد غزالی در برنامه پیشنهادی خود برای آموزش کودکان، ساعاتی از وقت مراکز تعلیم و تربیت را به بازی و ورزش اختصاص میدهد.خواجه نصیرالدین طوسی، بازی را وسیلهای برای رفع خستگی از فعالیتهای جدی میداند. او شرایط بازی را آزادی عمل کودکان میپندارد و ممانعت از بازیهای غمانگیز را وظیف والدین به شمار میآورد.
فروبل بازیهای دوران کودکی را به منزلۀ برگهای جوانه زده درخت زندگی میدانست و معتقد بود کودکان بیش از هر چیز از بازیهای خود، مطلب میآموزند و معتقد بود که بازی، جزء مهمی از زندگی کودک است. به عقیده فروبل، بازی عاملی است که از طریق آن، کودک به توازن و تعادل رشد یکپارچه و هماهنگ میرسد.
انواع بازی درمانی:
«ویرجی نیا اگسلین» بازی درمانی را به دو نوع تقسیم می کند: الف) بازی درمانی با روش مستقیم ب) بازی درمانی با روش غیر مستقیم.
الف) بازی درمانی با روش مستقیم: در این نوع بازی درمانگر باید رفتاری صبورانه و در محدوده واقعیت ها داشته باشد و به هدف بازی و نحوه استفاده کودک از آن توجه نماید. بدین منظور درمانگر بر حسب مورد و تشخیص خود شریک در بازی باشد و یا جزیی از نمایش نمادین و یا اصلا یکی از شخصیت های بازی باشد.درمانگر بنا بر نیاز می تواند در میان بازی نقش خود را تغییر دهد، نباید فراموش کرد که در همه ی بازی ها شخصیت کودک باید پویا باشد. حفظ این پویایی در بازی تعیین کننده است ، یعنی کودک امکان انتخاب نوع بازی و وسایل آن را فراهم می اوردو درمانگر را در عنوان و نوع فعالیت اعم از کلامی و یا حرکتی یاوری می کند.
ب) بازی درمانی با روش غیر مستقیم: آن است که درمان گر در تعیین نوع بازی و کیفیت آن دخالتی نداشته باشد و همه چیز بر عهده کودک واگذار شود و معتقد است که با این شیوه، احساسات کودک پدیدار می شود و کودک شخصا با آن رو به رو می گردد و با این شیوه می آموزد که احساسات و عواطف و رفتار خود را مهار کند و آنچه را که موجب رنج وی می گردد به کنار افکند و در واقع به « سبک سازی یا تخفیف عاطفی » برسد. در چنین درمانی فرض شده است که کودک خود می تواند به تنهایی مشکلات نفسانی خویش را حل کند و تجربه های رنج آور خود را از یاد ببرد.بنابر این کودک را آزاد می گذارند که «خود» باشدو«خود درمانی» کند بی آن که فعالیت او را ارزش یابی کنند یا برای تغییر دادن این فعالیت بر او فشاری وارد شود، بلکه او را همچنان که است می پذیرند. به هر حال منظور از بازی درمانی در روش غیر مستقیم آن است که به کودک فرصت داده شود تجربه های خود را که برای رشد او مفید است آن گونه که می خواهد بی دخالت دیگری بررسی کند و چون بازی وسیله ای است طبیعی که کودک از آن برای ابراز احساسات و نمایاندن و عواطف خویش استفاده می کند باید به او فرصت داد که بتواند مشکلات نفسانی و عاطفی خودرا از راه بازی رفع کند و از همین رو روان شناسان معتقدن که نخست باید کودک را به بازی درمانی غیر مستقیم کشانید.
نقش تربیتی مادر در بازی های کودکان:
نقش تربیتی مادر نسبت به کودک،بسیا ر حساس است.این امر از ضروریات وبد یهیات است. طفل همانگونه که از شیره جان وشیر مادر تغذیه می کند وهمانگونه که از راه وراثت،اوصاف وخصائلی را از مادر می گیرد وهمانگونه که به صورت مادرزادی نیزمتاثر از وجود مادر است،تحت تاثیر خلقیات مادر نیز هست.یکی از کارهایی که مادران با فرزندان می کنند،بازی دادن آنها است.طبیعی ترین ونشاط انگیزترین ارزش های اخلاقی ومعنوی انسانی واسلامی به کودک باشد.البته عکس آن هم ممکن است وما،درصدد آن هستیم که در این مساله مهم، هشداری بدهیم واز مادران بزرگوار بخواهیم که ازاین فرصت ،بی توشه وبهره نگذرند،یاخدای ناکرده دراین فرصت به جای سازندگی راه تخریب وانتقال رذائل نپویند. کلاس تعلیم وتربیت مادران باکلاس های درس معمولی فرق دارد.کلاس مقدس این مادران ،خودزندگی است.شیردادن ولای لای کردن وتنظیف وتطهیر کودکان وکلمات وجملاتی که شکسته شکسته بین آنها ردوبدل می شودوواکنش هایی که مادر درمقابل گریه هاوقهرهاوخطاها واذیت ها ومخصوصا بازی های بچه نشان می دهد،همه وهمه از برنامه های همین کلاس است.مادران خشن ،نسبت به کودکان ،اثرات سوئی می بخشندومادران خوش خلق ،برای کودکان فرشته ی رحمتند.این گونه مادرانند که اگر مایه ای از کمال ومعنویت داشته باشند،می توانند بزرگ ترین معلم ومربی برای فرزندان خود بشوند وبهترین وپسندیده ترین فضایل اخلاقی را به آنها منتقل سازند.
منبع
فتحعلی پور، مهدی (1392)، تاثیر بازی های آموزشی بر خلاقیت کودکان،جهت کارشناسی ارشد، علوم تربیتی ،دانشکده علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید