بازده سهام
منظور از بازده سهام، کل مجموعه مزايايي است که در طول يک دوره به سهم تعلق ميگيرد. اين دوره ميتواند روزانه، هفتگي، ماهانه، سالانه و يا هر دوره زماني ديگر متناسب با نوع مطالعه و تحقيق باشد. مجموعه اين مزايا براي محاسبه بازده شامل موارد زير است؛
- افزايش قيمت سهام در پايان سال مالي نسبت به ابتداي سال مالي مورد محاسبه.
- سود نقدي ناخالص هر سهم که بعد از کسر ماليات پرداخت ميگردد.
- مزاياي ناشي از حق تقدم خريد سهام که قابل تقويم به ارزش ريالي است.
- مزايا ناشي از سود سهمي يا سهام جايزه.
سرمايهگذار بايد هر دو عامل مهم ريسک و بازدهي را محاسبه و با ساير فرصت هاي سرمايهگذاري مقايسه کند. ريسک و بازدهي داراي رابطهاي مستقيم هستند و هر چه ريسک يک ورقه بهادار بيشتر باشد، بايد بازدهي بيشتري داشته باشد تا سرمايهگذار براي سرمايهگذاري بر روي آن متقاعد شود. از آن جا که ميزان ريسک و بازدهي سرمايهگذاري بر روي اوراق بهادار متأثر از عوامل متعددي است، سرمايهگذار به منظور محاسبه و پيشبيني ريسک و بازدهي ناگزير از گردآوري اطلاعات عوامل تأثيرگذار و تجربه و تحليل آنها است.
بازده سهام و معيارهاي آن
با توجه به ميل سرمايهگذاران، هدف مديريت بايد در راستاي به حداكثر رسانيدن ارزش شركت باشد. اين مفهوم زماني تحقق مي يابد كه تصميمات مديريت در زمينههاي سرمايهگذاري، تأمين مالي و تقسيم سود به صورت بهينه اتخاذ شود. معيارهاي مختلفي مانند حداكثر شدن سود دريافتي سهامداران، ميزان خدمات اجتماعي شركت، حداكثر شدن قيمت بازار سهم و حداكثر شدن درآمد بعلاوه قيمت بازار سهم به عنوان معيار حداكثر شدن ثروت سهامدار مورد توجه است.
حداكثر شدن سود به عنوان يك معيار
اكثر سهامداران عادي سود شركت را هدف مطلوب و حداكثر شدن آن را به عنوان حداكثر شدن ثروت خود تلقي ميكنند. حتي برخي افراد با تأكيد بر سود گذشته شركت، مبناي ارزيابي و قيمتگذاري سهم شركت را بر اين معيار قرار دادهاند: ميانگين سود ۳ سال گذشته شركت = قيمت هر سهم از تقسيم سود ويژه شركت بر جمع تعداد سهام، درآمد سهم به دست ميآيد. درآمد هر سهم بخشي از سود يك دوره مالي است كه به دارنده سهم تعلق ميگيرد. بايد توجه داشت كه اين مفهوم با مفهوم «سود سهام» اشتباه نشود. سود سهام مبلغي است كه عملاً به صاحب سهم تعلق ميگيرد، اما لزوماً به دارنده سهم پرداخت نميشود. براي محاسبه درآمد هر سهم، بايد ابتدا بخشي از درآمد كه متعلق به سهام ممتاز بوده و مرجح بر سهام عادي است كسر شود و سپس درآمد باقيمانده را به تعداد سهام عادي، تقسيم كرد.
حداكثر شدن قيمت سهام :حداكثر شدن قيمت سهام، بيشتر هدف سرمايهگذاراني است كه به دنبال انتفاع از خريد و فروش سهام هستند. به اين صورت كه آنها داراي هدف كوتاهمدت هستند؛ يعني تنها ميخواهند از افزايش قيمت سهام خريداري شده خود، انتفاع ببرند و هيچ توجهي به عايدات نقدي و غيرنقدي بلندمدت سهام ندارند.
منبع
بخشی نژاد، بابک(1394)، سطح نیمه قوی کارایی بااستفاده از ضریب قیمت به سود سهام، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید