بازداری پاسخ­

عبارت است از متوقف ساختن سریع یک رفتار در پاسخ به الزاما متغیر محیطی، یک کنش اجرایی و مولفه­ای اساسی از خود تنظیمی است. کنش اجرایی نیز به کنش­هایی گفته می‌شود که وجه مشترک همه آنها مهار ارادی رفتارها، افکار و هیجانها است. بارکلی، ازداری رفتاری را یک سازه چند بعدی که شامل سه فرایند به­هم پیوسته می‌باشد مطرح کرده که عبارتند از:

  • بازداری پاسخ غالب به یک رویداد،
  • متوقف نمودن پاسخ یا الگو پاسخ جاری بمنظور ایجاد فرصت درنگی که طی آن امکان تصمیم­گیری وجود داشته باشد ،
  • حفظ این دوره­ی درنگ که امکان پاسخ­های خود فرمان را فراهم می­سازد, از طریق طرد یا نپرداختن به رویدادها و پاسخ­های رقیب, کنترل تداخل.

رفتارهای مرتبط باسلامت

رفتارهای ارتقا دهنده سلامت عبارتند از هرگونه اقدامی که برای افزایش و یا نگهداری سطح سلامتی و خودشکوفایی فرد صورت می­گیرد .این رفتارها برالگوهای مثبت زندگی که باعث افزایش سطح سلامتی و کیفیت زندگی می­گردند، تاکید می­ورزند.

خودكارآمدي

خودکار آمدی عبارت است از قضاوتهايي درباره قابليتها و صلاحيتهاي شخصي فرد در سازماندهي و اجراي اعمال لازم براي نيل به انواع عملكرد مورد انتظار . در اصطلاح بندورا خود كارآمدي به باور شخص نسبت به اينكه ميتواند رفتار لازم براي توليد يك پيامد مطلوب در يك موقعيت خاص را انجام دهد گفته مي‌شود. در اين معنا خودكارآمدي احساس كاملي از قابليت شخصي، اثربخشي، توانمندي و قدرت رقم زدن پيامدهاي مطلوب در فرد قلمداد مي‌شود. به نظر بندورا ، نحوه رفتار افراد را اغلب بهتر مي‌توان از روي باورهايي كه آنها در مورد قابليت‌هايشان دارند يعني از روي خودكارآمدي آنها پيش‌بيني كرد تا از روي قابليت‌هايي كه آنها واقعاً دارند و افراد هماني هستند كه مي‌انديشند. مفهوم خودکارآمدی بيش از سی سال پيش توسط بندورا ، مطرح شد . بر اساس نظريه شناختی اجتماعی بندورا ، خودکارآمدی به وسيله چهار عامل تعيين می‌شود:

  • تجربيات گذشته،
  • مقايسه فرد با افرادی که مشابه وی هستند،
  • ترغيب کلامی،
  • حالات روان شناختی و عاطفی .

علاوه بر اين خودکارآمدی پيامدها را به طور غير مستقيم از طريق تأثير مستقيم عواملی چون، پايداری، انگيزش، اضطراب، استقامت علاقه و تلاش تحت تأثير قرار می‌دهد. خودکارآمدی به باور شخص در مورد اينکه چگونه به خوبی می‌تواند در تغيير موفق باشد دلالت دارد . در نظام شناختی- اجتماعی باندورا منظور از خودکارآمدی مفهومی است که به احساسات شايستگی و کفايت شخصی در مورد انجام اعمالی که توان آن را در خود می‌بیند اشاره دارد.

به نظر تانگ  و سانگ،  چنانچه احساس خودکارآمدی در حد بالایی باشد عملکرد رفتاری مثبت ایجاد می‌شود و در صورتی که احساس خودکار آمدی در حد پایین باشد عملکرد رفتاری منفی به وجود خواهد آمد. بندورا معتقد است خودکارآمدی یکی از مهمترین عوامل تنظیم رفتار انسان است. شاید هیچکدام از مکانیزمهای کنش وری  انسان بانفوذتر از باورهای خودکارآمدی افراد درباره ظرفیت‌هایشان برای اعمال کنترل برسطوح عملکرد و رویدادهای موثر برزندگی نیست.

خودکارآمدی به عنوان یک عامل میانجی در رفتار انسان عمل می‌کند و در حیطه‌های مختلفی گسترش می‌یابد. این عامل بر اینکه چکونه افراد احساس می­کنند، چگونه فکر می­کنند، چگونه خود را برانگیخته می‌کنند و چگونه رفتار می‌کنند، اثر می‌گذارد.

بر اساس نظريه شناختی اجتماعی اشتغال ( SCCT ) برون، لنت و‌هاکت که بر اساس کار باندورا فرمول بندی شده است خودکارآمدی منعکس کننده انتظارات يک فرددرباره عملکرد آينده درشرايط بافت‌ها خاص است .

بر اساس نظريه شناخت اجتماعی اشتغال که باور به خودکارآمدی در موارد نظير انتخاب شغل، توسعه فعاليت‌های شغلی، قابليت‌های حرفه‌ای و عملکرد شغلی دارد، افراد سعی می‌کنند کارهايي را انجام دهند که درباره آن احساس شایستگی و اعتماد به نفس دارند و از کارهایی که نسبت به آنها بی اعتماد هستند اجتناب می‌کنند. لذا، نتیجه ی مسلم باور به خودکارآمدی بیشتر در فرد، سطح اطمینان بالا تر از توانایی‌های خود، اعتماد به نفس و اراده قوی تر خواهد بود . بااین وجودپژوهش‌ها نشان میدهدکه خودکارآمدی با افزایش رفتار‌های مربوط به حرفه و شغل در قبل از اشتغال زمینه عملکرد شغلی موفقیت آمیز را فراهم می‌کند و سپس با کاهش استرس شغلی، رضایت از زندگی و بهزیستی بیشتری برای افراد شاغل فراهم می‌آورد . زنان شاغل با خودکارآمدی بالا، رضایت از زندگی بیشتر گزارش داده اند . کارکنانی که خودکارآمدی افزایش یافته تری دارند، احتمال بیشتری دارد که برای تولید ایده‌ها وراه حل‌های ابتکاری برانگیخته شوند . خودکارآمدی یک مؤ لفه مهم در انتخاب شغل است . خودکارآمدی می‌تواند اتخاب شغل را در افراد پیش بینی کند . خودکارآمدی رفتار اجتماعی راپیش بینی می‌کند . خودکارآمدی ظرفیت حل مسأله را در زنان افزایش می‌دهد . خودکارآمدی با عزت نفس بالا ارتباط دارد . با افزایش خودکارآمدی یک فرد، میزان تلاش و زمان برای صرف کردن روی یک تکلیف نیز افزایش می‌یابد، در نتیجه به عملکرد بالاتری منجر می‌شود. يافته‌هاي ويليام و همكاران ،نشان مي‌دهد كه خودكارآمدي با هوش هيجاني و عملكرد بهتر در زمينه‌هاي خودتنظيمي، ابراز وجود، استقلال، همدردي با ديگران، كنترل و خوشبيني رابطه دارد. يافته‌هاي بندورا و همكاران ، بيانگر اين نكته است كه از يك سو خودكارآمدي پايين با راهبردهاي مقابله هيجان مدار، اضطراب و ناراحتي، افسردگي و علايم روان تني مشخص مي‌گردد، و از سوي ديگر خودكارآمدي بالا با راهبردهاي مقابله‌اي مساله مدار، جستجوي حمايت اجتماعي و خوشبيني رابطه دارد يك مؤلفه روانشناختي كه طي دهه اخير در حيطه بهداشت رواني همواره مطرح بوده است، خوشبيني مي‌باشد.

باورهای خودکارآمدی، نقش محوری در زندگی افراد ایفا می‌کنند. این باورها علاوه بر تفسیر و معنادهی بر رویدادها و تجارب محیطی، به عنوان یک تعیین کننده مستقیم و غیرمستقیم در انگیزش و رفتار انسان عمل می‌کنند. در چارچوب نظریه خودکارآمدی بندورا، افرادی که خودکارآمدی بالاتری دارند در مقایسه با افرادی که خودکارآمدی پایین تری دارند، در انجام تکالیف خود کوشش بیشتری می‌کنند، در مقابل دشواری‌ها مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند، خلاقیت بالایی دارند، شادترند، و رفتارهای سازگارانه تری نشان می‌دهند.

توجه بر این نکته اهمیت دارد که خودکارآمدی تا اندازه‌ای مستقل از توانایی‌های واقعی فرد است و افرادی که در یک کار ویژه توانایی بالایی دارند اما اعتقاد کمی به توانایی‌های خود دارند بعید است که برای آن کار کوشش کنند. افرادی که از خودکارآمدی بالایی برخوردارند، مشکلات را چالش می‌بینند نه تهدید؛ بنابراین فعالانه و خلاقانه موقعیتهای جدید را جستجو کرده و از راهبردهای سازگارانه و مساله مدارانه برای حل این مشکلات استفاده می‌کنند. خودکارامدی بالا ترس از شکست را کاهش می‌دهد، سطح آرزو را بالا می‌برد و توانایی‌های حل مسئله و تفکر تحلیلی را بهبود می‌بخشد. بندورا معتقد است خودکارامدی بالا با امیدواری در ارتباط است و آن هم سبب هدفمندی، اعتماد به نفس بالا، افزایش توانمندیهای حل مساله، شادکامی، خوش بینی و در نهایت سلامتی می‌شود. خودکارامدی بر الگوهای فکری و تعاملات هیجانی نیز موثر است. افراد دارای خودکارامدی پایین احتمالا این باور را دارند که مسائل مشکل تر از آن چه به نظر می‌رسند، می‌باشند که این باور اضطراب و افسردگی را تقویت کرده و دید محدودی را برای حل بهتر یک مساله می‌دهد اما خودکارامدی بالا یک احساس آرامش در فرد ایجاد می‌کند. بنابراین باورهای خودکارامدی از جمله قویترین عوامل پیش بینی کننده رفتار افراد محسوب می‌شوند.

چمرس  و همکاران ، نیز در تحقیقی بر روی دانشجویان به این نتیجه رسیدند که خودکارامدی بالا با خوش بینی و سازگاری شخصی ارتباط مثبت دارد. در تحقیق آن‌ها، دانشجویانی که از خودکارامدی بالایی برخوردار بودند تحارب دانشگاهی را به عنوان چالشی می‌دیدند که باید بر آن غلبه کنند نه این که از آن بهرساند یا به خاطرش مضطرب شوند.

مکانیسم خودکارامدی در خود نظم بخشی حالت‌های عاطفی هم موثر است . باورهای خودکارامدی به ماهیت و شدت تجربه‌های هیجانی از سه طریق اثر می‌گذارد:

  1. ایجاد سوگیری در توجه بر چگونگی ساخت تجربه‌های هیجانی و بازنمایی آن‌ها تاثیر می‌گذارد.
  2. ایجاد کنترل بر الگوهای فکری نگران کننده
  3. حمایت از روش‌هایی که موجب تغییر محیط‌ها می‌شود تا بالقوه‌های هیجانی موجود در این محیط‌ها اصلاح و تعدیل گردند.

به نظر بندورا،  خودکارامدی بالا آمادگی‌های زیر را در فرد به وجود می‌آورد:

  1. به جای احتراز از تکالیف سخت به آن‌ها به عنوان تکالیف جالب نگاه می‌کند.
  2. نگرش‌های مثبت تر آنان ایجاد علاقه و انگیزه می‌کند.
  3. پس از انتخاب جالب از نظر نیل به آن‌ها احساس تعهد می‌نماید.
  4. در صورت شکست و عدم موفقیت، امید خود را از دست نمی‌دهد و سعی و کوشش بیشتری می‌کند.
  5. بر تکالیف خود متمرکز می‌شود و در مقابل مشکلات به صورت راهبردی فکر می‌کند.
  6. علت عدم موفقیت را در کوشش کم جستجو می‌کند.
  7. پس از عدم موفقیت، به زودی کارامدی خود را بازمی یابد.
  8. با اطمینان به این که می‌تواند عوامل گوناگون را تحت کنترل خود درآورد به شرایط مخاطره آمیز نزدیک می‌شود.
  9. این نوع نگرش احتمال احتمال افسردگی را کاهش می‌دهد.

در مقابل، وضعیت فردی است که از خودکارامدی پایین برخوردار است به شرح زیر می‌باشد:

  1. از انجام دادن تکالیف دشوار پرهیز می‌کند.
  2. در مقابل مشکلات مقاومت نمی‌کند.
  3. نسبت به اهدافی که خود تعیین کرده است احساس تعهد نمی‌کند.
  4. در موقعیت‌های دشوار روی ناتوانی‌های خود و نتایج منفی شکست تایید می‌کند.
  5. شرایط روانی وی موجب تضعیف تفکر تحلیلی در وی می‌شود .
  6. عملکردهای پایین خود را علامت کم استعدادی خود تعبیر می‌کند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد.
  7. احساس فشار روانی می‌کند و در معرض افسردگی قرار می‌گیرد.

منبع

برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانه­های مرضی، همبسته­های شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0