اهميت دانش و آموزش در جهان امروز
انسان تاکنون دو دوره اقتصادي را پشت سر گذاشته است . در ابتدا اقتصاد مبتني بر کشاورزي بود . سپس با ابزار گرايي و آشنايي با علوم برق و مکانيک دوره اقتصاد صنعتي پايه گذاري شد .در اين دوره ها زمين و کار اصلي ترين عناصر و سرمايه هاي آدمي تلقي مي شدند . اما در عصر کنوني که به عصراطلاعات و دانش موسوم است هرچند زمين و کار دو مزيت مناسب در برتري جويي ها محسوب مي شوند وليکن مزيت اصلي در سرمايه دانشي نهفته است . هم اکنون بزرگترين شرکتهاي دنيا برتري اصلي خود را نه درداراييهاي انباشته ناشي از کارخانجات و حتي بازار بزرگ،بلکه دردانش در جريان فرآيندهاي خود کسب نموده اند .
مي دانيم که فراهم آوري ، کسب و توسعه دانش توسط فرآيندي به نام آموزش شکل مي گيرد بنابراين در عصر اطلاعات و دانش، آموزش يکي از مهمترين فرآيندهاي هر سازماني است که بايد به آن توجه خاص نمود . آموزش و کسب علم و دانش تا جايي حايز اهميت است که در سال 1995 فرانک کاروبا ، شعار چشم انداز اصلي شرکت HP با بيش از 112000 کارمند را بدين صورت مطرح کرد: HP آن چه را که مي دانست ( آنچه را که در ذهن خبرگان متخصصHP بود ) مي دانست.
مفهوم آموزش برخلاف مفهوم پرورش يك نظام نيست، بلكه آموزش فعاليتي است هدفمدار و از پيش طراحي شده، كه هدفش فراهم كردن فرصتها و موقعيتهايي است كه امر يادگيري را در درون يك نظام پرورشي تسهيل كند و سرعت بخشد. بنابراين آموزش وسيلهاي است براي پرورش، نه خود پرورش. آموزش يك فعاليت مشخص و دقيق طراحي شده است؛ لذا هدفهاي آن دقيقتر، و مشخصتر و زودرستر از هدفهاي پرورشي است. آموزش ممكن است با حضور معلم و يا بدون حضور معلم از طريق فيلم، راديو، تلويزيون ساير رسانه ها صورت گيرد .
مفهوم تدريس به آن قسمت از فعاليتهاي آموزشي كه با حضور معلم در كلاس درس اتفاق ميافتد اطلاق ميشود. تدريس بخشي از آموزش است و همچون آموزش يك سلسله فعاليتهاي منظم، هدفمدار و از پيش طراحي شده را در بر ميگيرد و هدفش ايجاد شرايط مطلوب يادگيري از سوي معلم است. به آن قسمت از فعاليتهاي آموزشي كه به وسيله رسانهها و بدون حضور و تعامل معلم با دانشآموزان صورت ميگيرد به هيچ وجه تدريس گفته نميشود. بنابراين آموزش معنايي عامتر از تدريس دارد. به عبارت ديگر ميتوان گفت هر تدريسي آموزش است، ولي هر آموزشي ممكن است تدريس نباشد.
چهار ويژگي خاص در تعريف تدريس وجود دارد كه عبارتند از:
- وجود تعامل بين معلم و دانشآموزان؛
- فعاليت براساس اهداف معين و از پيش تعيين شده؛
- طراحي منظم با توجه به موقعيت و امكانات؛
- ايجاد فرصت و تسهيل يادگيري.
به فعاليتهاي پراكنده و يك جانبه معلم كه ممكن است تغييري هم در دانشآموزان ايجاد كند، تدريس گفته نميشود، همچنين به آن نوع از فعاليتهاي آموزشي كه از طريق فيلم، تلويزيون، كتاب و ساير رسانهها صورت ميگيرد، اگر چه منجر به يادگيري شود، به دليل اينكه كنش متقابل يا تعاملي بين معلم و دانشآموزان وجود ندارد، تدريس گفته نميشود.
نتيجه اينكه معلم بايد با توجه به مجموعه شرايط مشخص كند هدف از تدريس چيست؟ چه قابليتهايي بايد در دانشآموزان پرورش يابد تا براساس آنها محتواي آموزشي انتخاب و فعاليتهاي متناسب با آن طراحي شود . مفهوم حرفهآموزي معنايي بسيار محدودتر نسبت به پرورش، آموزش و تدريس دارد. هدف آن برخلاف پرورش شكوفا ساختن استعدادهاي همه جانبه افراد يا رشد شخصيت آنان نيست، بلكه منظور دادن فنون و مهارتهاي مورد نياز به كارآموزان براي انجام شغل يا حرفهاي معين است، مانند دورههاي تربيت معلم و انواع آموزشهاي فني و حرفهاي كه هدف آنها برآوردن اغراض و اهداف كلي پرورشي نيست، و شامل همه جنبههاي آموزش و تدريس نميشود، بلكه منظور گسترش نگرش، دانش، مهارت، و الگوهاي رفتاري مورد نياز يك فرد براي انجام عملكرد مناسب در يك وظيفه يا شغل معين است.
حرفهآموزي را ميتوان بخش كوچكي از پرورش، آموزش و حتي تدريس، كه هدفش تربيت افراد براي پذيرفتن مشاغل و تخصصهاي مختلف است، دانست. در واقع حرفهآموزي يك فرايند ياددهي- يادگيري كوتاهمدت است كه هدفش صرفاً آماده كردن افراد براي حرفهاي معين است كه البته ميتواند با حضور معلم و يا بدون حضور معلم صورت گيرد.
منبع
خضرلو،مسلم(1393)،بررسی نقش کلاسهای تولید محتوای الکترونیکی برگزارشده درشیوه تدریس معلمان، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی ارومیه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید