انواع کارآفرینی
بررسی ادبیات کارآفرینی نشان می دهد که مباحث مربوط به انواع کارآفرینی، عموماً پس از وارد شدن کارآفرینی به حوزه مدیریت و سازمان در دهه های 1960 و 1970 مطرح شده اند. برای کارآفرینی تقسیم بندی های متفاوتی شده است که هر یک بر حسب نوع دیدگاه و انتظارات مد نظر از کارآفرینی حائز اهمیت می باشند. مروری اجمالی بر انواع این تقسیم بندی ها به شرح زیر می باشد:
تقسیم بندی کارآفرینی بر حسب مبنای کار
کارآفرینی تکنولوژیک ( مبتنی بر تکنولوژی): طبق تعریف فرآیندی است که با شکل گیری یک ایده علمی و یا تکنولوژیک آغاز می شود و با تکیه بر دانش فنی جدید و قابل تأمین از داخل و خارج کشور به ایجاد یک شرکت تکنولوژی محور جدید در کشور منتهی می گردد. بنگاه هایی که به این ترتیب شکل می گیرند، میتوانند کوچک، متوسط و یا بزرگ باشند.
کارآفرینی غیر تکنولوژیک: تأسیس بنگاه ها و موسسات جدیدی که تکنولوژی در آنها نقش ثانویه بازی می کند، بیشترین بنگاه های خدماتی از این دسته می باشند.
تقسیم بندی کارآفرینی بر حسب ماهیت
کارآفرینی سخت: تأسیس بنگاه های تولیدی جدید با تکنولوژی های سخت که محصول آنها یک کالا یا فرآورده مادی باشد. کلیه بنگاه های صنعتی در این گروه قرار می گیرند. این نوع کارآفرینی غالباً سرمایه بر و دیر بازده است.
کارآفرینی نرم: تأسیس بنگاه های جدیدی است که با تکنولوژی های نرم سر و کار داشته و محصول آنها از نوع خدمات باشد. این نوع کارآفرینی اغلب زود بازده است و شرط اصلی موفقیت آن نیز وجود نیروی انسانی ماهر و مناسب است. نکته مهم اینکه به نظر اغلب آینده شناسان، اقتصاد در حال گذار به کارآفرینی های نرم است و دیگر عصر کارآفرینی های سخت سپری شده است، زیرا کارآفرینی های نرم موتور توسعه جوامع در هزاره سوم شناخته می شوند .
تقسیم بندی کارآفرینی بر حسب مقیاس
خود اشتغالی: ایجاد کسب و کار های تک نفره،
شرکت های میکرو: ایجاد کسب و کار هایی که تعداد کارکنان در آنها بین 1 تا 9 نفر باشد.
شرکت های کوچک: ایجاد کسب و کارهای جدیدی که تعداد کارکنان در آنها بین 10 تاذ 49 نفر باشد.
شرکت های متوسط: ایجاد کسب و کار های جدیدی که تعداد کارکنان در آنها بین 50 تا 249 نفر باشد.
شرکت های بزرگ: ایجاد کسب و کارهایی که تعداد کارکنان در آنها بیشتر از 250 نفر باشد.
تقسیم بندی کارآفرینی بر حسب مضمون
کارآفرینی سیاسی: ایجاد شرکتها و سازمان های جدید که هدف آنها تقویت بنیان دفاعی و امنیتی کشور باشد ( به طور خاص، ایجاد صنایع دفاعی )
کارآفرینی اقتصادی- تجاری: ایجاد بنگاه های جدیدی که هدف اصلی آنها سود آوری اقتصادی باشد (بنگاه های صنعتی، کشاورزی، خدماتی و بازرگانی)
کارآفرینی آموزشی: ایجاد موسسه ها و یا واحد های جدیدی که هدف محوری آنها گسترش و ارتقای امر آموزش باشد، این موسسه ها و واحد ها می توانند اهداف اقتصادی نیز داشته باشند.
کارآفرینی فرهنگی: ایجاد شرکت ها و واحد هایی که هدف محوری آنها گسترش و ارتقاء امر فرهنگ باشد، این کارآفرینی ها عموماً در شاخه صنعتی قرار می گیرند.
کارآفرینی فکری: ایجاد مراکز یا موسساتی که با هدف افزایش توان فکری جامعه تأسیس می شوند. کانون های تفکر (اتاق فکر) در این گروه قرار می گیرند که می توانند دولتی، خصوصی و یا عام المنفعه باشند.
کارآفرینی بهداشتی: ایجاد موسسه ها و یا واحد های جدیدی که هدف محوری آنها ارتقای سلامت و بهداشت عمومی جامعه باشد (تأسیس مطب، بیمارستان، آزمایشگاه ها و…..).
تقسیم بندی کارآفرینی بر مبنای سیستم و سطح فعالیت کارآفرینان
این تقسیم بندی بیشتر مورد توجه اهالی حوزه مدیریت می باشند، و به طور کلی شامل:
کارآفرینی مستقل ( کارآفرینان شخصی- در قالب افراد آزاد غیر وابسته به سازمان)
کارآفرینی آزاد (مستقل)، مبنای کلیه فعالیت های کارآفرینی است. در واقع، منظور از کارآفرینی مستقل، فرآیندی است که فرد یا افراد حقیقی متقاضی تأسیس یک شرکت و یا واحد کسب و کار جدید طی می کنند تا فعالیت کارآفرینانه ای را به طور آزاد به ثمر برسانند. بر این اساس کارآفرینی مستقل نیز فردی است که مسئولیت اولیه وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار می باشد، و یا کسی که منابع لازم را برای شروع و یا رشد کسب و کاری بسیج نموده و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، محصول یا خدمات جدید می باشد. به عبارت دیگر، کارآفرین مستقل، فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می کند و هدف اصلی اش نیز سود آوری و رشد است (karafariny.com). این بدان معنا است که هر فردی آزاد است تا ایده ای را به یک فعالیت تجاری تبدیل نماید. فرصت هایی که یک کارآفرین بالقوه دارد، بی شمار است، زیرا محیط اقتصادی پیوسته در حال تغییر است، و چنانچه فردی قدرت تشخیص ایده های سودمند را در بحبوحهء یک وضعیت آشفته و توأم با فضای بدبینی موجود در محیط داشته باشد، جریانی پیوسته از فرصتهای بالقوه کارآفرینی برای وی فراهم می گردد. در چنین شرایطی هزاران راه مختلف وجود دارد و هر فردی ایده های خاص خود را توسعه می دهد. فعالیت های مخاطره آمیز نیز در کارآفرینی مستقل و فردی به معنای سازماندهی و تأسیس یک شرکت جدید می باشد.
کارآفرینی درون سازمانی ( کارآفرینان سازمانی- در قالب کارکنان سازمان)
پینکات می گوید، کارآفرینی درون سازمانی فرآیندی است که از طریق آن، کارآفرین درون سازمانی، سبب نوآوری و تغییر در سازمان ها می شود. کورن وال و پرلمن معتقدند که کارآفرینی درون سازمانی پروسه ای است که از طریق آن محصولات، فرآیندها و ایده های جدید در سازمان به اجرا گذاشته شده و توسعه می یابند. پروسه کارآفرینی درون سازمانی به کلی با پروسه کارآفرینی مستقل فرق دارد و تفاوت در وضعیت محیطی آنها برای هر یک از آنان مزیت ها و اشکالاتی خاص به وجود می آورد .
کارآفرینی سازمانی ( سازمان کارآفرین- در قالب سازمان)
در فرآیند کارآفرینی سازمانی، یا سازمان کارآفرین شرایط و بستری در سازمان فراهم می گردد که اولاً هر شخص یا گروهی که بخواهد پروسه کارآفرینی درون سازمانی را طی کند (منظور کارآفرینان درون سازمانی می باشد) بتواند سریع، راحت و اثر بخش آن را به اجرا درآورد و ثانیاً محرک ها، و مشوق های افراد برای اجرای فعالیت های کارآفرینانه موجود باشد. در واقع در سازمان های کارآفرین، کارآفرینی روشی برای انجام کسب و کار به شیوه ای مبتکرانه و با تمرکز بر مشتری و خطر پذیری حساب شده انجام می گیرد. به این معنا که سازمان های کارآفرین ریسک هایی را می پذیرند که به شیوه ای دقیق تجزیه تحلیل و محاسبه شده باشند. سازمان های کارآفرین دارای ویژگیهایی مانند: توجه به رشد، برخورداری از سیاست های تهاجمی، تمرکز بر مشتری، ارزیابی ریسک های مطرح در یک فعالیت تجاری، آمادگی برای رویارویی با شکست، برخورداری از تعداد زیادی مدیران و کارکنان دارای چشم انداز، استراتژی، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت می باشند .شایان ذکر است که در ادبیات کارآفرینی، در بسیاری از موارد، کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی سازمانی به یک معنی به کار رفته و مرز شفاف و دقیقی بین آنها ترسیم نشده است، اما هر چه پارادایم کارآفرینی گسترده می شود این مرز و تفاوت بارز تر می گردد .
منبع
عباس زاده، یاشار(1394)، اثر آموزش کارآفرینی بر شکل گیری سرمایه انسانی، پايان نامه كارشناسي ارشد، مدیریت کارآفرینی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید