انواع مسئله

مسائل به انواع مختلفي تقسيم مي شوند . از يك زاويه مسائل به دو دسته مسائل خوب تعريف شده ، و مسائل بد تعريف شده تقسيم مي شوند. مسائل خوب تعريف شده مسائلي هستند كه يك راه حل قاطع و روشن؛ حالت هدف براي آن ها همواره در دسترس است. بسياري از مسائل رياضي و علوم خوب تعريف شده اند كه در آن حالت هدف روشن و درست است بيشتر دانش معمولي ما متشكل از راه حل هاي مسائل خوب تعريف شده است. نوشتن چند بيت شعر يك مسئله بد تعريف شده است. براي سرودن شعر لازم است كه سراينده حالت نهاني را , اين احساس كه شعرش چگونه بايد باشد.

مراحل حل مسئله

تحقيقات روانشناسان نشان داده است كه حل مسئله چهار مرحله دارد:

  • يافتن مسئله و چارچوب بندي آن: قبل از آن كه بخواهيم مسئله اي را حل كنيم ، بايد آن را پيدا کنیم. يافتن و چارچوب بندي مسائل غالبا مستلزم طرح خلاقانه سوال است .
  • تدوين راهبرد هاي خوب حل مسئله : برخي از اين راهبردها عبارتند از :الگوريتم هاو روش اكتشافي .

الگوريتم ها راهبردهايي اند كه راه حل مسئله را تضمين مي كنند . الگوريتم ها شكل هاي مختلفي دارند كه از جمله آن ها فرمول ، دستور العمل يا آزمون همه راه حل هاي ممكن است . مثلا در رانندگي :رانندگي بر اساس علائم راهنمايي و رانندگي از الگوريتم استفاده مي كنيم.

روش اكتشافي روشي كلي است كه براي حل كردن دامنه وسيعي از مسائل مختلف به كار مي رود . اين روش قابل استفاده با مسائل ناقص تعريف شده و نامشخص است . روش اكتشافي يك شكل واحد ندارد و داراي فنون مختلفي است , شناخته ترين آنها روش تحليل وسيله,هدف ،راهبرد وارونه و روش استدلال قياسي است.

روش تحليل وسيله ,  هدف

استدلال استقرايي معروفترين روش اكتشافي تحليل وسيله , هدف است . اسلاوين , گفت : روش تحليل وسيله , هدف بر شناسايي هدف ؛موقعيت مورد نظر  ، موقعيت فعلي ، و آنچه بايد انجام گيرد ؛وسيله  تاكيد مي كند تا فاصله بين دو موقعيت ؛ مورد نظر و فعلي  كاهش يابد. در روش تحليل وسيله, هدف مسئله به تعدادي خرده هدف واسطه اي تقسيم مي شود و بعد براي رسيدن به هر يك از خرده هدفها وسيله مورد استفاده قرار مي گيرد. وولفلك ، براي روشن ساختن اين نكته گفته است نوشتن يك مقاله تحقيقي بیست صفحه اي ممكن است براي بعضي دانشجويان يك تكليف دشوار به نظر آيد . براي آسان ساختن مسئله مي توان آن را به چند هدف واسطه اي زير تقسيم كرد :

  •  انتخاب يك موضوع
  •  يافتن منابع اطلاعاتي
  •  خواندن و سازمان دادن اطلاعات
  •  تهيه فهرست مطالب و غيره.

 وقتي كه مسئله كلي به صورت تعدادي مسئله فرعي تغيير يابد حل مسئله آسان تر مي شود .روش تحليل وسيله ,  هدف براي حل مسئله مي تواند هم سير از آغاز تا هدف را بپيمايد و هم از هدف تا شروع بشود و به آغاز برسد . موارد اول راهبرد كار به سوي جلو و مورد دوم راهبرد كار به سوي عقب نام دارد. راهبرد كار به سوي جلو راهبرد بالارفتن از تپه هم ناميده شده است .در اين روش فرد از وضع فعلي شروع مي كند و مي كوشد تا آن را در جهت رسيدن به هدف تغيير دهد . در راهبرد به سوي عقب ؛ وارونه  فرد از هدف شروع مي كند و گام به گام به عقب بر مي گردد تا به راه حل مسئله برسد. غالبا براي حل مسائل هندسي مناسب است مثلا در مثلث متساوي الساقين يك زاويه 30 درجه زاويه منتهي به ساق ديگر هم 30 درجه را از كل مجموع زواياي مثلث كه 180 درجه است كم كنيم زاويه سوم بدست مي آيد . اين همان استدلال استقرايي است كه از جز به كل مي رسيم.

روش استدلال قياسي

مورد ديگر از حل مسئله روش قياسي يا تفكر قياسي است . يعني ياد گيرنده از يك موقعيت اشناي مشابه با مسئله براي حل مسئله استفاده مي كند.وولفلك ، گفت پس از انكه زير دريايي ساخته شد مهندسان فكر كردند كه چگونه كشتي هاي جنگي مي توانند حضور آنها و موقعيت آنها رادر قعردريا تعيين كنند . براي اين منظور ، از اينكه چگونه خفاش ها مسائل نظير اين را حل مي كنند استفاده كردند و به اختراع سونار ، ردياب صوتي موفق شدند استدلال قياسي هميشه قطعي است ، به اين مفهوم كه نتيجه گيري بعدي در صورت درست بودن قواعد يا مفروضات مقدماتي منطقي خواهد بود . بر اساس استدلال قياسي است كه روانشناسان به كمك ان ها بر اساس نظريه ها ، فرضيه مي سازند ، چون فرضيه ها در حقيقت بسط منطقي و ويژه آن نظريه كلي است .وقتي نظريه درست باشد ، فرضيه برگرفته از ان نيز دزست خواهد بود .

روش بارش مغزي

 روش بارش مغزي رويكرد يا روش كلي ديگري براي حل مسئله است كه به ان فكر كاوي هم مي گويند اين روش را الكس اوسبورن ، ابداع كرده است كه شيوه راه حلهاي متنوع و متفاوت براي يك مسئله در يك زمان معين است و هدف عمده اين است كه فرايند توليد پاسخها از فرايند ارزشيابي آنها مجزا بشود ، زيرا غالبا توليد پاسخ هاي متنوع به وسيله ارزشيابي سركوب مي شود و اين ارزشيابي از بروز خلاقيت جلوگيري مي كند به طور كلي روش بارش مغزي داراي مراحل زير است :

  •  تعريف مسئله
  •  توليد هر چه بيشتر راه حل براي مسئله بدون ارزشيابي كردن آنها
  •  تصميم گيري در مورد معياري براي داوري درباره راه حل هاي بالقوه
  •  استفاده از اين معيار ها براي انتخاب بهترين راه حل.

روش هاي اكتشافي راهبردها يا راهنمايي هايي اند كه راه حل را نشان مي دهند ولي آن را تضمين نمي كنند . اكثر افرادي كه به جدول كلمات متقاطع علاقه دارند از اين شيوه براي حل آنها استفاده مي كنند آنها مي دانند كه برخي تركيب ها از برخي تركيب هاي ديگر محتمل ترند ، مثلا اگر دو حرف c و n در جدول باشد مي دانند كه احتمالا بين اين دو حرف بايد يك حرف صدادار باشد . پس حروف bو qو بسياري حروف ديگر نمي توانند قرار بگيرند . در دنياي واقعي بسياري از مسائل با روش هاي اكتشافي ، بهتر حل مي شوند.

ارزيابي راه حل ها

 وقتي مسئله اي را حل مي كنيم واقعا نمي دانيم راه حل ارائه شده درست و كارآمد هست يا نه ، مگر آنكه آن راه حل را در عمل بيازماييم .

بازنگري و تعريف مجدد

 راه حل ها به مرور زمان :مرحله آخر و مهم حل مسئله ، بازنگري و تعريف مجدد و مداوم مسئله است .

منبع

 کرانی،داریوش(1394)، آموزش مهارت های زندگی بر رشد اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0