انواع مدلهاي تاب آوري کدام اند؟
الف) مدل تاب آوری کامپفر
چارچوب تابآوری کامپفريک مدل تبادلی تابآوری است، و شامل «هم سازه فرآيند و هم سازه پيامد» است . اين مدل تا اندازهای بر ماهيت تعاملی محتوای محيطی و تاب آوری درونی (فرآيند تبادلي محيطي-شخص)، و عوامل تابآوری درونی و پيامدهای انسجام مجدد (فرايندهاي تابآوري) گرايش يافته است. فرايندهای تابآوری شامل فرايندهای منحصر به فرد کنار آمدن است که از طريق مواجهههای قبلی فرد با چالش و استرسورها آموخته شده اند. فريدمن ين فرآيند را «سرچشمه تابآوري» ناميده است.متغيرهای اين مدل به شرح زير است:
- استرسورها، مثل: مشکلات اقتصادی و شغل.
- عوامل خطرآفرين محيطی، مثل: فقدان حمايت اجتماعی، منابع اقتصادی محدود يا فرصتهای شغلی محدود، تعارض با همسر، يا داشتن فرزندانی که در رشد زندگی اجتماعی بازداری شدهاند.
- عوامل حفاظتی محيطی، مثل: شبکه حمايتی اجتماعی، امنيت شغلی، فرصتهای شغلی يا آموزشی و پذيرش کمک حرفهاي.
- فرايندهای تبادلی محيط-شخص، مثل: ادراک شخص از وابستگی به مواد، قابدهی مجدد وابستگی به مواد و تغيير محيطي.
- عوامل شناختی، مثل: قابليت حل مسئله، بينش، عزت نفس، ظرفيت برای يادگيری توانايی شخص برای قابدهی مجدد تجربه وابستگی به مواد.
- عوامل هيجانی، مثل: همدردی، حس شوخ طبعی، و توانايی برای بازسازی عزت نفس.
- عوامل معنوی، مثل: حس غايت، توانايی برای رؤيا، و مرجع کنترل دروني.
- مهارتهای رفتاری، مثل: ارتباط مؤثر، مهارتهای اجتماعی، انعطافپذيری، و بهزيستی جسماني.باور داشت كه تاب آوري، بازگشت به تعادل اوليه يا رسيدن به تعادل سطح بالا (در شرايط تهديد كننده) است، و از اين رو سازگاري موفق در زندگي را فراهم ميكند. بنابراين افراد با سطح تاب آوري بالا، بيشتر احتمال دارد كه احساسات مثبت را تجربه كنند، سطح بالاتري از اعتماد به نفس دارند و سازگاري روانشناختي بهتري نيز نسبت به افراد داراي تاب آوري پايين، دارند. همچنين بيان ميكند كه افراد داراي تاب آوري پايين زمان روبرو شدن با پيشامدهاي پر استرس، برخوردهاي خشك و بدون انعطاف ازخود نشان ميدهند و تمايل دارند از روشهاي قبلي براي مقابله استفاده كنند، و بسيار آشفته ميشوند. در عين حال كامپفر به اين نكته نيز اشاره مينمايد كه سازگاري مثبت با زندگي، هم ميتواند پيامد تابآوري به شمار رود و هم به عنوان پيشآيند، سطح بالاتري از تابآوري را سبب شود. وي اين مسئله را ناشي از پيچيدگي تعريف و نگاه فرآيندي به تابآوري ميداند.
ب) مدل تابآوري اورال و همكاران
بر طبق مدل هاي ارائه شده از سوي اورال، آتروس و پاولسن سه حوزه عملكردي براي تاب آوري تعريف و بر آنها تمركز شده است.
- تاب آوري به عنوان يك ويژگي شخصيتي يا توانايي پيشبيني افراد در مقابل تأثيرات منفي ناملايمات و احتمال خطر فرض ميشود.
- يك وضعيت روحي مثبت يا سلامت رواني(مثل درك مثبت، خود پنداري، پيشرفت تحصيلي، موفقيت در وظايف و…) يا فقدان بيماري روحي رواني عليرغم وجود يا احتمال خطر تعريف ميگردد.
- يك فرايند پويا كه بر كنش بين متغيرهاي فردي و پيراموني تأثير گذاشته و در طول زمان تغيير ميكند. اين تعريف به دليل چهارچوب فراگير و تلفيق ويژگيهاي فردي با محيطي ايجاد تابآوري بيش از تعاريف قبلي مورد توجه است.هاندرسن تاب آوری را ترکیبی از 6 عامل زير معرفي مي كند:
- فراهم سازي حمايت مهربانانه
- طراحي و ارتباط سازي براي افزايش اميدواري
- فرصت سازي براي مشاركت معنادار
- پيشاهنگي در پيوند هاي اجتماعي
- مرزبندي شفاف و سازگار
- آموزش مهارت هاي زندگي
همچنين، لاتر و همكارانو ماستن و كواتسورث خصوصيات تاب آوري را به اين شرح توصيف نموده اند:
- برخورداري از تيزهوشي و مهارت عقلاني، توانائي در صميميت و گسستگي
- توانایي در مفهوم پردازي موضوعات متعدد، دستيابي فرد به اين اعتقاد كه حق زندگي كردن دارد.
- برخوردار بودن از توانایي يادآوري و فراخواني اشخاص و موضوعات خوب و نگهداري آنها(نمادهاي خوب) در ذهن.
- برخورداري از توانایي در لمس عواطف، بجاي اين كه وي هر زمان كه عواطف مهم وي برانگيخته شدند، آنها را انكار يا سركوب كند.
- داشتن هدف در زندگي
- برخورداري از توانائي جذب و استفاده از حمايت اجتماعي
- برخورداري از توان در نظر گرفتن احتمالات در زندگي و استفاده مطلوب از دستورات اخلاقي جامعه مدني.
- نياز و توانایي در كمك به ديگران
- برخورداري از خزانه عاطفي و برخورداري از ديدگاهي نوع دوستانه نسبت به ديگران.
در مجموع می توان گفت که تابآوري فرايندي پويا است كه در آن تأثيرات محيطي و شخصيتي در تعاملي متقابل بر يكديگر اثر مي گذارند. پژوهش هاي تابآوري الگوهاي نظري رشد انسان را كه پيش از اين توسط اريكسون، برونفن، پياژه، كلبرگ، گيليان، استينر، مزلو و پيرس مطرح شده بود، مورد تأييد قرار مي دهند. در تمامي اين الگوهاي نظري، در حالي كه بر ابعاد مختلف رشد انساني(رواني- اجتماعي- شناختي- اخلاقي- معنوي) تأكيد مي شود، هسته مركزي اين رويكردها را اين پيش فرض تشكيل مي دهد كه فطرتي بيولوژيك براي رشد و كمال در هر انسان وجود دارد-طبيعت خود اصلاح گري ارگانيسم انساني- كه بطور طبيعي و تحت شرايط معين محيطي ميتواند آشكار شود. همانگونه كه ماستن مي گويد: هنگامي كه فاجعه از سر بگذرد و نيازهاي اوليه انساني تأمين گردد، آن گاه تابآوري احتمال ظهور مييابد.
منبع
زارعی،سمیه(1394)، ارائه مدل پیش بینی اشتیاق شغلی باتوجه به رهبری اصیل و سرمایه های روانشناختی دبیران تربیت بدنی شیراز،پایان نامه کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی ، دانشگاه پیام نور شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید