الگوی بلکین

الگوي بلكين ، بر اين فرضيه استوار است كه نياز به اطلاعات نتيجه ناهمگوني در وضعيت علمي يك فرد است، چون افراد نمي‌توانند آنچه را كه نمي‌دانند يا جايش خالي است به‏ آساني بيان كنند. سؤال‏هايي كه طبق درخواست آنها به نظام‏هاي اطلاعاتي ارجاع مي‌شود، نمي‌تواند گوياي نيازهاي اطلاعاتي واقعي‌شان باشد. براي حل اين مشكل، بلكين توجه خود را بر عبارت بيان مسئله متمركز مي‌كند ـ يعني عبارتي كه افراد براي توصيف چگونگي پيدايش نياز اطلاعاتي از آن استفاده مي‌كنند. در اينجا، بلكين زمينه و عناصر موقعيتي نياز اطلاعاتي را در نظر داشته، و در اين نكته با دروين هم عقيده بوده است كه پي‌ بردن به موقعيت كاربر، كليد حل معماست ‌و پي‌بردن به «فاصله» (آنچه بلكين ناهمگوني مي‌نامد) حايز اهميت بسيار است. بلكين براي فهميدن اينكه كاربر چگونه مسئله خود را بيان مي‌كند، از رويكرد شناختي سود مي‌برد.

در اين الگو،‌ زمينه يا موقعيت همان‌گونه كه در عبارت مرتبط به بيان مسئله منعكس مي‌گردد،‌ به سلسله‌اي از كلمات و شاخه‌ها تبديل شده‌است. در اين شبكه، فراواني هر كلمه مبين نزديكي آن با موضوع موردنظر است. عوامل و تحركات خارجي تصوير ذهني را تغيير مي‌دهند و اين تصاوير ذهني به نوبه خود در وقايع دنياي خارج تأثير مي‌گذارد. در اين الگو، دانش ادراك شده فرد برمبناي تصاوير ذهني دريافت شده از عالم واقع شكل مي‌گيرد. فرد برمبناي دانش خود افكار و انديشه‌هاي دروني‌اش را منتقل مي‌كند. آنگاه كه اين دانش دروني وجهي بيروني مي‌يابد،‌ به اطلاعات تبديل مي‌شود و براساس مسايل مختلف زباني در قالب متني جاي مي‌گيرد. از آن سو نيز تصاوير ذهني از جهان خارج جذب ساخت ذهني كاربر مي‌شود و دانش او را پايه‌ريزي مي‌كند

منبع

محمدی،بهمن(1393)، مقایسه رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه، پایان نامه کارشناسی ارشد، کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0