الگوهای منش

منش به خود پنداره و تفاوت های فردی در اهداف و ارزشها و انتخاب های فرد در معنای تجربه او در زندگی بر می گردد. منش تا اندازه ای متأثر از یادگیری اجتماعی- فرهنگی است و در طول زندگی رشد می کند . منش شامل دریافت های منطقی درباره خود، دیگران و دنیاست و بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی در ساختار شخصیتی فرد پدید می آید .جنبه های منشی شخصیت، هرچند سرشت به تفاوتهای موجود در واکنش های هیجانی خود و عادت ها اختصاص دارد، به تفاوتهای فردی در خصوص خود انگاره های مربوط به اهداف و ارزشها می پردازد. چنین خود انگاره های میتوانند ارزش و معنای هر آنچه تجربه می شود را تعریف کنند. بنابراین از این رهگذر می توانند هیجانی را تغییر دهند. کلونینجر سه بعد برای منش معرفی می کنند که عبارتند از :خود-راهبری، بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان یک فرد مستقل که دارای زیر مجموعه های وحدت، احترام، عزت، تأثیر بخشی، رهبری و امید است، تعریف شده است. کسی که در مقیاس خود- راهبری نمره بالا می آورد، هدفمند است؛ خود متکی و دارای اعتماد به نفس است؛ نسبت به نگرش و گرایش دیگران آگاهی دارد؛ می تواند نیازهای خود را به تأخیر بیاندازد؛ جریان امور از وجود او متأثر می شود؛ برای مسائل همیشه راه حلی ارائه می دهد؛ آمادگی دست و پنجه نرم کردن با شرایط سخت را دارد؛ و کارها را بر اساس اولویت های تعیین شده انجام می دهد. در مقابل فردی که نمره پایین در این مقیاس می آورد، بیشتر متکی به انگیزه های بیرونی است تا انگیزه های درونی؛ برای کاستی های محیط، دیگران را مقصر می داند؛ مسئولیت پذیر نیست؛ جهت گیری و هدفمندی روشنی در زندگی و کار ندارد؛ گاه احساس بیهودگی به سراغ او می آید؛ اعتماد به نفس پایین دارد؛ بر امور تأثیر زیادی ندارد؛ در جریان امور نسبت به هدف ها مردد می شود؛ و در مقابل هوس ها سست است.

بعد همکاری، بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که از آن حس اجتماعی، رحم، شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق می شود. کسی که در این مقیاس نمره بالای می گیرد، دلسوز و حمایت کننده است؛ تمایل به همراهی و همگامی با گروه دارد؛ نیازهای دیگران را درک می کند؛ صبور و صمیمی است؛ پذیرای افراد، صرف نظر از رفتار و نگرش آنهاست؛ نسبت به دیگران هم حسی دارد؛ یاری رسان است و از خدمتگزاری دیگران لذت می برد؛ نظر و رفتار تند دیگران را برای مصالح گروه تحمل می کند؛ بی ریا و خالص است؛ دارای اصول اخلاقی است و به آن مقید است؛ و روحیه ای بخشنده دارد. اما کسی که در این مقیاس نمره کم می آورد، تمایل به کار گروهی ندارد؛ از فرصت ها سود می جوید؛ احساس دیگران چندان برایشان مهم نیست؛ تکروی می کند؛ رفتار صمیمانه ندارد؛ نمی تواند همدل دیگران باشد؛ در نظر دیگران خودپسند و خودخواه جلوه می کند؛ اهل انتقام از کسانی است که او را اذیت کرده اند؛ تقیداخلاقی در این افراد، سست است. بعد خود- فراروی، بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان و منابع پیرامون آن مطرح شده است که با پندارهای حضور راز گونه، ایمان مذهبی ، متانت و صبوری غیر مشروط همراه است. افراد دارای خود- فراروی بالا، مستعد تجربه اوج هستند؛

جهان را به هر شکلی پذیرا هستند؛ تمایل به آرمان گرایی دارند؛ تجربه و در هم آمیختن با محیط و طبیعت آنها را دچار فراموشی از خود می کند؛ صلح طلب هستند؛ به محیط زیست توجه نشان می دهند؛ تجربه های فرا- حسی را باور دارند؛ و به هنر علاقه مندند. افرادی که نمره پائین در این مقیاس می آورند، قدرت تصور ذهنی پائینی دارند؛ تحمل ابهام و عدم قطعیت را ندارند؛ زیاد تحت تأثیر قرار نمی گیرند؛ برای دیگران کسل کننده هستند؛ نسبت به طبیعت احساس مسئولیت نمی کنند؛ مادی گرا و عینیت زده هستند . هر یک از ابعاد سرشت و منش در یک دستگاه ( شبکه) تعاملی، جریان سازگاری و تطابق تجربیات زندگی را راه اندازی و هدایت می کند. آمادگی ابتلا به اختلالهای هیجانی و رفتاری از چگونگی عملکرد این دستگاه تعاملی اثر می پذیرد.

 منبع

عبدی ، سمیه (1394) ، مقایسه ی اضطراب سلامت، حساسیت پردازش حسی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آسیب پرهیزی بین پرستاران بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر ایلام ، پایان نامه کارشناسی ارشد  روانشناسی عمومی ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ارومیه.

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0