الگوهای رفتاری، نقشها و فرایند اجتماعی
الگوهای رفتاری جامعه، منعکسکنندهی ارزشهای جاری در آن هستند. براساس مطالعه و بررسی این الگوهای رفتاری، وضعیت باور و پایبندی به ارزشها در جامعه مشخص میشود. یکی از دلایلی که باعث میشود، الگوهای رفتاری فرهنگهای بیگانه به نظر ما نامأنوس بیایند، ناهمخوانی ارزشهای فرهنگی بیگانه است که پشت آن، الگوهای رفتاری قرار دارد. شیوههای رفتاری که در جوامعی با فرهنگ ابتدایی به نظر ما بی معنا و بیهودهاند، برای اشخاصی که در آن فرهنگ زندگی میکنند، بسیار مهم و فوق العاده با ارزش هستند. گاهی در جامعه، شخص، به علت ناآشنایی با ارزشهای فرهنگی خود، هنجارهای رفتاری فرهنگ خودش را نقض میکند و در این کار هیچ قصد و تعمدی هم ندارد.
لزوم توجه به این موضوع، مخصوصاً در نهادهای آموزشی و تعلیم و تربیت، نقش مؤثری در شکلگیری الگوهای رفتاری قوی مبتنی بر اصول ارزشی و اعتقادی فرد دارد؛ به گونهای که تمامی شیوهها و الگوهای رفتاری فرد، به صورت آگاهانه در ظرف ارزشها و اعتقادات مستحکم وی ریشه خواهد داشت ، از طرف دیگر نقشهای اجتماعی، از ترکیب الگوهای رفتاری بررسی فرایندهای اجتماعی نشان میدهد که ارزشها برای رفتار، هنجارهای محض نیستند، بلکه بعنوان انگیزهی رفتار عمل میکنند شکل میگیرند و جامعه نیز برای نقشهای اجتماعی گوناگون به درجات متفاوت، ارزش قائل میشود.
در درون نقش، الگوهای رفتاری به صورت پیوستاری از مهمترین تا بیاهمیتترین ارزیابی شدهاند. مثلاً، دانشآموز میداند که در نقش محصل، همهی انتظارات رفتاری که با نقش وی در ارتباط هستند، ارزش اجتماعی یکسانی ندارند و از جمله، درس خواندن برای موفقیت در امتحانات، بیشتر ارزش دارد تا شرکت در یک محفل دوستانه یادر یک مسابقهی ورزشی، یا موفقیت در امتحانات پایان سال نسبت به گردش علمی اهمیت بیشتری دارد،نقش محصل ازدرجات متفاوت الگوهای رفتاری وارزشهای ناشی از آنها برخوردار است .
علاوه بر الگوهای رفتاری و ارزشهای مربوط به آنها در داخل نقشهای اجتماعی، بعد بیرونی نقش اجتماعی نیز از نگاه جامعه و فرهنگ آن، انتظارات رفتاری و ارزشی خاص خود را دارد. برای مثال در خیلی از فرهنگها برای زن و مادر، نقش خانوادگی با ارزشترین نقش محسوب میشود، درست همانگونه که از یک معلم و یا استاد دانشگاه انتظار میرود، که نقش آموزشی و پژوهشی خود را مقدم بر نقش اقتصادی و سیاسی بداند. بنابراین، جامعه برای نقشهای اجتماعی ارزشهای خاص و متفاوتی قائل میشود و افراد نیز در این نقشها باید نظارت رفتاری از نقش خویش را، برای محقق ساختن آن ارزشها، به بهترین نحو انجام دهند.
پس میبینیم که چگونه ارزشهای اجتماعی در درون نقشها، به عنوان هنجارها و ضمانتهای اجرایی برای انجام الگوهای رفتاری، عمل میکنند. افراد در جامعه با ایفای نقشهای اجتماعی خود با یکدیگر روابط دو جانبه برقرار میکنند و این روابط شخص با شخص و گروه با گروه، معمولا با ارزشهای جامعه مراقبت میشوند. اگر افراد به نظام ارزشهای جامعه اعتقاد نمیداشتند و بر سر آن به توافق نمیرسیدند، چگونه ممکن بود یکی در مقام رئیس و دیگری مرئوس، یکی به عنوان فرمانده و دیگری فرمانبر، و یکی در نقش معلم و دیگری محصل، به کار خود و ایفای نقشهایشان ادامه دهند. بررسی فرایندهای اجتماعی نشان میدهد که ارزشها برای رفتار، هنجارهای محض نیستند، بلکه بعنوان انگیزهی رفتار عمل میکنند. اگر در یک فرهنگ معیارهایی برای تأیید یا تقبیح وجود دارد، خیلی طبیعی به نظر میرسد که اشخاص در روابطشان پیوسته این معیارها را مدنظر داشته باشند و رفتار خودشان را با آنها تطبیق دهند.فرد نمیتواند بطرز شایستای با دیگران رابطه برقرار کند، مگر آنکه نظام ارزشهای اجتماعی جامعهای را که درآن زندگی میکند، خوب بشناسد ورفتارش را با آن هماهنگ کند.
منبع
ماندگاری،محبوبه(1392)، نظام ارزشها در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید