اعتیاد و تنظیم شناختی هیجان
تنظیم شناختی هیجان
تنظیم هیجان بهعنوان فرایند پردازشی مسئول تعادل و هوشیاری فرد برای سازگاری و کارکرد مؤثر تعریفشده است . مدلهای زیادی برای تنظیم هیجان به وجود آمده است که یکی از این مدلها، مدل پردازشی میباشد، که به تنظیم شناختی هیجان تأکید زیادی کرده است. تنظیم هیجانها از طریق شناختها بهطور انکار نشدنی بازندگی فرد در ارتباط بوده و به افراد در جهت مدیریت هیجانهایشان پس از تجربه رویدادهای استرسآور کمک میکند. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دودسته سازگارانه و ناسازگارانه تقسیمبندی شدهاند که شامل نه راهبرد میباشند:
- ملامت خویش: به افکاری در رابطه با ملامت خود، در مرود آنچه تجربهشده است اشاره دارد.
- ملامت دیگران: به افکاری که در رابطه با سرزنش و ملامت دیگران درباره آنچه برای فرد رخداده است، اشاره دارد.
- نشخوار فکری: تفکر مداوم دربارهی احساسات و افکار مرتبط با رویدادهای منفی.
- فاجعه سازی: تأکید افراطی درباره احساسات و افکار مرتبط با رویدادهای منفی
تسهیل حادثه با کل نگری (دیدگاه گیری): افکاری در رابطه باکم اهمیت جلوه دادن رویداد منفی در مقایسه با آنچه برای دیگران پیش میآید.
- تمرکز مجدد مثبت: تفکر درباره رویدادهای خوشایند و غیر مرتبط با رویداد واقعی.
- ارزیابی مجدد مثبت: تفکر درباره معنای مثبت نهفته در رویداد که منجر به رشد شخصی میگردد.
- تمرکز مجدد بر برنامهریزی: تفکر درباره اینکه چه گامهایی باید برای برطرف کردن مسئله موردنظر برداشته شود.
- پذیرش: به افکاری دربارهی واگذاری و قبول آنچه رخداده است اشاره دارد.
تنظیم شناختی هیجان و اعتیاد
هنگامیکه یک شخص، برای مصرف مواد تحتفشار قرار میگیرد، مدیریت مؤثر هیجانها خطر مصرف را کاهش میدهد. توانایی مدیریت هیجان یا همان تنظیم هیجان باعث میشود که فرد در موقعیتهایی که خطر مصرف مواد بالاست، از راهبردهای مقابلهای مناسب استفاده کند. افرادی که تنظیم هیجان مؤثری دارند در پیشبینی خواستههای دیگران توانایی بیشتری دارند.
آنها فشارهای ناخواسته دیگران را درک و هیجانهای خود را بهتر مهار کنند و درنتیجه در برابر مصرف مواد مقاومت بیشتری نشان دهند ، در مقابل کسانی که تنظیم هیجانی پایینتری دارند، برای مقابله با هیجانهای منفی خود، اغلب بهسوی مصرف مواد کشیده میشوند، تنظیم هیجان با توانایی ذهنی بیشتری برای پردازش اطلاعات اجتماعی همراه است.
این توانمندی میتواند به افراد کمک کند تا درک بهتری از پیامدهای منفی و زیانبار مصرف مواد داشته باشند؛ بنابراین در برابر فشارهای روانی اجتماعی برای مصرف مواد موفقتر عمل کنند . تنظیم هیجان درواقع یکی از عوامل زمینهساز مصرف مواد میباشد، یک انگیزه قوی برای مصرف است، مشکلات در هیجان و مدیریت آن به نحوهی مناسب بهعنوان یکی از مهمترین زمینههای ایجادکنندهی مصرف مواد شناختهشده است .
در کل تنظیم شناختی هیجان از عوامل مهم سبب شناسی، تداوم و عود مصرف می باشد، امروزه در سطح جهانی در در تمامی درمانهای اعتیاد، به این عامل توجه می شود و بهبود تنظیم هیجان را عامل بهبود معتادین می دانند، از این رو، تنظیم شناختی هیجان به عنوان یکی از متغیرهای پژوهش حاضر انتخاب شده است.
منبع
علی پور، فرشید(1394)، اثربخشی درمان اجتماع مدار بر کارکردهای اجرایی، پایاننامه جهت اخذ کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید