اصطلاحات معادل شخصيت
مزاج: از قديميترين الفاظ بكار رفته به جاي شخصيت است كه به عنوان ميل سرشتي شخص براي واكنش به محيط به گونهاي خاص و وسيلهاي در تعيين ساختمان شخصيتي فرد در نظر گرفته ميشود. مزاج نوعي استعداد ارثي قلمداد ميشود و مفهومي پايدارتر نسبت به منش است. واژه مزاج مترادف خلق و خوي قلمداد ميشود .
منش: در كشورهاي اروپايي منش را مترادف شخصيت به كار ميبرند اما در ميان اختلالات از واژه شخصيت استفاده ميكنند و آن را اختلالات شخصيتي مينامند. در تعريف منش گفته ميشود: هر نوع علامت، كيفيت، خاصيت وصفتي كه چيزي يا شخصي يا جرياني را از چيزها و اشخاص و حوادث ديگر جدا ميكند.
هركسی داراي منش است ولي اين منش به اعتبار خصوصيتي كه در هر فردي پيدا ميكند، به او وضع و حالي مخصوص ميدهد و از ديگران ممتازش ميسازد كه آن را منش يا شخصيت اختصاصي مينامند .
خلق: حالت هيجاني پايدار را گويند كه بر تجربه كلي شخص تأثير ميگذارد. اما عاطفه به حالتهاي ناپايدار و واكنشهاي كوتاه مدت گفته ميشود.
علم النفس: در علوم و فرهنگ اسلامي علمالنفس در مفهومي معادل شخصيت بكار رفته، منتها در اين زمينه دو خط حركت وجود داشته است: يكي خط وابسته به منابع اصيل مذهبي چون قرآن و ديگري آراء و عقايد دانشمندان اسلامي. گرچه گفته ميشود در روانشناسي شخصيت از ديدگاه اسلام فطرت و عقل جايگاه خاصي دارد، اما در روانشناسي نيز تا آنجا كه شخصيت به مفهوم كلي مطرح باشد نميتواند مستقل از جهات عقلي و ذاتي انسان باشد. در قرآن كريم كلمه نفس و شقوق آن به صور مختلف آورده شده است. در يك مورد براي نفس در قرآن 9 معني شمرده شده است . ابن سينا در كتاب شفاي خود به سه مرتبت از نفس اشاره دارد كه عبارتند از: نفس نباتي، نفس حيواني و نفس ناطقه. جهات عاطفي شخصيت در علمالنفس با لفظ «هوي» توصيف شده است. هواي نفس ناظر است بر كسب لذائذ و فرار از الم كه در هر دو حال انسان به دنبال كسب راحتي و لذت است .
منبع
قاسمی،مهشید(1393)،بررسی نقش پیش بینی کننده ی ویژگی های شخصیتی دراقدام به خودکشی ،پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید