استرس شغلی و تنیدگی شغلی
استرس شغلی
استرس شغلی را می توان روی هم جمع شدن عامل های استرس زا و آن گونه وضعیت های مرتبط با شغل دانست که بیشتر افراد نسبت به استرس زا بودن آن اتفاق نظر دارند. برای نمونه یکی از وضعیتهای پر استرس و مرتبط با شغل این است که از یک سو کارگر یا کارمند در معرض خواست ها یا فشارهای زیاد در محیط کار قرار بگیرد و از سوی دیگر برآوردن این خواست ها وقت محدودی در اختیار داشته باشد. طبیعی است چون نمی تواند از پس انجام آنها برآید با ایرادگیری های پی در پی سرپرستان روبرو می شود. به بیان دیگر استرس ناشی از شغل، استرسی است که فرد معینی بر شغل معینی دستخوش آن می شود. در این تعریف چند نکته نهفته است: شخص شاغل تا چه اندازه از تجربه برخوردار است، کارآزموده است یا تازه کار، میزان قدرت و ضعف او در مقابله با شرایط موجود چقدر است و چه نوع شخصیتی از خود در محیط کار نشان می دهد.
این تعریف ها هر یک در نوع خود مناسب است، زیرا یکی به جنبه های معینی از محیط کار تأکید دارد و دیگری به ویژگی ها و جنبه های معینی از شخصیت فرد توجه می کند. با این حال، در این دو نوع تعریف توجه به این نکته مهم است و آن تأثیر متقابلی است که شخص بر محیط و محیط بر شخص دارد. از این رو تعریفی که از استرس شغلی ارائه می شود، چنین است: کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی های فردی شاغل به گونه ای است که خواست های محیط کارو در نتیجه فشارهای مرتبط با آن، بیش از آن است که فرد بتواند از عهده آنها برآید. در دو دهه گذشته نسبت به استرس شغلی توجه بیش از اندازهای نشان داده شده است.
به علاوه شرکت ها و مدیران نسبت به اثرات استرس بر کارگران و متغیرهای مهم و بنیادی مانند بهرهوری، غیبت از کار و جابهجایی کارگری توجه زیادی نشان دادهاند. چون استرس زیاد سبب بیماری میشود. بیماریهای ناشی از استرس مانند زخم معده، فشار خون بالا، بیماریهای انسداد عروق، میگرن و حملات تنفسی مثل آسم را در برمیگیرد. در سطح روان شناسی استرس میتواند به فشار روانی، احساس خستگی، اضطراب و افسردگی منجر شود و نهایتاً بهرهوری کارگر و کیفیت کار او را کاهش دهد. اگر شغلی بیش از اندازه استرس زا شود ممکن است کارگر مجبور به ترک کار شده، در جستجوی کاری با تنیدگی کمتر باشد. بنابراین، استرس شغلی کارگری ممکن است بر جابهجایی کارگری هم تاثیر گذارد.یکی از عوامل مرتبط با استرس شغلی، تنیدگی شغلی است که تنیدگی در اثر استرس فراوان بوجود می آید.
تنیدگی شغلی
موسسه سلامت و ایمنی حرفهای تنیدگی شغلی را این گونه تعریف میکند. پاسخهای روانی، بدنی، رفتاری آسیبزا که توسط واکنشها و احساسهای یک فرد نسبت به یک عامل خارجی ایجاد میشود و زمانی رخ میدهد که شغل افراد با توانایی، استعداد و نیازهای آنها هماهنگ نباشند که این امر باعث رویدادهای پرخطر میشود .تنیدگی شغلی را میتوان روی هم جمع شدن عاملهای تنیدگی زا و آنگونه وضعیت های پرتنیدگی و مرتبط با شغل دانست که بیشتر افراد نسبت به تنیدگیزا بودن آن اتفاق نظر دارند.
برای نمونه، یکی از وضعیتهای پرتنیدگی و مرتبط با شغل این است که از یکسو کارگر یا کارمند در معرض خواستها یا فشارهای زیاد در محیط کار قرار گیرد و از سوی دیگر، برای برآوردن این خواستها وقت محدودی در اختیار داشته باشد. طبیعی است که چون نمیتواند از پس انجام آنها برآید با ایرادگیری های پی در پی سرپرستان رو به رو میشود. به بیان دیگر، تنیدگی ناشی از شغل، تنیدگی است که فرد معینی بر سر شغل معینی دستخوش آن میشود. در این تعریف چند نکته نهفته است: شخص شاغل تا چه اندازه از تجربه برخوردار است ، کار آزموده است یا تازه کار، میزان قدرت و ضعف او در مقابله با شرایط موجود چقدر است. و چه نوع شخصیتی از خود در محیط کار نشان میدهد .
بخش اعظم تنیدگی کارگری از عوامل تنیدگی آفرین محیط کار سازمانی ناشی میشود. قسمتی از این تنیدگی سازمانی ناشی از وظایف کاری، مانند ضرورتهای فیزیکی و روان شناختی انجام وظایف به وجود میآید. از آنجایی که سازمانهای کاری نظامهای پیچیده اجتماعی هستند که در آنها یک کارگر باید با افراد بی شماری در تعادل باشد ممکن است تنیدگی سازمانی ناشی از نقشهای کار باشد. بنابراین، انواع گوناگون روابط کاری می توانند به تنیدگی منجر شوند. درحالی که مقدار زیادی از تنیدگی کارگری به وسیله عوامل سازمانی یا به وسیله ویژگیهای شغلی و وظایف مربوط به آن شغل ها به وجود می آید، مقداری هم از خصوصیتها خود کارگران ناشی میشود. برای مثال الگوی رفتاری نوع A، و آسیب پذیری در مقابل تنیدگی و اثرات آن. در این موارد دیگر این خود کارگر است و نه مدیریت، که باید در کاهش و تلطیف منابع تنیدگی اقدام کند.
آثارتنیدگی
واکنش اولیه بدن در برخورد با یک عامل تنیدگیزا کوتاه مدت مثل یک درگیری عبارتست از: افزایش ضربان قلب و سرعت تنفس و همچنین ترشح هورمون آدرنالین به درون خون برای ایجاد انرژی لازم برای مواجهه با این شرایط. بعلاوه هر یک از ما روشهای خاص خود را برای مقابله با تنیدگی داریم ولی گاهی عوامل تنیدگیزا بیش از حد توان ماست یا به صورت پشت سرهم و همیشگی تکرار میشود که ممکن است ما نتوانیم با آن تطابق پیدا کنیم در این موارد تنیدگی میتواند خطرناک باشد و اثراتی را بر روی کار و زندگی ما بگذارد که گاه جبرانناپذیر است .
آثار ناشی از تنیدگی را میتوان به دو دسته زیر تقسیم کرد:
- آثار تنیدگی بر شخص: وقتی که دوره تنیدگی کوتاه مدت باشد بدن از عهده آن بر میآید و تنیدگی میتواند صدمات فیزیکی و روانی جدی بر فرد وارد کند ولی اگر تنیدگیها حالت مزمن و تکرار شونده پیدا کنند و اجازه ندهند که بدن به حالت آرامش و ثبات خود بازگردد، میتواند بر روی بدن انسان آثار زیانباری داشته باشد که با ایجاد خستگی و کاهش مقاومت سیستم ایمنی بدن شروع شده و باعث افزایش خطر بروز حوادث و افزایش بیماریها میشود .
بطور کلی پیامدهای فردی تنیدگی را میتوان به سه دسته تقسیم بندی کرد:
- جسمانی: خستگی، سردرد، میگرن، افزایش تعرق، بیخوابی، افزایش ضربانقلب، بیماریهای قلبی، افزایش فشارخون، تغییر اشتها، اضطراب، آلرژی، انواع سرطانها؛
- روانی : زودرنجی، بیعلاقگی به کار، افسردگی، کاهش تمرکز، کاهش خلاقیت و ابتکار و…؛
- رفتاری : ناشکیبایی و بیقراری، زود عصبانی شدن، کاهش عملکرد.
آثار تنیدگی بر روي كار فرد: تنیدگی باعث فشارهاي رواني بسياري بر فرد مي شود كه اين فشارها به شكلهاي مختلف در رفتار فرد در محيط كاري خود را نشان مي دهند برخي از اين رفتارها عبارتند از:
- زود رنجي يا پرخاشگري در برخورد با همكاران و يا مراجعين؛
- بيتفاوتي و بيعلاقگي به ظاهر خود و ديگران؛
- بي تفاوتي نسبت به كار؛
- عدم توانائي تمركز بر كار و ناتواني در تصميمگيري؛
- كاهش خلاقيت؛
- فقدان اعتماد به نفس؛
- خستگي مفرط ناراحتي و احساس گناه؛
- افزايش اشتباهات؛
- ناتواني در تحمل اطرافيان و تمايل به انزوا؛
اين عوامل در نهايت منجر به كاهش بهرهوري و افزايش ضايعات مي شوند و از طرف ديگر اين افراد به علت ناتواني در كنترل احساسات، ناتواني در تصميمگيري صحيح و ديگر موارد ذكر شده، استعداد فوق العاده در ايجاد حادثه براي خود و ديگران پيدا مي كنند.
میزان شیوع تنیدگی
متاسفانه در زمان حاضر حدود 80 درصد مردم اعم از بازنشستگان، كارگران ،كارمندان و كارفرماها به دلايل مختلف از جمله حقوق كم، تورم، ترس از اخراج و نداشتن امنيت شغلي و تغيير قوانين دچار تنیدگی شغلي هستند. اين تنیدگیها به خانه منتقل ميشوند و باعث تشنج و درگيري در خانه ميشوند. روز بعد نيز تنیدگی ناشي از مشكلات خانوادگي به محل كار منتقل ميشود .
با انتقال تنیدگی از خانه به محل كار، قدرت خلاقيت ، نوآوري و كارايي فرد را در محل كار از بين ميرود و تنیدگیهاي خانه و محل كار يكديگر را تشديد ميكنند و منجر به بروز انواع بيماريهاي جسماني و رواني در فرد و افراد خانواده ميشوند .ترس از دست دادن شغل، تبعيض در محل كار، ترس از تغيير قوانين، انباشت اين ترس ها و خشمهاي فروخورده و رنجهاي عميق فرد به ترشخ غدد درون ريز مانند، غده هيپوفيز، تيروئيد و پاراتيروئيد ميشود و در دراز مدت منجر به بروز بيماريهايي مانند ميگرن كه شايعترين آنست و نيز بيماريهاي آرتروز، زخم معده، زخم اثني عشر، بيماريهاي قندي وناراحتيهاي قلبي وحتي درمواردي سكته قلبی ميشود.
منبع
احیایی، رویا(1392)، بررسی روابط بین استرس شغلی، رضایتمندی شغلی با انگیزه کارکنان مورد مطالعه،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی قشم
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید