استانداردهاي سواد اطلاعاتي
فردي كه خود را با سواد اطلاعاتي ميداند، بايد قادر باشد به صورت مفيد ومؤثر به اطلاعات دسترسي داشته باشد، اطلاعات را بصورت کامل و انتقادي ارزيابي كرده و همچنين به طور دقيق و خلاق از آنها استفاده كند.
دستورالعملها و استانداردهاي سواد اطلاعاتي
انجمن كتابداران استراليا، انجمن كتابخانههاي آموزشگاهي امريكا، و انجمن كتابخانههاي ملي و دانشگاهي انگليس اقدام به تهيه استانداردها و دستورالعملهايي براي آموزش، فراگيري، و سنجش مهارتهاي سواد اطلاعاتي كردهاند كه مجموعهاي از آن به شرح زير است:
- تشخيص نياز به اطلاعات
- تشخيص ويژگي و ميزان اطلاعات موردنياز
- توانايي دستيابي به اطلاعات موردنياز بهصورت مفيد و مؤثر
- توانايي بهرهگيري از راهبردهاي جستوجو
- ارزيابي منتقدانه اطلاعات و منابع اطلاعاتي بهدست آمده
- توانايي استفاده از اطلاعات براي رسيدن به هدفي خاص مانند حل مسئله
- توانايي مقايسه اطلاعات بهدست آمده با دانش موجود و افزودن به دانش
- شناخت وظيفه اجتماعي خود در دسترسي به اطلاعات و استفاده از آن
- گردآوري، سازماندهي، و دستهبندي اطلاعات بهدست آمده يا توليد شده
- آگاهي از اينكه سواد اطلاعاتي پيشنياز يادگيري مادامالعمر است.
اين تواناييها نشان ميدهد كه سواد اطلاعاتي تنها مهارت نيست، بلكه يك روند فكري است كه براي تقويت و شكلگيري آن بايد به فرد آموزش داد. انجمن كتابخانههاي دانشگاهي و پژوهشي (اِي. سي. آر. ال.) در ژانويه2000 استانداردها شاخصهاي عملكرد، و بروندادهايي را براي اندازهگيري ميزان برخورداري از تواناييهاي مربوط به سواد اطلاعاتي تصويب و منتشر كرد. اين مجموعه از پنج استاندارد تشكيل شده كه هر يك داراي چند شاخص عملكرد و همچنين شامل فهرستي از بازدهها براي سنجش پيشرفت دانشجويان در كسب سواد اطلاعاتي بوده. اين بازدهها ميتواند به عنوان راهنما براي استادان، كتابداران و ساير كساني كه دنبال روشهايي براي اندازهگيري يادگيري دانشجويان در زمينة سواد اطلاعاتي هستند، باشد. در كاربرد اين استانداردها، مؤسسات آموزشي نياز دارند تا مهارتهاي فكري گوناگوني كه بازدههاي گوناگون يادگيري به همراه دارند را شناسايي كنند. بنابراين، براي سنجش در اين بازدهها به ابزارها و روشهاي متفاوتي نياز است. براي مثال، مهارتهاي سطوح پايين و بالاي طبقهبندي بلوم در اين بازدهها وجود دارد. با مطالعه بازدهها ميتوان به اهداف رفتاري پي برد. بهتر است روشهاي سنجش متناسب با مهارتهاي تفكر مربوط به هر بازده به عنوان يك قسمت جدانشدني از برنامه اجرايي مؤسسه در نظر گرفته شود. براي مثال، بازدههاي زير نشاندهندة مهارتهاي سطوح بالا و پايين تفكر ميباشند.
مهارتهاي تفكر ؛ سطح پايين
بازده ،الف براي شناسايي كليدواژهها، مترادفها و اصطلاحات مربوط به اطلاعات موردنياز جزو مهارتهاي سطح پايين تفكر به شمار ميآيد.
مهارتهاي تفكر ؛ سطح بالا
بازده ،ب تركيب اوليه را به سطوح بالاتر از مفاهيم انتزاعي گسترش ميدهد تا فرضيه جديدي بسازد كه ممكن است به اطلاعات اضافي نياز داشته باشد. در استاندارد نخست، اين انجمن تأكيد ميكنددانشجويي كه ازسواد اطلاعاتي برخوردارست ماهيت و گستره نياز اطلاعاتي خودرا تشخيص ميدهد.براي اين استاندارد 4 شاخص عملكرد 17 حاصل نهايي تعريف شده است.
شاخصهاي عملكرد
دانشجو با سواد اطلاعاتي نياز اطلاعاتي خود را مشخص ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- با شركت در بحثهاي كلاسي، مصاحبت با همكلاسيهاي خود و همچنين بحثهاي الكترونيكي موضوع تحقيق خود را مشخص و اطلاعات موردنياز خود را شناسايي و مشخص ميكند.
- مسئله مورد پژوهش را مشخص و سئوالهاي پژوهش را تنظيم ميكند.
- منابع عمومي اطلاعات را كشف ميكند.
- نياز اطلاعاتي تحقيق را تعريف و اصلاح ميكند؛ مديريت اطلاعات.
- براي اطلاعات موردنياز مفاهيم اصلي و واژههاي كليدي مشخص ميكند.
- تشخيص ميدهد كه اطلاعات موجود ميتواند با تجربيات قبلي تركيب شود. و يا براساس تجربيات قبلي تحليل شود تا اطلاعات جديدي ساخته شود.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، انواع منابع اطلاعاتي را با فرمتهاي گوناگون مشخص و استفاده ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- چگونگي توليد، سازماندهي و توزيع اطلاعات رسمي و غيررسمي را ميشناسد.
- چگونگي اساس نظم و ترتيب سازماندهي دانش را جهت رسيدن به اطلاعات را مي داند.
- ارزش و تفاوتهاي بالقوه منابع اطلاعاتي را در رسانههاي گوناگون ، براي مثال: چندرسانهايها، پايگاه داده، سايتها، مجموعه دادهها، وسايل سمعي و بصري و كتاب مشخص ميكند.
- هدف و مخاطبين منابع بالقوه را شناسايي ميكند.
- بين منابع اوليه و ثانويه تفاوت قايل ميشود.
- ميداند که اطلاعات شامل دادههاي اوليه منابع رديف اول نيز هستند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي ، بايد هزينهها و فوايد حاصل از اطلاعات موردنياز را در نظر بگيرد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- قابليت دسترسي به اطلاعات موردنياز را مشخص ميسازد و راهبردهاي دستيابي به اطلاعات را تعيين ميكند.
- امكان دستيابي به مهارت و يا زبان جديد را براي جمعآوري اطلاعات موردنياز در نظر ميگيرد.
- براي دستيابي به اطلاعات موردنياز، زمان و برنامه مشخصي را در نظر ميگيرد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، ماهيت و وسعت اطلاعات موردنياز را مورد ارزشيابي مجدد قرار دهد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- اطلاعات اوليه موردنياز را براي تجديدنظر، ويرايش و دوبارهسازي مجدداً مرور ميكند.
- ملاكها را براي اتخاذ تصميم پيرامون انتخاب اطلاعات مشخص ميكند.
در استاندارد دوم، دانشجو داراي سواد اطلاعاتي، به شيوهاي مؤثر و كارآمد به اطلاعات مورد نياز دسترسي پيدا ميكند. براي اين استاندارد 5 شاخص عملكرد و 22 حاصل نهايي مشخص ارائه شده است.
شاخصهاي عملكرد
دانشجو با سواد اطلاعاتي، مناسبترين روشهاي جستجو و نظامهاي بازيابي اطلاعات را براي دستيابي به اطلاعات موردنياز انتخاب ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- روشهاي مناسب جستجو را شناسايي ميكند ،براي مثال: روشهاي زمينهياب، شبيهسازي، تجارب آزمايشگاهي.
- فايدهها و قابليت كاربرد روشهاي گوناگون جستجو را پيدا ميكند.
- وسعت، محتوا، و سازماندهي نظامهاي بازيابي اطلاعات را جستجو ميكند.
- مؤثرترين و كارآمدترين شيوههاي دستيابي به اطلاعات را از ميان روشهاي جستجو و يا نظامهاي بازيابي اطلاعات انتخاب ميكند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، راهبردهايي براي طرح جستجو انتخاب و آنها را اجرا ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- طرحي براي جستجوي متناسب با روش تحقيق ، روش جستجو ميپروراند.
- كليدواژهها، مترادفها، و كلمات مناسب را براي جستجوي اطلاعات شناسايي ميكند.
- لغات كنترل شده خاص آن رشته و يا منبع اطلاعاتي را انتخاب ميكند.
- راهبرد جستجو را با استفاده از فرمانهاي مناسب نظام بازيابي اطلاعات انتخاب ميكندبراي مثال:عمل كنندههاي بول، اختصار كلمات وواژهها، موتورهاي جستجوگر،سازماندهندههاي داخلي نظير شاخصها براي كتاب.
- راهبرد جستجو را در نظامهاي گوناگون بازيابي اطلاعات با تنوع واسطهاي كاربران و موتورهاي گوناگون جستجو و همچنين استفاده از فرمان به زبانها، پروتكلها و پارامترهاي گوناگون اجرا ميكند.
- در هنگام جستجو، پروتكلهاي جستجوگر مناسب با رشته را به كار ميگيرد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات را از شبكه اينترنت و يا منابع ديگر بازيابي ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- نظامهاي گوناگون جستجو را در فرمتهاي گوناگون بازيابي ميكند.
- طرحها و نظامهاي طبقهبندي گوناگون را براي استقرار منابع اطلاعاتي در داخل كتابخانه يا براي شناسايي سايتها و پايگاههاي اطلاعاتي به كار ميگيرد براي مثال: نظامهاي سرشناسه و يا نظامهاي شمارهگذاري.
- سرويسهاي اينترنتي ويژه و يا سرويسهاي شخصي موجود در مؤسسه را براي بازيابي اطلاعات مورد نياز به كار ميگيرد براي مثال، امانت بين كتابخانهاي/ تحويل اسناد توسط مؤسسات حرفهاي، مؤسسات تحقيقاتي و متخصصان پژوهش در جامعه.
- روشهاي گوناگون پژوهش نظير پيمايش، نامه، مصاحبه وروشهاي ديگر جمعآوري اطلاعات رابه كار ميبرد.
- در هنگام نياز، دانشجو با سواد اطلاعاتي راهبردهاي جستجو را اصلاح ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- كميت، كيفيت و تناسب نتايج جستجو را مورد سنجش و ارزشيابي قرار ميدهد تا ببيند كه آيا نظامهاي بازيابي اطلاعات در اشكال گوناگون با روشهاي متفاوت جستجو ميتواند به كار گرفته شود.
- شكافها را در اطلاعات بازيابي شده شناسايي ميكند تا تعيين كند كه آيا راهبرد جستجو بايد مورد تجديدنظر و ويراي قرار بگيرد.
- جستجو را با راهبردهاي تجديدنظر شده تكرار ميكند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات را از منابع مربوطه استخراج، ثبت و مديريت ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- از ميان فناوريهاي گوناگون،مناسبترين آنها را براي استخراج اطلاعات انتخاب ميكند براي مثال: كپي كردن و چسباندن، نرمافزارهايي كه كار فتوكپي را انجام ميدهد، اسكنر، وسايل سمعي و بصري، يا وسايل براي كشف.
- نظامي را براي سازماندهي اطلاعات ايجاد ميكند.
- تشخيص و تمايز ميان انواع منابع و مراجعي که مورد استفاده و استناد قرارداده همچنين آشنايي با نحوه
- منابعي كه اطلاعات از آنها نقل شده يادداشت ميكند تا در آينده به عنوان مأخذ از آنها استفاده كند.
- فناوريهاي گوناگون را براي مديريت اطلاعات انتخاب شده به كار ميبرد.
در استاندارد سوم، تأكيد ميشود كه دانشجو داراي سواد اطلاعاتي به روش نقادّانه به ارزيابي اطلاعات گردآوري شده ميپردازد و اطلاعات گزينش شده را با دانش پيشين خود تلفيق و نظام را ارزيابي مينمايد. اين استاندارد 7 شاخص عملكرد و 25 حاصل نهايي دارد.
شاخصهاي عملكرد
دانشجو با سواد اطلاعاتي، عقايد اصلي جمعآوري شده از منابع گوناگون را خلاصه ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- متون را ميخواند و عقايد اصلي را انتخاب ميكند.
- مفاهيم موجود در متن را تفسير كرده و به زبان خود آنها را بيان ميكند.
- نقلقولهاي مستقيم را كلمه به كلمه نقل ميكند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي ملاكهايي را براي ارزشيابي اطلاعات و منابع آنها به كار ميبرد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- به منظور مشخص كردن اعتبار، ثبات، صحت، دقت و زمان انقضاي اطلاعات، منابع آنها مورد بررسي و مقايسه قرار ميگيرد.
- ساختار، منطق استدلالهاي ارائه شده و يا روشها را تجزيه و تحليل ميكند.
- تعصب، خدعه و حيله، يا دستكاري اطلاعات را تشخيص ميدهد.
زمينههاي فرهنگي،فيزيكي كه اطلاعات درآنهاساخته شده را ميشناسد،تأثير زمينه رادرتفسير اطلاعات میفهمد. دانشجو با سواد اطلاعاتي، عقايد اصلي را با هم تركيب ميكند تا مفهوم جديدي را بسازد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- ارتباط بين مفاهيم را ميشناسد و آنها را براساس شواهد و مستندات با هم تركيب ميكند.
- فرضيات جديدي را كه به اطلاعات اضافه نياز دارند مطرح ميكند.
- رايانه و فناوريهاي ديگر را به كار ميبرد براي مثال: صفحه گستردهها، پايگاه دادهها، چندرسانهايها و وسايل سمعي و بصري.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، دانش جديد را با دانش قبلي مقايسه ميكند تا به تناقضها، ارزشهاي افزايش يافته و يا ديگر ويژگيهاي اطلاعات پي ببرد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- مشخص ميكند كه آيا اطلاعات موجود براي تحقيق كافي است و يا به اطلاعات ديگري هم نياز ميباشد.
- ملاكهايي را به كار ميبرد تا تعيين كند كه آيا اطلاعات موجود اطلاعاتي كه از ساير منابع به دستآمده است را نقض يا اثبات ميكند.
- براساس اطلاعات جمعآوري شده به نتيجهگيري ميپردازد.
- نظريههاوتئوريها را با تكنيكهاي مناسب موضوع آزمايش ميكندبصورت تجربي،شبيهسازي.
- دقت و صحت احتمالي را با در نظر گرفتن منابع اطلاعات، محدوديتهاي ابزار و راهبردهاي جمعآوري اطلاعات و همچنين مستدل بودن نتايج ميسنجد.
- دانش جديد را با دانش قبلي تلفيق ميكند.
- اطلاعاتي را كه دال بر وجود شواهد و مدارك براي موضوع هستند را انتخاب ميكند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي مشخص ميكند كه آيا دانش جديد تأثيري روي نظام ارزشي فرد دارد و سعي در تطبيق و رفع تفاوتها دارد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- نقطه نظرات متفاوت را در ادبيات تحقيق كشف ميكند.
- تصميم ميگيرد كه نقطهنظرات متفاوت را رد كند و يا آنها را بپذيرد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، درك و تفسير اطلاعات را از طريق گفتمان با ديگر افراد، با متخصصان موضوع، با افراد تجربهدار و استادكاران اعتبار ميبخشد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- در بحثهاي كلاسي و مباحثات ديگر شركت ميكند.
- در كلاسهاي درس الكترونيكي شركت ميكند بحث وگفتمان پيرامون موضوع را دراين كلاسها تشويق ميكند.
- نظرات متخصصان را از روشهاي گوناگون پيدا ميكندبراي مثال:مصاحبه با آنها و يا از طريق گروههاي بحث الكترونيكي.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، مشخص ميكند كه آيا تحقيق اوليه بايد مورد تجديدنظر واقع شود. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- مشخص ميكند كه نياز اوليه اطلاعات ارضاء شده و آيا اطلاعات زيادتري موردنياز است.
- راهبردهاي جستجو را مرور ميكند و مفاهيم اضافي را در هنگام نياز تلفيق ميكند.
- منابع به كار گرفته شده براي بازيابي اطلاعات را مرور ميكند و آنها را توسعه ميدهد.
استاندارد چهارم، به اين ميپردازد كه فرد داراي سواد اطلاعاتي چگونه از اطلاعات استفاده مؤثر ميكند. براي اين استاندارد 3 شاخص و 10 حاصل نهايي معرفي شده است.
شاخصهاي عملكرد
دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات تازه و پيشين را براي توليد محصول و يا عملكرد جديدي به كار ميبرد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق با دانشجو اين است كه:
- محتوا را به شكلي تنظيم ميكند كه اهداف را حمايت كند و محصول و يا عملكردي را ايجاد كندبراي مثال: طرحها، دستنويسها و تابلوهاي نمايش و فيلمنامه.
- دانش و مهارتهاي حاصل از تجربيات را براي توليد دانش و يا عملكرد جديد در كنار هم قرار ميدهد.
- از تلفيق دانش پيشين يا دانش ساخته شده با استفاده از نقل قولها و يا تفسيرها، براي حمايت از محصول جديد و يا عملكرد استفاده ميكند.
- متنهاي ديجيتالي، تصاوير، دادهها را در هنگام نياز در كنار هم قرار ميدهد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، فرآيند توسعه محصول و يا عملكرد را مورد تجديدنظر قرار ميدهد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- از اطلاعات حاصله، ارزشيابيهاي انجام گرفته و رد و بدل اطلاعات، مجله و يا دفترچهاي را تهيه ميكند.
- بر موفقيتها، شكستها و راهبردهاي ديگر تفكر ميكند.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، محصول و يا عملكرد را با ديگران رد و بدل ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- مناسبترين شكل رسانه را براي انتقال محصول و يا عملكرد براي مخاطبين موردنظر انتخاب ميكند.
- براي توليد محصول و يا عملكرد از مجموعهاي از فناوريهاي اطلاعاتي استفاده ميكند.
- اصول طراحي و ارتباطات را در هم تلفيق ميكند.
- بطور روشن و واضح با مخاطبين موردنظر ارتباط برقرار ميكند.
در استاندارد پنجم اين مجموعه، به درك دانشجو داراي سواد اطلاعاتي از محيط اقتصادي، قانوني، و اجتماعي پرداخته و يادآور شده است كه چنين فردي به شيوهاي اخلاقي و قانوني به اطلاعات دسترسي پيدا ميكند و از آن استفاده مينمايد. اين استاندارد 3 شاخص و 13 حاصل نهايي دارد.
شاخصهاي عملكرد
دانشجو با سواد اطلاعاتي بسياري از موارد اخلاقي، قانوني و اقتصادي مربوط به اطلاعات و فناوري اطلاعات را ميفهمد. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- موارد مربوط به امنيت و محرمانه بودن اطلاعات را در هر دو محيط سنتي و الكترونيكي ميشناسد و در مورد آنها بحث ميكند.
- موارد مربوط به آزادي در مقابل دسترسي آزاد محور را تشخيص و در مورد آنها بحث ميكند.
- موارد مربوط به سانسور اطلاعات و آزادي انتشار اطلاعات را تشخيص و در مورد آنها بحث ميكند.
- مالكيت نبوع،حق كپي رايت ياحق چاپ محفوظ ومواد با حق چاپ محفوظ را ميشناسد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، قوانين، مقررات و خطمشيهاي مربوط به دسترسي و استفاده از منابع اطلاعاتي را رعايت ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- با پذيرش قوانين و مقررات مربوطه در بحثهاي الكترونيكي شركت ميكند.
- براي دسترسي به منابع اطلاعاتي از كلمه رمز و رمز عبور و يا فرمهاي ديگر شناسايي شخص استفاده ميكند.
- خطمشيهاي سازمانها ومؤسسات رابراي دسترسي به منابع اطلاعاتي پذيرفته واجرا ميكند.
- از مجموعه منابع اطلاعاتي، وسايل وتسهيلات نظامهاي اطلاعاتي بخوبي نگهداري ميكند.
- به روش قانوني، متن، داده، تصوير و يا صدا را بدست ميآورد و آنها را منتشر ميسازد.
- مفهوم دزدي تأليفات ويا اختراعات را ميفهمد وكارديگران را بنام خودش نشان نميدهد.
- سياستها و خطمشيهاي مؤسسه كه مربوط به تحقيق هستند را ميفهمد.
دانشجو با سواد اطلاعاتي، از كساني كه در انتقال و يا توليد منابع اطلاعاتي براي ساخت محصول و يا انجام عملكرد نقش داشتهاند تشكر و قدرداني ميكند. بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
- سبك مناسب را براي استناد كردن مطالب انتخاب وبطور ثابت درنقل منابع استفاده ميكند.
- براي كسب اجازه و يا گرفتن حق كپي رايت از نويسنده و يا توليدكننده اقدام ميكند.
بطور كلي، متخصصان عقيده دارند، بهترين روش باسواد كردن افراد از نظر اطلاعاتي گنجاندن سواد اطلاعاتي در عرض برنامة درسي و در تمام دوران تحصيل است. سواد اطلاعاتي در عرض برنامة درسي در دانشگاهها به همكاري همه جانبه هيأت علمي، مسئوليت كتابخانهها و ساير مسئولان نياز دارد. پايگاههاي اطلاعاتي كتابخانهها بايد از طريق رايانهها در همه جا قابل دسترسي باشند. آموزش مهارتهاي لازم براي كسب سواد اطلاعاتي بايد از مقاطع پيش دبستان و دبستان در برنامه درسي گنجانده شود و در مقاطع دبيرستان و دانشگاه ادامه يابد. بنابراين براي اجراي طرح سواد اطلاعاتي، تربيت نيروي انساني متخصص ضروري است .
منبع
برجیان بروجنی،مهشید(1390)، سواد اطلاعاتي کتابداران شاغل در سازمان اسناد و کتابخانه، پایان نامه کارشناسی ارشد،کتابداری واطلاع رسانی، دانشکده ادبيات و علوم انساني تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید