ارتباط بین ساختار سازمانی با كارآفرینی استراتژیک چگونه است ؟

 مدیریت و مجموعه تحت نظارت آن، دو رکن اساسی و به هم پیوسته یک نظام محسوب می‌گردند مجموعه تحت نظارت درهراندازه و با هرفعالیتی، سازمان نامیده می‌شود.سازمان یک نهاد اجتماعی هدفمند با برنامه ریزی روشن است که به سبب ساختاری آگاهانه و نیروهای مشخص فعالیت‌های خاصی را به انجام می‌رسانند. از اهداف عالی که مدیریت در سازمان دنبال می‌کند می‌توان به رشد، بقا، نوآوری، خلاقیت، کیفیت زندگی کاری، بهره وری و کارآفرینی اشاره کرد. بدون شک رسیدن به این اهداف، انعطاف پذیری با قصد جلوگیری از دگرگونی‌های نامطلوب و انطباق با تحولات مطلوب و در نهایت اجرای برنامه هایی که شرایط و مقتضیات زمان را طلب می‌کند، ضروری است. این امر محقق نمی شود مگر آنکه تحولی در ابعاد مختلف ساختارهای سازمانی صورت پذیرد. شناخت و بررسی موانع ساختار، سر آغاز هر گونه بهره گیری از منابع و منافع سازمانی، توانمند شدن سازمان جهت شناسایی فرصت ها، ارائه ترکیب‌های جدید از منابع موجود و در نهایت پایه ریزی برای کارآفرینی استراتژیک است. از اوایل دهه 1980 هجوم همزمان به سوی کارآفرینی و تاکید سازمان‌ها بر نوآوری برای بقا و رقابت با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر می‌شوند، موجب هدایت فعالیت‌های کارآفرینانه به درون سازمان شد. همراه با رسوخ فرایندهای اداری و دیوان سالاری در فرهنگ سازمان‌ها در دهه‌های 1970 _­­1960 ­–کارآفرینی در سازمان‌های بزرگ بطور فزاینده ای مورد توجه مدبران ارشد سازمان‌ها قرار گرفت تا آنها نیز بتوانند به فرایند اختراع، نوآوری و تجاری نمودن محصولات و خدمات جدید خود بپردازند. آغاز دهه 60 و پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابتهای جهانی اهمیت تفکر و فرایندهای کارآفرینانه در سازمان‌های بزرگ، بیش از گذشته مورد تاکید قرار گرفت و محققین کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری سازمان‌های بزرگ معطوف نمودند.

منبع

نسرانی ، غلامرضا (1394) ، بررسی رابطه  ساختار سازمانی و کار آفرینی استراتژیک در واحدهای جهاد دانشگاهی مستقردر شهر تهران ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی ،دانشگاه خوارزمی پردیس بین الملل کرج

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0