اختلال های اضطرابی

تا سالهای اخیر، اختلال های اضطرابی در مقوله روان آزردگی ها قرار گرفته بود. در خلال قرن نوزدهم، کسانی را که به رغم سلامت ظاهری جسمانی، دارای رفتارهای انعطاف ناپذیر و خود-تخریب گر بودند را بعنوان،  روان آزرده متمایز می کردند. سپس در جریان سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، دیدگاه ها مبتنی بر پدیدآیی زیست شناختی روان آزدگی جای خود را به دیدگاه های فرویدی مبتنی بر پدیدآیی روانشناختی این اختلال، داد. فروید بر این نکته تاکید کرد که روان آزردگی از علل جسمانی ناشی نمی شود، بلکه ریشه در اضطراب دارد. واژه اضطراب ترجمه واژه “angst”است که فروید آن را برای ترکیبی از برانگیختگی فیزیولوژیکی و عاطفه منفی به کار برد.

او اضطراب نوروتیک را تظاهری از تعارضات ناخودآگاه تلقی می کرد. بعدها نظریه پردازان یادگیری اظهار کردند که اضطراب، یک صفت یا خصوصیت شخصیت نیست، بلکه از طریق یادگیری کلاسیک، عامل، یا جانشینی  کسب می شود و می تواند در نتیجه خطر محیط واقعی یا خطری خیالی پدید آید . بدیهی است این عقاید با هم ناهمساز نیستند. اگرچه اضطراب می تواند بازتابی از حالت های درونی نظیر نگرانی های کلی باشد، اما معمولا با رویدادهای استرس زا نیز همراه است  و به نظر می رسد برخی از افراد نسبت به آن آسیب پذیرتر از دیگران باشند.

انتشار سومین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(DSM-3) در سال 1980، عصر جدیدی برای مفهوم سازی اختلال های اضطرابی و هراس بوده است، در گذشته این اختلال ها در مقوله روان آزردگی ها که شامل نوروزهای اضطراب، هراس و وسواسی جبری بوده است؛ جای می گرفتند. طبقه بندی DSM-4 از اختلال های روانی شامل اختلال وحشت زدگی با یا بدون گذرهراسی، گذرهراسی با یا بدون اختلال وحشت زدگی، هراس اجتماعی، هراس خاص، اختلال وسواسی-جبری، اختلال فشار روانی پس از سانحه، اختلال فشار روانی حاد، اختلال اضطراب منتشر می باشد.

اختلال های اضطرابی تغییرات بسیاری را داشته اند. تغییرات قابل توجه در این زمینه شامل این موارد می شود:

  • جایگزینی روان آزردگی اضطراب با اختلال وحشت زدگی و اختلال اضطراب منتشر
  • تقسیم کردن روان آزردگی هراس به گذرهراسی، هراس اجتماعی و انواع مختلف هراس خاص شمول مقوله جدید اختلال فشار روانی پس از سانحه و سپس اختلال فشار روانی حاد.

تعریف اضطراب و اختلال های اضطرابی

اضطراب مفهومی است که تعاریف بسیاری برای آن آورده شده است. در یک جمع بندی کلی می توان اضطراب را به عنوان یک علامت هشدار دهنده و احساسی رنج آور در نظر گرفت که با پاسخ بدنی، هیجانی، و رفتاری به خطر قریب الوقوع دریافت شده، همراه است و فرد را برای مقابله آماده می سازد. بنابر این تعریف می توان بین اضطراب و ترس تمایز قایل شد به طوری که ترس واکنش به تهدیدی معلوم، خارجی و از نظر منشا بدون تعارض است. در حالی که اضطراب واکنش در برابر خطری نامعلوم، خارجی و از نظر منشا دارای تعارض است. سابقا، این دو حالت با هم، هم پوشانی داشته است، اما آنها از این جهت از هم متمایز می شوند که ترس اغلب با موجی از برانگیختگی خودمختار که لازمه جنگ و گریز، افکار خطر قریب الوقوع، و رفتارهای گریز است، همراه می باشد و اضطراب اغلب با تنش عضلانی و گوش به زنگی برای خطر آینده و رفتارهای هشیاری و رفتارهای محتاطانه و اجتنابی، همراه است .

هر شخصی در زندگی خود اضطراب را به عنوان یک هیجان بهنجار، تجربه می کند. اضطراب جهت کمک کردن به شخص برای اجتناب از موقعیت های خطرناک و حل مسایل روزمره کاملا مفید است. در بسیاری از موارد اضطراب با حل موقعیت ها، از بین می رود. در افراد سالم، اضطراب نقش مهمی را در عملکرد سازگارانه و محافظتی در طول تحول بازی می کند. اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند، مبهم و دلواپسی است که اغلب ممکن است با علایمی همچون بی خوابی، سردرد، دردهای مبهم، سرگیجه و حالت تهوع، مشکلات معده ای و یا دیگر علایم جسمانی؛ بروز پیدا کند. همچنین مشکلاتی از قبیل فقدان تمرکز، خستگی، و کاهش عملکرد موثر در انجام وظایف، نیز ممکن است با اضطراب همراه شود.

اضطراب های روزانه معمولا به صورت موقعیتی، با شدت متوسط و در مدت کوتاهی است. در حالی، اضطرابی که شخص دارای اختلال های اضطرابی احساس می کند با فراوانی بیشتر و شدیدتر و در مدت زمان طولانی تر- بیشتر ساعت ها و روزها – اتفاق می افتد . اختلال های اضطرابی شرایطی هستند که اضطراب یا ترس شدید و اغلب ناتوان کننده، به عنوان علایم اولیه محسوب می شود و با اختلال در عملکرد و پریشانی معنادار مرتبط می باشد. افراد با اختلال های اضطرابی اغلب اضطراب ناخوشایندی را احساس می کنند که منجر می گردد از امور و فعالیت های عادی روزمره که باعث این احساس می شود، اجتناب کنند. این اختلال ها،اغلب با دیگر مشکلات روانپزشکی،از جمله افسردگی و سوءمصرف مواد همراه است. بطور کلی، از دیدگاه DSM-5 برای تشخیص هرکدام از اختلال های اضطرابی باید موارد ذیل لحاظ شده باشد:

  • علایم باید در حوزه های مهم عملکردی اختلال ایجاد کند و یا باعث فشار روانی بشود.
  • علایم نباید به وسیله دارو ویا شرایط پزشکی ایجاد شده باشد.
  • ترس و اضطراب از علایم سایر اختلال های اضطرابی تمایز داده شود

منبع

قلندری،فاطمه(1393)، بررسی شیوع اختلال های اضطرابی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط با آن، پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی،دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی سمنان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0