اختلالهاي کارکرد جنسي
از آنجائيکه عوامل بسيار زيادي ميتوانند بر عملکرد جنسي تأثير بگذارند تعجبآور نيست که بگوئيم اين فرآيند بارها دچار آسيب شده و به مشکلاتي در ميل، انگيختگي و ارگاسم جنسي منجر ميگردد. تعيين برآورد دقيقي از وسعت مشکلات جنسي در ميان جمعيت عمومي کار دشواري است و چنين برآوردهايي بيانگر اين است که 10 تا 50 درصد جمعيت بزرگسالان، برخي از انواع مشکلات جنسي را در برههاي از زمان گزارش ميکنند .ناتان ، دادههاي حاصل از 22 مطالعه چاپ شده در طول يک دورة پنجاه ساله را به منظور بروز ناهنجاريهاي جنسي مورد تجزيه و تحليل قرار داد و يافتههاي اين مطالعه با توجه به محدوديتهاي روش شناختي موجود در مطالعات، ميزان بالاي بروز ناهنجاريهاي جنسي را در جمعيت عمومي تأئيد نمود.
اختلالهاي جنسي در سابق تقريباً بطور کامل، ناشي از تجارب اوليه دوران کودکي، مخصوصاً نابهنجاري مربوط به رفتار جنسي در دوران کودکي و روابط کودک با والدين تصور ميشدند. درمان روانکاوي فردي، به عنوان درمان انتخابي، تلقي ميشد و هدف آن، فراهم آوردن بصيرتهايي درباره تعارضهاي رواني ناخودآگاه بود. در اواخر دهه 1950 و در طي دهههاي 1960، رويکرد رفتار درماني مخصوصاً حساسيتزدايي منظم براي درمان برخي اشکالات جنسي معرفي شدند. اين رويکردها از منطق درماني بسيار متفاوت در مقايسه با روانکاوي برخاسته بودند، يعني اين که اکثر مسائل جنسي، اکتسابي هستند که ممکن است در هر مرحلهاي از زندگي اتفاق بيفتند ؛ اکتساب آنها به شيوههايي قابل تبيين طبق نظريه يادگيري صورت ميگيرد و بنابراين ميتوان آنها را با استفاده از روشهاي درماني مبتني بر اصول يادگيري، تغيير داد. درمان قابل استفاده براي افراد مبتلا به اختلالهاي جنسي، به دنبال انتشار کتاب مسترز و جانسون تحت عنوان نارسايي جنسي در انسان تغييري بنيادي پيدا کرد. البته از زمان پيدايش اين روش درماني تاکنون، انعطافپذيري و تنوع رويکردها و تأکيد بر جنبههاي شناختي درمان، بيشتر شده است.
ماهيت اختلالهاي جنسي
تعريف عملي و منطقي اختلال جنسي عبارت است از اختلالي پايدار در الگوي بهنجار علاقه يا پاسخ جنسي . بدين ترتيب اختلالهاي جنسي از انحرافات يا تنوع جنسي ـ رفتارهاي جنسي که از نظر کيفي رفتارهايي نابهنجار تلقي ميشوند و ممکن است براي ساير افراد زيانبخش باشد ـ تميز داده ميشوند. اما اين تعريف، کاملاً خرسندکننده نيست، چرا که اولاً در عمل، ناممکن است که بتوانيم دامنة الگوي بهنجار رفتار جنسي را تعريف کنيم و ثانياً تعيين اين که فردي از لحاظ کارکرد جنسي دچار اختلال است يا نه، به اين بستگي دارد که آيا به نظر شريک جنسي اومسألهاي وجود دارد يا نه. و اين ممکن است تحت تأثير انتظارات ناشي از دخالت ساير عوامل، مانند دوستان، رسانهها و نظر پزشکي قرار بگيرد.
دو بعد مهم در توصيف مسائل جنسي عبارتند از زمان بروز و ميزان مسأله. براي توصيف مسائلي که از آغاز فعاليت جنسي خود را بروز ميدهند و مسائلي که پس از يک دوره کارکرد جنسي رضايت بخش خود را نشان ميدهند به ترتيب از اصطلاحات اختلالهاي اوليه و اختلالهاي ثانويه استفاده ميشود. و نيز براي توصيف مسائلي که در همة موقعيتهاي جنسي، خود را نشان ميدهند و مسائلي که فقط در برخي موقعيتها بروز داده ميشوند ؛ مثلاً در ارتباط جنسي با شريک جنسي هميشگي و نه در موقعيتهاي ديگر ؛ مثلاً در ارتباط جنسي با شريک جنسي اتفاقي يا دستکاري ، به ترتيب از اصطلاحات کلي ، غير موقعيتي, و موقعيتي استفاده ميشود.
در هر دسته از اختلالهاي جنسي، ممکن است تنوع قابل ملاحظهاي وجود داشته باشد. به عنوان مثال، دسته مربوط به اختلال در نعوظ شامل موارد زير است: مردهايي که وقتي با شريک جنسي خود هستند نعوظ وقتي تنها هستند، نعوظ پيدا ميکنند؛ مردهايي که تحت هيچ شرايطي، نعوظ پيدا نميکنند.
مشکل جنسي ديگر، فقدان رضايت جنسي را نميتوان به راحتي در دستهبنديهاي اختلال جنسي قرار داد، اما در ميان افرادي که براي گرفتن کمک مراجعه ميکنند، از اهميت برخوردار است. اگر زوجهائي که براي راهنمائي به درمانگاههاي اختلال جنسي مراجعه ميکنند، رضايتي از روابط جنسي خود ندارند. عدهاي از اين زوجها دچار اختلال جنسي آشکاري نيستند، بلکه به طور اختصاصي از فقدان لذت شکايت دارند. در اين گونه شکايتها عوامل متعددي ممکن است نقش داشته باشند از جمله اشکالات مربوط به ارتباط به طور کلي، از دست رفتن جذابيت طرفين براي همديگر، و خستگي از فعاليت جنسي ثابت ؛ از لحاظ شکل و وضعيت ارتباط جنسي. اما گاه اين مسئله ممکن است ثانويه به آسيب ديدگي علاقة جنسي باشد .
غير از مسئله فقدان رضايت جنسي و شکايتهاي اختصاصي دربارة اختلال جنسي، افراد داراي مشکلات جنسي ممکن است با تصاوير باليني ديگري توجه متخصصان را به خود جلب کنند مانند افسردگي، بيخوابي، شکايتهاي مربوط به پزشکي زنان و نازايي. بنابراين استخراج مسائل جنسي، به مهارت متخصصان، علاقه و توجه به پرسوجو دربارة سازگاري جنسي و آگاهي از اين که قبيل شکايتها ممکن است نمايانگر مشکلات جنسي باشد، بستگي پيدا ميکند.
به منظور درک بهتر مطلب، اختلالات جنسي را در ارتباط با مرحله خاصي از چرخه پاسخ جنسي آوردهايم. اين جدول مراحل مختلف چرخه پاسخ جنسي و اختلالات عملکرد جنسي مربوط به هر کدام از اين مراحل را طبق DSM-IV نشان ميدهد.
جدول مراحل چرخه پاسخ جنسي مطابق DSM–IV و اختلالات عملکرد جنسي مربوط به آنها
مراحل | خصوصيات | اختلال عملکرد (کنش) |
1- ميل جنسي | از خصوصيات اين مرحله اين است که فقط با ويژگيهاي فيزيولوژيک تظاهر نکرده و بازتاب انگيزهها، سائقها و شخصيت فرداست. وجه مشخصة اين مرحله، خيالپردازيهاي جنسي و تمايل به رابطه جنسي است. | اختلال کمبود ميل جنسي ، اختلال انزجار جنسي، اختلال کمبود ميل جنسي ناشي از يک اختلال طبي (مرد يا زن)، اختلال عملکرد جنسي ناشي از مصرف مواد به همراه تخريب ميل جنسي |
2- تحريک | اين مرحله شامل احساس ذهني لذت جنسي و تغييرات فيزيولوژيک همراه آن است. تمام پاسخهاي فيزيولوژيکي که در مراحل تحريک و کفه (پلاتو) مسترز و جانسون وجود دارد، به صورت توأم دراين مرحله ظاهر ميشوند. | اختلال انگيختگي جنسي زن با اختلال نعوظ مرد ناشي از يک اختلال طب عمومي؛ آميزش دردناک ناشي از يک اختلال طبي عمومي (مرد يا زن) اختلال عملکرد جنسي ناشي از مصرف مواد که همراه اختلال انگيختگي است. |
3- ارگاسم | اين مرحله عبارت است از اوج لذت جنسي به همراه تخلية تنش جنسي و انقباضات موزون عضلات مياندوراه (پرينه) و اندامهاي تناسلي لگني. | اختلال ارگاسم در زن با اختلال ارگاسم در مرد با انزال زودرس ساير اختلالات عملکرد جنسي ناشي از يک اختلال طبي عمومي (مرد يا زن) اختلال عملکرد جنسي ناشي از مصرف مواد که همراه اختلال ارگاسم است. |
4- فرونشيني | ملال پس ازآميزش سردرد پس از انگيزش |
لازم به ذکر است که (DSM–IV مراحل تحريک و پلاتو اکفه) مسترز و جانسون را در يک مرحلة واحد به نام مرحله تحريک ادغام کرده است که پس از ميل جنسي قرار دارد .
منبع
برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانههای مرضی، همبستههای شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید