مفهوم سازی های اولیه از رفتار شهروندی سازمانی
رفتار شهروندی سازمانی(OCB) با استفاده از اصطلاح شهروند شهری در فلسفه سیاسی، مفهوم سازی شده است. گراهام، در سال 1991 با استفاده از فلسفه کلاسیک و تئوری سیاسی مدرن چندین مورد از اعتقادات و تمایلات رفتاری که با یکدیگر ترکیب می شوند را مورد توجه قرار داد و آن ها را علائم شهری فعال نامید که سه بخش اساسی مرتبط با یکدیگر از مسـئولیت های شهروند شهری را شامل می شود:
بخش اول: احترام به ساختارها و فرآیندهای منظم را شامل می شود، به این معنی که شهروندان، مسئول اختیار منطقی ـ قانونی را تشخیص داده و از قانون تبعیت می کنند.
بخش دوم: وفاداری است که درآن شهروند علایق جامعه و ارزش های نهفته در آنرا بصورت کلی تأمین می کند. شهروندان وفادار جوامع خود را ارتقاء می دهند، آنرا حفاظت کرده و تلاش زیادی برای نیکی کردن از خود نشان می دهند.
بخش سوم: مشارکت، درگیری مسئولانه و فعال در اداره جامعه را تحت شرایط قانونی دربر مـــی گیرد، شهروندان مسئول، درباره مسایل کلی که بر جامعه تأثیرگذار است اطلاع کافی دارند و اطلاعات و ایده های خود را با سایر شهروندان تبادل می کنند و به اداره جامعه کمک می کنند و دیگران را نیز تشویق می کنند که چنین باشند. در دهه اخیر بسیاری از اصطلاحات برای تشریح چنین رفتارهایی مورد استفاده قرار گرفته اند، رفتار اجتماع گرایانه، رفتار فرانقشی، خودجوشی سازمانی و حتی رفتار ضدنقشی. فعالیت های مرتبط با نقش که فراتر از انتظارات وظیفه توسط فرد انجام می شود بعنوان رفتارهای فرانقش تعریف می شود. این دسته از رفتارها در مواردی و توسط برخی از نویسندگان بعنوان رفتارشهروندی در نظر گرفته می شود. رفتارهای اجتماع گرایانه شامل طیف وسیعی از رفتارهای کمک کننده بوده و دربرگیرنده رفتارهای شهروندی سازمانی است، اما نکته مهم این است که در حالیکه رفتارهای اجتماع گرایانه برای اعضای سازمان مفید است، ممکن است جنبه کژکارکردی برای سازمان داشته باشد.
بریف و موتوویلدو،سه ویژگی رفتارهای اجتماع گرایانه را بیان میکند:
- بوسیله اعضاء سازمان شکل داده می شود.
- در جهت تعاملات افراد، گروه ها و سازمان ها، در انجام نقش هایشان حرکت می کند.
- با قصد ارتقاء رفاه افراد، گروه ها و سازمان انجام می گیرد.
خودجوشی سازمانی همانند رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتارهای عملکردست بااین تفاوت که رفتارشهروندی سازمانی بوسیله سیستمهای رسمی پاداش تشخیص داده نمی شوددرحالیکه خودجوشی سازمانی قسمتی از سیستم پاداش در یک سازمان می باشد.
درچنین محیطی بسازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند، براین اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی دموکراتیک رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان بعنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آن ها هم می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود و از این روست که محققان زیادی، به تجزیه و تحلیل رفتارشهروندی پرداخته اند. به طور کلی رفتار شهروندی یک نوع رفتار ارزشمند و مفید ست که افراد آن را بصورت دلخواه و داوطلبانه از خود بروزمی دهند.
مطالعه وبررسی اینگونه رفتار افراددرسازمان که برفتار شهروندی سازمانی شهرت یافته است بسیار مهم،ضروری بنظر مـــی رسد.
گراهام، با بکار بردن دیدگاه تئوریکی خود که مبتنی بر فلسفه سیاسی و تئوریکی مدرن علوم سیاسی بود، مطرح می کند که ما سه نوع رفتارشهروندی داریم:
اطاعت: این واژه میل کارکنان به پذیرش و پیروی کردن از قوانین، مقررات و رویه های سازمانی را توصیف می کند. شاخص های اطاعت سازمانی و رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی است.
وفاداری: میل کارکنان به فداکاری و قربانی کردن منافع شخصی در را منابع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان را توضیح می دهد.
مشارکت: میل کارکنان به درگیر شدن فعال در همه ابعاد زندگی سازمانی را توصیف میکند.
در کار تجربی ون داین، گراهام و داینش، نشان داده شدهاست که مشارکت بطور واقعی سه شکل دارد:
مشارکت اجتماعی : درگیر بودن فعال کارکنان را در امور شرکت و مشارکت در فعـــــالیت های اجتماعی در سازمان را توصیف می کند؛ مثل حضور در جلسات غیراجباری و محترم شمردن و پابه پای آن حرکت کردن.
مشارکت حمایتی : میل کارکنان به بحث چالش و برانگیز بودن برای سازمان به وسیله پیشنهاد دادن، ابداع و تشویق دیگر کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان را توصیف می کند.
مشارکت عملی(وظیفه ای) : مشارکت کارکنان را که فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است، توصیف می کند؛ بعنوان مثال قبول کردن داوطلبانه تکالیف اضافی،کارکردن تادیروقت برای اتمام پروژه مهم.
صورت بندی پنج بعد پودساکف و همکاران :
نوع دوستی: رفتاری اختیاری که اثر یاری دهنده بشخص دیگری که با وظیفه یا مسئله مرتبط با سازمان است.
وجدان ؛ وظیفه شناسی: رفتارهای اختیاری روی بخشی از کارکنان که فراتر از حداقل شریط نقش سازمانی است و پیروی دقیق از مقررات و قوانین می باشد. از نوع دوستی به رفتاری اشاره دارد که به شخص خاص کمک می کند ولی وجدان به خود فرد کمک می کند.
جوانمردی: تعهد کارکنان در شرایط کمتر از ایده آل، بدون اجتناب از غلو، مقابله با واقعیت یا نکات واهی .
ادب و مهربانی ؛ تواضع: رفتاری اختیاری روی بخشی از فرد با هدف جلوگیری از بروز مشکلات با دیگران.
فضیلت مدنی ,شرافت شهروندی: رفتاری که نشان می دهد که شخص مسئولانه در جلسات سازمان را شرکت کرده، درگیر بوده و نقش یاری دهنده داشته است .
منبع
یوسفیان،زهرا(1393)، ارزیابی اثر كيفيت زندگي كاري و رفتار شهروندي سازماني بر اثربخشي سازماني،کارکنان مرکز مدیریت حوادث ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی صنعتی وسازمانی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید