نقش مديريت در بهبود بهره وري

بر عهده مديران است تا قدرت عظيم نهفته استعدادهاي انساني سازمان خود را شناخته و به شوق آورده و از آن استفاده بهينه نمايند. توجه به عوامل مؤثر ايجاد انگيزه در ابعاد مادي مانند: حقوق دستمزد، پاداش، امكانات رفاهي، محيط فيزيكي كار، ايمني  و ابعاد غيرمادي ؛ مانند وحدت شغل و مشاغل، امنيت شغلي، مساوات در سازمان و آموزش؛ در ارتقاي بهره وري تأثير دارد. تشويق و شخصيت دادن به كارگر و كارمند بايد بصورت اصلي لاينفك از سيستم بهره وري درآيد مهمترين و عمده ترين عامل كاهش بهره وري منابع انساني نامتوازن بودن درآمد و هزينه است كه مهمترين عامل در انگيزش منابع انساني است. پس از آن مهمترين عوامل مؤثر در كاهش بهره وري در داخل يك سازمان بشرح زير است:

  • وجود تبعيض بين كاركنان ؛ ناشي از ضعف مديريت
  • ناامني شغلي
  • موفق نبودن و بي ميلي بر برنامه ريزي هاي ميان مدت يا بلندمدت ؛ضعف مديريت
  • كنترل نكردن ،بي ثباتي در برنامه هاي كنترلي؛ ضعف مديريت
  • ناهماهنگي رشته تحصيلي و شغلي
  • استفاده نكردن از تخصص ها در مشاغلي مربوطه ؛ ضعف مديريت
  • بي برنامگي مديريت
  • فقدان كارآموزي؛ ضعف مديريت
  • ناهماهنگي استعدادهاي فردي و شغلي ؛ضعف مديريت
  • بي كفايتي سرپرست ؛ضعف مديريت
  • بي علاقگي به كار فعلي و انتقال پي در پي نيروي انساني
  • تورم نيروي انساني ؛ضعف مديريت

تقريباً تمامي عوامل كاهش بهره وري نيروي انساني به ضعف مديريت ارتباط دارد. در اين ميان بايد رابطه فرد با سازمان ارتباطي متقابل و دوطرفه باشد. مدير موفق كسي است كه محيط فرهنگي سازمان خود را كه عامل بسيار مؤثر در رفتارهاي كاركنان است عميقاً بشناسد و درك كند و آن را در جهت اجراي برنامه هاي سازمان بكار گيرد. حقوق و مزاياي افراد بايد بر اساس ماهيت شغل، تخصص، تجارب و عملكرد افراد در برابر تغييرات و برنامه ها معين شود. اگر عملكرد افراد به دقت ارزيابي نشود و مطابق شايستگي به آنان امتياز داده نشود يا به تعبير ديگر افراد شايسته از امتيازات بيشتر در سازمان برخوردار نشوند در آن سازمان بتدريج فرهنگ كم كاري بوجود مي آيد.

پايين بودن حقوق و دستمزد در ايران در قياسي با شاخص هزينه زندگي در سالهاي اخير موجب كم¬كاري و يافتن شغلهاي دوم و سوم شده است كه نهايتاً موجب خسته تر شدن نيروي كار،‌ كاهش بازدهي و بروز مشكلات روحي و رواني براي نيروي كار شده است.دنيا پس از سالها تجربه به اين نتيجه رسيده است كه اگر كشوري بخواهد در اقتصاد پيشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند بايد از منابع انساني كاردان، متخصص و ماهر و با انگيزه و نوآور و خلاق برخوردار باشد. اگر نتوانيم نيازهاي رفاهي و معيشتي نيروي كار، نظام شايسته سالاري عدالت و انصاف را بر اساس يك نظام جامع ارزيابي عملكرد در سازمانها عملي سازيم به افزايش بهره وري اميدي نمي توان داشت .

منبع

فروردین،علیرضا(1390)، عوامل مدیریتی موثر بر بهره وری سازمان از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0