نظريه چرخه زندگي زناشويي

 نظريه چرخه زندگي زناشويي با تقسيم­بندي مراحل زندگي و با توجه به تغييرات و تنش­ها و نقش­هاي خاص هر مرحله به بررسي تفاوت­ها در سطح رضايت­مندي زناشويي که ناشي از تغييرات دوره­هاي مختلف است مي­پردازد. اليس، معتقد است ميزان رضايت يا نارضايت زناشويي ممکن است در طول زندگي مشترک تغيير کند و رابطه اي که زوج در اويل ازدواج آن را فوق العاده رضايت بخش تلقي مي­کنند ممکن است در سال هاي مياني زندگي با ايجاد تغيير در علايق آن و شرايط زندگي، کمتر رضايت بخش باشد. برچلر، مدل پنج مرحله­اي از چرخة زندگي زناشويي و رضايتمندي در هر  مرحله را به قرار ذيل مطرح مي­کند:

  •  سال­هاي اوليه ازدواج

به نظر متخصصين، مخاطره آميزترين و در عين حال هيجان انگيزترين مرحله مي­باشد و براي اکثرزوج­ها بالاترين سطح رضايتمندي زناشويي را به همراه دارد.

  • انتقال به دوره والديني

اين مرحله از تولد اولين فرزند شروع شده تا سنين نوجواني او به طول مي­انجامد و اغلب بررسي­ها نشان مي­دهد که اکثر همسران در فاصله يک تا سه ماه پس از تولد نوزاد، کاهش رضايت­مندي زناشويي را تجربه مي­کنند. نتايج تحقيقات نشان مي­دهد که رضايت زناشويي در همسراني که به دوره والديني انتقال يافته­اند نسبت به دوره قبلي کاهش مي­يابد.

  •  نيمه زندگي

اين مرحله زماني است که آخرين فرزند خانواده به دوره نوجوان مي­رسد و اولين فرزند براي تشکيل زندگي مستقل خانه را ترک مي­کند. در اين مرحله زوجين دوباره کشمکش­هاي دوره نوجواني فرزندشان را با تنش زيادي تجربه مي­کنند و ميزان رضايت زناشويي دستخوش تغييرات مي­شود. پديده جالبي که در پايان اين مرحله به وجود مي­آيد تغيير نقش­هايي است که بسياري از زوجين براي اولين بار تجربه مي­کنند.

  •  فراوالديني

اين مرحله زماني آغاز مي شود که آخرين فرزند، خانه را ترک کرده و هنگام بازنشستگي فرا مي­رسد. سندرم آشيانة خالي ويژگي اين دوره است. بررسي­ها نشان مي­دهد اين مرحله براي بسياري از زوج ها دوره نسبتاً مثبتي بوده و رضايت­مندي زناشويي نسبت به دو مرحله قبل بهبود مي­يابد. در آن مرحله زوجين تفاوت­هاي خود را فهميده و مي­پذيرند و انرژي خود را صرف همراهي و مراقبت از يکديگر مي کنند. مشکلاتي مانند دور شدن فرزندان از خانه، مرگ والدين، دوستان و تحليل نيروهاي جنسي و جسمي سبب مي­شود که همسران نزديکي عاطفي بيشتري به يکديگر پيدا کنند.

  •  مرحله اوج

در مرحله پاياني چرخه زندگي مشترک، زوج­ها دانسته­اند که چگونه مي­توانند همسران خوبي بوده و احساس رضايت­مندي  بيشتري  داشته باشند .

در سال­هاي اخير توجه فزآينده­اي به امکان پيشگيري در پريشاني در روابط زناشويي، معطوف شده است در اين زمينه مارکمن و ديکسون،سه رويکرد پيشگيرنده نارضايتي زناشويي را مطرح نموده­اند که قابل توجه است:

  • مداخله پيش از ازدواج
  • برنامه­هاي پربارسازي زناشويي که بر افزايش كيفيت تعاملات زوجين و گسترش دامنه آگاهي آنان از نيازهاي يکديگر متمرکز است.
  • برنامه­هاي مهارت آموزي خانواده که بر شناسايي مهارت­هاي غلبه بر مشکل در نظام خانواده  آموزش رفتار خانواده متمرکز است .

منبع

رمضانی فتاتویی،صدیقه(1394)، معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

 از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0