نظريه در مورد تخطي معلمان يا رفتار نامناسب

رفتار نامناسب معلمان آن دسته از رفتارهایی هستند که مانع از آموزش شده و درنتیجه در یادگیری دانش‌آموزان اختلال ايجاد می‌كند.

نتايج تحقيقات بازرگان نشان داد كه نتايج تحصيلي دانش آموزان در نقاط مختلف کشور حاکی از آن است كه با نتايج مورد انتظار ميزان يادگيري و پیشرفت تحصيلي دانش آموزان فاصله زيادي داريم. یافته‌ها نشان می‌دهند كه وجود عوامل فرهنگي و اجتماعی متفاوت در مدارس می‌تواند مانع تحقق اهداف آموزش ‌و پرورش گردد عوامل فرهنگي هرکدام به‌نوبه خود قابل‌بررسی هستند، يكي از اين عوامل نوع كيفيت ارتباطي حاكم بر كلاس درس يا روابط ميان فردي  معلم و دانش آموزان است. برخي بررسی‌ها و نظرخواهی كه از دانش آموزان در مدارس به‌عمل‌آمده نشان می‌دهد كه بسياري از دانش آموزان از روابط اقتدارگرایانه در مدرسه، مقررات سخت و انعطاف‌ناپذیر،عدم درك كودكان ونوجوانان توسط بزرگسالان،كمبود مشاركت در برنامه‌های آموزشي و پرورشی شكايت  دارند.دانش آموزان هرگز متقاضي امكانات آموزشي پرهزینه و غیرعملی نيستند،بلكه آنان خواستار محیطی امن و آرامش‌بخش  درمدرسه وکلاس درس بوده ومايلند مورداحترام بزرگسالان مدرسه قرار گيرند.

به اعـتقاد کارلاین، معلمان‌ ناراحت‌ و عصبانی، دانـش‌آموزان را نـیز ناراحت و عصبانی می‌کنند. از طرف دیگر معلمان شاداب و خوش‌مشرب، جوانان را بانشاط و فعال می‌سازند.

کاستر و همکارانش‌، صلاحیت‌های  معلمان را بـه پنـج دسته اصلی دانش تخصصی، ارتباطات، سازمان‌دهی، تعلیم و تربیت و صلاحیت‌ رفتاری‌ تقسیم می‌کنند.

ممبيني ،در مورد دانش آمزان اين چنين  بيان مي كند: میزان تـوجه و عـلاقه‌ای‌ کـه معلم نسبت به‌ دانش‌آموزان دارد بعد پذیرش و طرد خوانده‌ می‌شود. معلمان پذیرنده از خود عاطفه، تأیید، صمیمیت و درک نشان‌ می‌دهند. نظم‌ و ترتیب‌ ازنظر آنـان شـامل سـتایش‌ و تشویق‌ است‌ و از تنبیه بدنی استفاده‌ نمی‌کنند. در‌ چنین محیطی‌ معلم و شاگرد عاقلانه‌ترین راه را برای انجام‌ امور آموزشی انـتخاب مـی‌کنند، باهم در تعیین‌ و تنظیم اهداف تربیتی مشورت می‌نمایند، درباره‌ی مطالب‌ درسـی‌ بـحث‌ مـی‌کنند، به‌ افکار و‌ عقاید‌ همدیگر احترام می‌گذارند وکارها مطابق بااستعدادها و تمایلات،میان شاگردان تقسيم می‌شود.معلمانی که طرد کننده هستند دانـش‌آموزان‌ را تـأیید نمی‌کنند،آنها را تنبیه می‌کنند ورفتار سردی با ایشان دارند.در چنین شرایطی‌ به‌ رشد و پیشرفت دانش‌آموزان اهـمیت داده نمی‌شود و عـلاقه، استعداد و احتیاجات آنان‌ موردتوجه قرار نمی‌گیرد.

بزعم غلامي وچاري، آموزگاراز هنگامی‌که وارد كلاس می‌شود تا هنگامی‌که زمان اختصاص داده‌شده به تدريس پايان می‌یابد بطور دائم بادانش آموزان در ارتباط است.

ارتباطي كه معلم بادانش آموزان برقرار می‌کند، در خصوص مطالب تدريس شده ومطالب وموارد غیردرسی ست كه نحوه و کیفیت هر دو می‌تواند بر یکدیگر تا‌ثير بگذارد.

تحقيقات پينتريچ وشانك، نشان داد، در چهارچوب روابط دانش‌آموز و معلم مطمئناً احساس توجه، نگراني، حمايت و احترام به دانش‌آموز تعامل مثبت ميان معلم – دانش‌آموز با پيامدهاي انگيزشي مثبت ارتباط دارد

بروفي وگود ، در مرور تحقيقات فرايند – توليد در تدريس، خاطرنشان می‌کنند كه جو هيجاني كلاس ؛كه به‌وسیله انتقاد معلم و عاطفه منفي معلم و دانش‌آموز مشخص می‌شود می‌تواند با پيشرفت دانش‌آموز مرتبط باشد. گرچه آن‌ها اشاره می‌کنند كه يك جو عاطفي بسيار منفي می‌تواند تأثیر منفي بر پيشرفت داشته باشد؛ اما يك جو عاطفي گرم لزوم با پيشرفت ارتباط ندارد آن‌ها اظهار می‌کنند كه جو خنثي همانند جو صميمي، تنها به‌عنوان تقویت‌کننده  وحمایت‌کننده پيشرفت عمل می‌کند. درعین‌حال بايد متذكر شد، اين مطالعات كلاسي تنها بر پیشرفت دانش آموزان در آزمون‌های استاندارد متمرکزشده است سازه‌های انگيزشي معمولاً بررسي نشده‌اند باوجوداین واضح است كه تعامل مثبت –معلم دانش‌آموز در سطح مدرسه می‌تواند جوي مثبت را براي تمام اعضاي جامعه مدرسه ايجاد كند.

جو مدرسه به احساس اطمينان و امنیت شخصي دانش‌آموز ومعلم اشاره دارد.

لي وبريك ، نشان داده‌اند، مدارسي كه محيط امن و آرام فراهم می‌کنند باعث پيشرفت بالاتري، به‌ویژه براي دانش آموزان اقليت می‌شوند. همانگونه كه عقل سليم به ما می‌گوید وهمانگونه كه هرم نيازهاي مازلو، پيشنهاد می‌کند، اگر افراد راجع به بقاوامنيت خود احساس نگراني كنند، براي آنان رسيدن بساير اهداف دشوار می‌شودبراي مدارس مهم است كه محيطي امن ومطمئن رابرای همه دانش آموزان وکارکنان ايجاد كنند.

نتايج تحقيقات اسپالدينگ، نشان داد ،اگر رابطه نباشد، آموزش معني ندارد. معلمان در همان آغاز كار متوجه می‌شوند كه يكي از اولين و مهم‌ترین مسائل، نحوه برقراري ارتباط بادانش آموزان است. مسلم است كه چگونگي كيفيت رابطه معلم و دانش‌آموز تا حد زیادی روي يادگيري آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

بنظر صالحيان ،چنانچه معلمان بخواهند در روابط انساني موفق باشند، بايد انواع ارتباط و مهارت‌های اساسي ارتباط را مدنظر قرار دهند . به زعم اردبيلي ، روابط انساني خوب روابطي است كه به‌سلامت رواني، اجتماعي و ذهنی منجر شود .

بنظر خين وتاسامي ،درحالی‌که معلمان می‌توانند از مجموعه‌ای از دانش و مهارت در تدريس استفاده كنند، ارتباط خوب بادانش آموزان مربوط به شخصيت و خصوصیات مؤثری است كه معلم نياز به دانستن آن‌ها دارد.

از نظر كازدن ،درواقع جنبه‌های مؤثر و روابط ميان فردي اساسي در كلاس براي يادگيري دانش‌آموزان از جنبه‌های فهم ذهني کم‌اهمیت نيستند .

شعاري نژاد، بيان مي كند ،نداشتن ثبات عاطفی، اضطراب و تشویش خاطر دائمی‌ و ناتوانی‌ در‌ کـنترل اضطراب، از معیارها و مشخصات معلم ضعیف‌ محسوب می‌شوند. ولی شناسایی و پیش‌بینی این تغییرات‌ خلقی می‌تواند‌ از‌ شدت‌ این ضعف بکاهد .

شخصیت معلم، نوع‌ رابطه‌ او ؛ صـمیمی‌ ‌ ‌یـا خشک, بادانش آموزان، نگاه عادلانه و بدون تبعیض او به همه‌ی دانش آموزان، میدان دادن به‌ مشارکت دانش آمـوزان در کـلاس و یک‌طرفه‌ یا‌ دوطرفه‌ بودن کلاس، روش‌ تدریس و بهره‌گیری از فن‌های جذاب و بدیع، تسلط‌ معلم بر موضوع‌ درس، دقت و پیگیری در مورد یادگیری دانـش آموزان، تلاش معلم برای‌ عینی و عملی کردن درس و روشن کردن‌ رابطه‌ی‌ آن‌ بازندگی آینده و هم‌چنین داشـتن اطلاعات حاشیه‌ای، رعایت نظم و دقـت و ظـاهر مطلوب و موردپسند، در نگرش دانش آموزان نسبت به درس موردنظر مؤثر است ،کلاس‌هایی که در آن‌ها مدیریت ضعیف اعمال می‌شود مکان مناسبی‌ برای‌ تدریس و یادگیری نیستند.سکوت،آرامش واطمینان روزافزون درکلاس برای سلامت روانی معلم ودانش‌آموز ضروریست.

بنظر عظيمي ،تنبیه‌هایی که معلمان‌ بر‌ دانش‌آموزان روا می‌دارند ازیک‌طرف مشكلات عاطفی و اختلالات رفتاری را موجب می‌گردد و از طرف دیـگر در رابطه معلم-شاگرد آشفتگی‌ ایجاد کرده، امکان بازسازی و ترمیم آن را مـشکل و در مـواقعی دور از دسـترس‌ مـی‌سازد. در‌ چـنین شرایطی او تـصور‌ مـنفی‌ را که از معلم تنبیه گرا دارد ممکن است به معلمان دیگر، محیط آموزشی و حتی فضای فیزیکی مدرسه‌ تعمیم دهد. معلمان پرخاشگر و هـیجانی کـه از عهده کنترل رفتار خودشان برنمی‌آیند با تنبيه‌های شدید و مـکرر‌ آثـار‌ سـوء در سـازگاری‌ شاگردان خـود خـواهند گذاشت و مقاومت آن‌ها را در یادگیری دروس بر خواهند انگیخت.

ادیب نیا ، نشان داد که افزون بر تسلط نداشتن معلمان بر اجرای روش تدریس‌ فعال، عوامل‌ دیگری‌ چون نارضایتی شغلی، مدیریت نامناسب کلاس درس، نبودن تعامل و ارتباط عاطفی بین معلم‌ و دانش‌آموز از موانع اجرای روش تدریس فعال هستند.

در‌ بررسی‌ تأثیر بدرفتاری معلم بر دانش‌آموزان، نايييان دریافت کـه میان خستگی جسمانی و عاطفی‌ و تعارض‌ در پرهیز از تنبيه شديد و مکرررابطه وجود دارد. معلماني كه خواهان روابطي موفقيت آميز بادانش آموزان خود هستند، يعني رابطه‌ای كه انگيزش تحصيلي آنان را افزايش دهد، نبايد براي آموزش رفتار مناسب، بر تنبیه متكي باشند معلماني كه می‌توانند در لحظات بحراني آرامش خود را حفظ كنند فقط قادر خواهند بود به نحوي با چنين موقعیت‌هایی كنار آيند كه بر روابطشان بادانش آموزان آسيب جدي وارد نشود .

بنظر علم الهدايي ،احترام متقابل بين معلم شاگرد شرط اصلي حسن رابطه‌هاست. احساس احترام به معلم بسیار مطلوب است ولي وحشت از او نه. چاشني احترام، محبت است و چاشنی وحشت، تنفراست. در احترام جذبه متقابل وجود دارد و در وحشت حالت دفع و گریز. بسياري از متخصصان علوم تربيتي معتقدند که احترام قائل شدن براي همه فراگيران در كلاس يك اصل است. به‌واقع كلاسي كه ميدان مجادله و کشمکش‌های غیراصولی و غیرعلنی بين معلم و دانش‌آموز باشد، نامطلوب‌ترین محيط را براي يادگيري فراهم می‌کند .

بيات ، بيان مي كند، شخصیت معلم، نوع‌ رابطه‌ او (صـمیمی‌ ‌ ‌یـا خشک) بادانش آموزان، نگاه عادلانه و بدون تبعیض او به همه‌ی دانش آموزان، میدان دادن به‌ مشارکت دانش آمـوزان در کـلاس و یک‌طرفه‌ یا‌ دوطرفه‌ بودن کلاس، روش‌ تدریس و بهره‌گیری از تکنیک‌های جذاب و بدیع، تسلط‌ معلم بر موضوع‌ درس، دقت و پیگیری در مورد یادگیری دانـش آموزان، تلاش معلم برای‌ عینی و عملی کردن درس و روشن کردن‌ رابطه‌ی‌ آن‌ بازندگی آینده و داشـتن اطلاعات حاشیه‌ای،رعایت نظم ودقـت وظـاهر مطلوب و موردپسند،درنگرش دانش آموزان نسبت بدرس موردنظر مؤثر است.

کی‌رینی و همکارانش ، مطالعه‌ای انجام دادند که در آن نویسندگان از دانشجويان دانشكده خواستند تا سوء رفتارهاي معلماني كه آن‌ها در کلاس درس تجربه کرده بودند را شناسایی كنند. اين نویسندگان بیش از 1700 سوء رفتار را دریافت کردند. آن سوء رفتارها در اصل به 28 نوع مختلف تقسیم شدند و درنهایت به سه بُعد اصلی ناتوانی، تهاجم و راحت‌طلبی  کاهش می‌یابند. معلمانی که دانش‌آموزان آن‌ها را به‌عنوان بی‌کفایت درک مي‌كنند، با یک‌صدایی يکنواخت یا متناقض صحبت می‌کنند، بي‌علاقه هستند، بیش‌ازحد بلند یا بیش‌ازحد نرم صحبت مي‌كنند، قادر به پاسخ به سوا لات نيستند و درس را مبهم ارائه مي‌كنند. نمونه‌هایی از رفتارهاي توهین‌آمیز معلمان عبارت‌اند از فریاد كشيدن، تحقیر و یا تنبيه دانش‌آموزان، برخورد به شیوه‌ای متکبرانه و یا مغرورانه و چنين رفتارهايي می‌تواند تا به آزار و اذیت جنسی و تعصب پيش برود. معلمان تنبل را به بهترین نحو می‌توان بعنوان استاد بي‌فکري توصيف كرد که دير به کلاس می‌آید، از کلاس جا مي‌ماند و یا سر ساعت به دفتر نمي‌رسد، فراموش مي‌كند تکالیف کلاس را جمع‌آوری و یا امتياز بدهد و از برنامه درسی منحرف می‌شود.

ثویت و مک‌کراسکی ، به این نتیجه رسیدند که دانش‌آموزان رفتارهاي غیر صمیمی معلمان را به‌عنوان سوء رفتار تلقي مي‌كنند. معلمان صميمي نسبت به معلمان غیر صمیمی بدون در نظر گرفتن اينكه آیا آنها سوء رفتارهايي دارند يا خير مثبت‌تر ارزيابي شدند. علاوه بر اين نتایج نشان داد معلمان غیر صمیمی که بی‌احترامي نمي‌كنند با معلمان غیر صمیمی که بدرفتاری مي‌کنند مشابه تلقي شده‌اند. اگر معلمان خودشان را نزدیک كنند، كاري بكنند كه دانش‌آموزان احساس راحتی و احساس نزدیکی كنند، آن‌وقت هرگونه سوء رفتاري كه آن‌ها با آن درگیر هستند سطح اثربخشي مثبت آن‌ها را تحت تأثیر قرار نخواهد داد. بر این اساس، تحقیقات نشان داده است رفتارهای غیر‌صمیمی عبارت‌اند از عدم تماس چشمي، لبخندنزدن،حرکت نكردن دراطراف کلاس درس،استفاده از صدای یکنواخت،عدم شور وشوق وعدم تقرب ودوستی کلی ازجانب معلم.

كي رینی و همکارانش، به تعريفي ازرفتار نامناسب معلم بيان كردند: سوء رفتارهاي معلم شامل استفاده از صدای یکنواخت، عدم شور و شوق، رفتار به شیوه‌ای مغرورانه و یا متکبرانه، تحقیر و یا تمسخر دانش‌آموزان است. از تحقیقات انجام‌شده بر روی سوء رفتار معلمان مشهود است رفتارهاي غیر صمیمی خاص در گروه سوء رفتارهاي معلمان قرارمی‌گیرند.

منبع

علیاری اوغولبیک،صابر(1394)،ادراک دانش آموزان ازتخطی معلمان دررفتارهای صمیمی کلامی وغیرکلامی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشکده علوم انسانی قم

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0