مولفه های جنسی

حرمت جنسی:توجه مثبت وتوانایی اطمینان به تجربه مسائل جنسی از طریقی لذت بخش وراضی کننده .  انسان در طول تاریخ، به منظور بقاء نسل، ملزم و نیازمند به نزدیکی و آمیزش بوده است. تمایلات جنسی، پدیده ای است که اهمیت به آن، امری واقع بینانه و نادیده انگاشتن آن از محالات می باشد؛ زیرا مانند سایر امیال غریزی انسان از آغاز تولد وجود داشته و متناسب با رشد او متحول و شکوفا می شود.مسائل جنسی از لحاظ اهمیت، جزء مسائل درجه اول زندگی زناشویی هستند و رضایت در روابط جنسی وتناسب و تعادل در آن در بین زوجین،از مهمترین عوامل خوشبختی و موفقیت زندگی زناشویی می باشد.

اشتغال ذهنی جنسی:تمایل به تفکر بیش از حددرموردرابطه  جنسی. چون نقش رویدادهای شناختی به عنوان محرکهای رفتارجنسی مورد تایید قرارگرفته است، افکار، نگرش وارزشهای افرادبخشی ازمولفه های مهم رفتارجنسی هستند و منابع مهم موثر بر پاسخدهی جنسی محسوب می شوند. نگرش وعقایددال بر رویدادهای شناختی خواص نیست، بلکه به شیوه های تفکر یا سوءگیری در تفسیراطلاعات اطلاق می شودکه برمحتوی فعالیت  شناختی تاثیر می گذارد. درحیطه مسائل جنسی،مردم عقایدونگرش راجع به طیف وسیعی ازموضوعات مانند فعالیت های جنسی بهنجاریا نا بهنجار،نقشهای جنسی یافعالیتهای جنسی دارند.افکارونگرشهای ناسازگارانه در چگونگی تفسیر اطلاعات در موقعیتهای جنسی و نهایتا تجربه، میل، برانگیختگی وارگاسم نقش بسیار مهمی ایجاد می کنند.اگرمحرک ورودی به گونه ای تفسیر شودکه باعث به وجود آمدن افکار جنسی مثبت گردد،درمقایسه باتغییری که باعث ایجادافکار منفی می شود،احتمالاتاثیرات متفاوتی بر پاسخ جنسی فرد خواهد گذاشت.

آگاهی جنسی:تمایل فرد به تفکر واندیشه درمورد طبیعت مسائل جنسی. تجارب نشان داده است که دانش وآگاهی نسبت به مسائل جنسی،زندگی را تغییر می دهدواغلب آن را بهترمی کند.اماگاهی اوقات بین آموخته های فرد و پیوند آن بازندگی شکاف وجوددارد . واکنش همسر به ناکنش وری در ایجاد و ابقاء مشکل جنسی نقش مهمی دارد، زیراتعامل جنسی موقعیت پویایی است که درآن دو نفربه طور مداوم بررفتاریکدیگرتاثیر میگذارند.ماهیت پیچیده دوجانبه تعاملهای جنسی موجب گردیده است تابسیاری ازمتخصصان اظهار دارندکه به طورکلی مشکلات جنسی بایدبه عنوان مشکلی که متعلق به زن وشوهر است درنظرگرفته شود،نه به عنوان مشکلی که متعلق به هریک ازهمسران است.

تجارب نشان داده است که دانش آگاهی نسبت به مسائل جنسی، زندگی را تغییر می دهد و اغلب آن را بهتر می کند. اما گاهی اوقات بین آموخته های فرد و پیوند آن با زندگی شکاف وجود دارد. از آنجا که رفتار جنسی تا حدود زیادی اکتسابی و مبتنی بر یادگیری است، نیاز به اموزش و تریبت ویژه دارد. هماهنگی و ارضاء نیازههای زوجین، براوردن نیازهای عاطفی، داشتن مهارت ها ی مربوط به ایجاد تفاهم و شیوه های محبت و ارضاء نیازهای جنسی زوجین می تواند باعث رضایت زوجین از زندگی مشترک و تداوم آن گردد. مطالعات نشان می دهند که دانش یعنی مجموعه معلومات، اطلاعات، دانش ‌و آگاهی فرد در مورد جنسیت و مسائل جنسی و باورهایی که در مورد فعالیتها و نقشهای جنسی وجود دارد، ارتباط معناداری با رضایت زناشویی دارند.

قاطعیت جنسی:تمایل فردبه قاطعیت درمورد ابعاد جنسی زندگی.شاملو عقيده داشت كه اگر چه زندگي سعادتمندانه تنها تا اندازه اي به روابط لذت بخش جنسي بستگي دارد ولي اين روابط، يكي از مهمترين علل خوشبختي يا عدم خوشبختي زندگي زناشويي است و اهميت آن مي تواند با تاثير بر افكار و احساسات زوجين، به طور مستقيم يا غير مستقيم روابط ميان آنها را در ابعاد وسيعي تحت تاثير قرار دهد. بنابراين آموزش مهارتهاي جنسي موجب بهبود ارتباط زناشويي، افزايش رضايت جنسي و رضايت زناشويي مي شود .آگهي هاي مختلف و مكرر در زمينه هاي جنسي و اقبال يا استقبال اين آگهي ها حكايت از آن دارد كه ادراك كارآمدي جنسي، موضوع مهمي در زندگي است و همين اهميت باعث مي شود افراد از اينكه مستقيما مشكلات جنسي خود را مطرح كنند احساس شرم نموده ومشکلات جنسي خود را در قالب اضطراب، افسردگي، اختلال خواب يا علايم ژينكولوژيك نمايان سازند.

کنترل جنسی بیرونی:اعتقاد به اینکه فرد مسائل جنسی اش تحت تاثیر چیزهایی خارج از کنترل وی قرار دارد. رضایت زناشویی بر کیفیت و میزان سلامت  عمومی، رضایت از زندگی، میزان احساس تنهایی ومیزان لذت جنسی افراد تأثیر دارد روابط جنسی افراد تأثیر دارد روابط جنسی تشکیل دهنده ی بخشی از ادراک زوجین از همدیگر است. ادراکات  جنسی با رفتارهایی که موجب تداوم ازدواج می شوند ارتباط مثبت دارد و در واقع به منزله مینیاتور روابط جنسی عمومی است .

از آنجا كه غریزه جنسی میان امیال طبیعی بشر جا دارد، در حضور و غیاب خود شدت و ضعف می‎یابد، تند و كند می‎شود، ممكن است میان انگشتان عوامل و شرایط محیطی، بیرونی، درونی و روحی بچرخد و پیاپی به نوسان درآید. چنین مسائلی سبب گردیدند كه ساختار جنسی انسان و ارتباط آن با بدن، هم چنین رفتار جنسی و تأثیر آن بر جسم و روان، از سوی دانشمندان مورد دقت قرار بگیرد و علوم پزشكی و رفتاری مثل روانشناسی موضوعی را پدید آورند كه عنوان دانش جنسی، روی آن گذاشته‎اند. امروزه بر این دانش «سكسولوژی» می‎گویند.سكسولوژی یك علم جدید نیست؛ بلكه «قدیمی‎ترین كتابی كه در این باره نوشته شده به نام كاماسوترا به زبان سانسكریت است و تقریباً پنج هزار سال از عمر این كتاب می‎گذرد.» ابن سینا دست كم دو فن از كتاب قانون را به مطالعه علمی مسائل جنسی اختصاص داده است. با جهش علمی در اروپا ، تحقیقات بیولوژیكی در رفتار جنسی، عنوان سكسولوژی را پدید آورد. امروزه بعضی از دانش آموختگان این شاخه علمی در ایران كوشیده و می‎كوشند علاوه بر تثبیت جایگاه این علم بعضی دستورهای دینی را كه با برخی از اصول دانش نوین جنسی نمی‎سازد به هم گره بزنند و چنین گمان می‎برند كه در صورت تعارض میان حكم دین و دستور تجربی دانش جنسی، دستور پزشك مقدم است و شخص مسلمان مراجعه كننده نباید نگران ناهم‎خوانی نسخه سكسولوژ با دستور دینی باشد. اگر بخواهیم شفاف‎تر بگوییم مسئله خودارضایی را مثال می‎آوریم كه اسلام، آن را در لیست گناهان سیاه و بزرگ قرار داده و بر پیروانش حرام می‎داند؛ ولی عدّه‎ای از صاحبان دانش جنسی ـ از نوع رایج امروزی آن ـ اگر برایش خاصیتی نشمارند آن را مضر هم نمی‎دانند و تنها مانع و گیر اصلی كار برای آنان همین حكم شرعی است كه به عقیده ایشان باید در آن تجدیدنظر كرد و تعارض موجود را باید به گونه‎ای برداشت.

رضایت جنسی:تمایل فرد به اینکه در ابعاد جنسی زندگی اش به حد زیادی رضایت داشته باشد. لزوما تمامی روابط عاطفی رابطه جنسی نیست.امارابطه جنسی به دلایل زیاد،برای اکثر زوجها مهم است.جنسیت غالبا بخشی از کشش وجاذبه اولیه محسوب می شودوخواهش جنسی ممکن است چونان نیروی پیوند دهنده آنهارا به هم بسته نگاه دارد. درواقع ،هنگامی که درکیفیت رابطه مشکلاتی پدید آید،رابطه جنسی می تواندگاهی در سرو سامان دادن به رابطه کلی،دست کم به طور موقت موثر واقع شود.با این وجود رابطه جنسی خوب ممکن است به کیفیت رابطه کلی بستگی داشته باشد.بسیاری از مشکلات رابطه­ای ممکن است رابطه جنسی را خدشه­دار سازد. آزردگی، فقدان اعتماد، خشم( به ویژه اگر واپس­رانده شود) و تنش همگی می­توانند بر رابطه جنسی اثر منفی بگذارد. تغییرات ظریف دیگر در این معادله می­تواند وضعیت جنسی را وخیم سازد. برای مثال هنگامی که مردی از زنش واهمه دارد و دست به هرکاری می­زند تا او ناراحت نشود، یا هنگامی که زنی در زندگی­اش خلق و خوی تند و غیر قابل کنترل شوهرش می­ترسد.از سوی دیگر، نبود رابطه جنسی خوب می­تواند بر جنبه­های دیگر رابطه زوج اثر گذارد. بسیاری از مردان و زنان در چنین شرایطی، عصبی می­شوند و احساس ناکامی می­کنند. بیان جسمانی محبت ممکن است به طور فزاینده­ای بازداری شود، و دلیل آن شاید این باشد که هر یک از دو طرف احساس می­کند که تماس جسمی، مشکلات جنسی را به همراه دارد و شاید یک چرخه فزاینده آسیب رسان پدید آید که در آن هر تلاشی برای بر­قراری تماس جسمی به دلیل مشکلات جنسی با مقاومت رو­به­رو می­شود، که به نوبه خود احساس ناکامی و نا­خرسندی در رابطه زناشویی را افزایش می­دهد. غالبا برای زوج­ها سخت است که پیرامون رابطه جنسی صحبت کنند و این منطقه ممنوعه می­تواند به ارتباط ضعیف بیانجامد که در آن هر طرف درباره نگرش طرف دیگر درباره رابطه جنسی، فرض­های آزمون نشده­ای در ذهن دارد. بنابراین چرخه ­های معیوبی پدید می آید که در آن مساﺋل جنسی با ارتباط ضعیف تداوم پیدا می­کند، که زن و شوهر نمی­توانند خود را از آن رها سازند بنابر این رابطه جنسی با جنبه­های دیگر رابطه تعامل دارد و هر یک از این جنبه­ها می­تواند اثر نامطلوب دیگری بگذارد.

انگیزش جنسی:تمایل فرد به درگیر شدن دریک رابطه جنسی.مرحله انگیزش جنسی، ناظر این واقعیت  روانشناختی است که لذت جنسی مبتنی بر نگاه جنسی، توان جنسی و تحریک جنسی می باشد. از مجموع اینها، می توان به عنوان زمینه سازی برای آمیزش جنسی یاد  نمود. به هر میزانی که انگیزش جنسی، یعنی مقدمان وزمینه های ارتباط جنسی فراهم باشد، به همان میزان آمیزش جنسی لذت بخش تر خواهد شد. مدیریت نیاز جنسی در این مرحله، ناظر به فراهم ساختن زمینه سازی برای لذت بردن بیشتر از آمیزش جنسی است.

اضطراب جنسی:احساس تنش،راحت نبودن،واضطراب فرد در مورد ابعاد جنسی زندگی. انتظارات متفاوت از رابطه جنسی فشار زیادی را برزن و مرد وارد می کند تا مهارت های خود را در این زمینه افزایش دهند ناتوانی درلذت بردن یا ناتوانی از لذت دادن به طرف مقابل باعث استرس زن و مرد می‌گردد برای مثال انزال زودرس باعث ناتوانی درباردار کردن زن می شود اما اگر با دیدلذت به آن نگاه شود این موضوع هم برای زن و هم برای مرد به عنوان مشکل مطرح است.

پژوهشها نيز نشان مي دهد كه نگرش ها، ترس ها يا خاطرات افراد، از عوامل زيربنايي مشكلات جنسي است، افرادي كه مشكلات جنسي دارند، معمولا اعتماد به نفس پاييني داشته ومضطرب و نگران ترند. و روابط جنسي آنها تحت تاثير پيش بيني شكست آنها قرار مي گيرد.

کنترل جنسی درونی:اعتقاد به اینکه ابعاد جنسی زندگی فرد تحت کنترل شخصی خود افراد هستند.

نظارت جنسی:تمایل فرد به آگاهی از تاثیری که مسائل جنسی اش بردیگران می گذارد.

ترس از رابطه جنسی:ترس از ایجاد رابطه جنسی با فرد دیگر.

افسردگی جنسی:تجربه  فرد از احساس غمگینی، ناراحتی، و افسردگی درمورد زندگی جنسی اش. لذت جنسی آدمیان بیشتر محصول ذهن است تا بدن . افسردگی جنسی باعث از دست دادن میل جنسی، تغییراتی در رسیدن به مرحلۀ ارگاسم، کاهش نزدیکی ها و عدم رضایت جنسی از  مشکلات شایع این زوجها محسوب میشود و در لذت بردن از فعالیت جنسی تداخل می کند.

منبع

حسینی، مرضیه (1393)، رابطه مؤلفه‌های جنسی و مهارت‌های ارتباطی با رضایت زناشویی، پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0