مفهوم مشارکت و مدیریت مشارکتی

مشارکت یک مفهوم قدیمی است که ریشه در اداره امور عمومی و افکار مذهبی دارد و از دیر باز که گروه ها و سازمان های انسانی به وجود آمدند،مورد توجه بوده و به عنوان یک پدیده نوین در مدیریت تلقی نمی­گردد بلکه در طول تاریخ از این اصل کما بیش پیروی شده است و برخی مکاتب تاکید خاصی برآن داشته اند . ولی بررسی علمی این پدیده انسانی بعد از انقلاب صنعتی مورد توجه جدی قرار گرفت . مشارکت از جنبه ها و ابعاد گوناگون توسط دانشمندان و نویسندگان مدیریت تعریف شده است که چند مورد از آن به صورت زیر است

مشارکت عبارت است از فرآیند درگیری کارکنان در تصمیم گیری استراتژیک / تاکتیکی سازمان ،که به صورت رسمی / غیررسمی در فرم مستقیم / غیر مستقیم وبا درجه سطح و حدود مشخصی اتفاق می افتد . مشارکت عبارت است از سازوکار (مکانیزم)تبادل اطلاعات که از طریق آن افراد مادون در نفوذ تصمیم گیری سهیم می شوند.مشارکت به روشی از کار اشاره دارد که به موجب آن اعضای سازمان با وظایف مختلف و سطوح مختلف سازمانی برای حل مسائل سازمان  وبکارگیری راه حل آن با یکدیگر همکاری می کنند.

مبانی فلسفی مشارکت :

 نظری فلسفه مشارکت رادر 6 اصل خلاصه می کند: این اصول عبارتند از :1) اصل نیاز انسان به احترام ،برابری و اظهار وجود ، 2) اصل حمایت و پشتیبانی انسان از دیدگاه ها و دستاورد های خویش،  3)اصل کمال جویی مستمر انسان،  4)اصل توسعه نیروی انسانی در فرایند مشارکت ، 5) اصل بهبود روابط انسانی بین  مدیریت و کارکنان سازمان ، 6) اصل نیاز به اطلاعات جامع در تصمیم گیری های مدیریتی .

رهنورد معتقد است چهار دیدگاه عمده در خصوص مبانی فلسفی مشارکت وجود دارد: دیدگاه ابزاری (ابزار مدیریتی ) دیدگاه دموکراتیک ، دیدگاه انسانی ، دیدگاه ایدئولوژیکی طرفداران هر یک از این مکاتب ، اهداف و ارزش های متفاوتی را در خصوص مشارکت مطرح می سازند وهرنگرش فلسفی در به کار گیری مدیریت مشارکتی در محیط های سازمانی  ، معیارهای خاص خود را تحمیل می کند.

منبع

غبیشاوی، زهره(1394)، رابطه مدیریت مشارکتی وعملکرد فردی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0