مفاهیم ومبانی چابکی

تاریخچه چابکی

صنعت تولید همواره در شرف تغییر بوده است.در طول تاریخ سه تغییر در تولید وجود داشته است.دوره اول؛ تولید دستی بوده و از ویژگی های این دوره سطح تولید بسیار پایین،نظام استاد شاگردی، کیفیت پایین محصولات،وجود کارگران ماهر،وجود ماشینهای چند منظوره،تولید سیستم کارگاهی، وجود سازماندهی غیر متمرکز و قیمت بالای محصول است.دوره دوم؛ تولید انبوه هنری فورد بوده که می توان از خط مونتاژ متحرک،قابلیت تعویض کامل قطعات،راحتی اتصال قطعات مختلف به یکدیگر،کاهش زمان راه اندازی ماشین آلات به عنوان ویژگی های اساسی آن نام برد، البته نباید از نام آلفردالسون کسی که مکمل کارهای فورد بوده به سادگی گذشت زیرا هنری فورد با موفقیت تولید انبوه را در کارخانه به ثمر رساند اما هرگز نتوانست دستگاه سازماندهی و مدیریتی بوجود آورد که بتواند سیستم کلی کارخانه ها،عملیات مهندسی و سیاستهای بازاریابی،یعنی همه دستاوردهای تولید انبوه را اداره کند.اسلون سیستمی را که فورد پیشگام آن بود تکمیل کرد و به شکل امروزی آن درآورد. دوره سوم؛فلسفه تولید ناب (سیستم تولیدی تویوتا) که بنیانگذار و مغز متفکر ان تایی چی اوهنو بود.فلسفه تولید ناب به مبنای حذف هر نوع فعالیت بدون ارزش افزوده می باشد،تولید ناب اصولی دارد که عبارتند از: حذف ضایعات،عیوب صفر،تیم های چند منظوره،کاهش لایه های سازمانی، رهبری تیمی،سیستمهای اطلاعاتی عمودی،بهبود مستمر.

دوره چهارم؛تولید چابک است که هدف آن اغنای مشتری،اهرمی کردن اطلاعات و افراد،تسلط بر تغییرات چابکی به دوره رکود صنایع ایالات متحده بر می گردد.با توجه به رکود صنایع تولیدی ایالات متحده و از دست دادن رقابت پذیری در طول دهه 1980 که به خوبی مستند شده بود.در سال 1990 کنگره آمریکا تصمیم گرفت تا اقداماتی ضروری در این مورد انجام دهد.در نتیجه کنگره به وزارت دفاع دستور داد تا آژانسی را ایجاد نموده،تا صنعت تولید ایالات متحده را با هدف رقابتی تر کردن آنها،مورد بررسی قرار دهد.در واقع با مشاهده اینکه نرخ تغییر در محیط کسب و کار بیشتر از نرخ سازگاری  با محیط می باشد،گروهی از متخصصان و دانشگاهیان در دانشگاه لی های در ایالات پنسیلوانیا،از طرف وزارت دفاع با این هدف که چه سیستم و استراتژی هایی در صنعت موفق خواهند بود،گرد هم آمدند تا صنعت تولید ایالات متحده را مورد بررسی قرار دهند،نتیجه تلاشهای این گروه گزارش دو جلدی با عنوان «استراتژی بنگاههای تولیدی قرن 21» بود که در پاییز 1991،بوسیله مؤسسه یاکوکا در دانشگاه لی های منتشر شد و در همان زمان چابک بر روی آن قرار گرفت.

از سال 1991 اصطلاح چابکی برای اولین بار به منظور توصیف ظرفیت لازم برای تولید مدرن به کار گرفته شد.چابکی به معنای توانایی پاسخگویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی است.همانند تولید کنندگان،سایر سازمانها و مؤسسات ناچارند که برای رقابت در قرن بیست و یکم به دنبال چابکی باشند چرا که سازمانهای مدرن با فشار فزایندهای جهت یافتن راههای جدید رقابت کارآمد در بازار پویای جهانی مواجه هستند چابکی،توانایی سازمان برای عرضه محصولات و خدمات با کیفیت بالا را ارتقا داده و در نتیجه عامل مهمی برای اثر بخشی سازمان می شود.بسیاری از سازمانها به رویکردهایی چون سازمان مجازی و تیم مجازی روی می آورند تا چابکی سازمانی را بهود داده و از لحاظ جهانی توسعه یابند.البته،گاهی چابکی ممکن است یکپارچه سازی فرایندها،اعضا و نیز ویژگی های سازمان با تکنولوژیهای پیشرفته به نظر آید.

تعاریف و مفاهیم چابکی:

چابکی به توانایی تولید و فروش موفقیت آمیز یک دامنه گسترده ای از محصولات با هزینه پایین، کیفیت بالا،زمان های تأخیر و تنوع اندازه دسته ها اشاره می کند که برای مشتریان متعدد و مشخصی از طریق تولید مبتنی بر خواسته انبوه مشتری ایجاد ارزش می کند. چابکی توانایی پاسخ مؤثر به حوادثی است که به سرعت در حال تغییر و غیر منتظره هستند. چابکی بر طبق نظر کید و داو شامل دو مفهوم اساسی است:

  1. پاسخ به تغییرات پیش بینی شده و غیره منتظره با روش های مناسب و در زمان مناسب
  2. بهره برداری از تغییرات و کسب مزایای تغییر به عنوان فرصت ها

سازمانهای امروز با مسائلی چون تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی،سفارشات خاص و سلیقه های مشتریان، کیفیت کامل،انتظار دریافت سطح خیلی بالایی از خدمت و … روبرو هستند.از این رو سازمانها برای بقاء و حفظ موقعیت خود،شکل های متفاوتی به خود می گیرند.یکی از جدیدترین شکل های سازمانی،فرم سازمانهای چابک می باشد.سازمانهای چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصتهای بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت به خاطر نوآوری ها و شایستگی های خود می باشند. سازمانهای چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه های دیگر می اندیشند.این سازمانها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند،بلکه راه حلهای برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را به فروش می رسانند و معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش های دریافتی مشتریان از محصول و ایجاد ارزش افزوده برای آنان سعی در غنی سازی محصول خود دارند.

این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت سازمانهای چابک برای رقبا می شود.سازمانهای چابک همچنین بر طراحی یا توسعه محصولاتی متمرکز می شوند که به طور ویژه،به نیازهای منحصر به فرد مشتریان پاسخ دهد. نیاز به طراحی مؤثر و سریع بدین معنی است که رویکرد سنتی در داشتن محصولات جدید شکست خورده است.در واقع می توان گفت: چابکی پارادایمی جدید در محیط تولید است.محیط تولید چندین انتقال (از صنعت دستی،به تولید انبوه و اکنون جدیدترین نمونه کامل یعنی چابکی) را پشت سر گذاشته و بیشتر به واسطه خواسته های مطلوب جهت حفظ برتری در یک محیط دائماً در حال تغییر به وجود آمده و به وسیله اندازه های کوچک،مدولار و تولید اطلاعات گرانبها جایگزین شده است.

چابکی،در آغوش گیرنده تغییرات،تهاجمی و رشدگر است.چابکی به دنبال پیروزی و موفقیت در سود،سهم بازار و به دست آوردن مشتریان در بازارهای رقابتی است که بسیاری از کمپانی ها به علت اینکه این بازارها مراکز متلاطمی هستند از ورود به آن بازارها هراسان هستند.برای چابکی نهایتی فرض نمی شود و نقصهایی وجود ندارد که کمپانی یا فرد به غایت چابکی رسیده و آن را کامل کرده باشد.چابکی به طور دائم به عملکرد پرسنل و سازمان،ارزش محصول و خدمات،و تغییر دائم در زمینه فرصتهای حاصل از جذب مشتری توجه می کند و مستلزم آمادگی دائم برای روبرو شدن با تغییرات بنیادی و سطحی است و کمپانی های چابک همیشه برای یادگیری هر چیز جدیدی که باعث افزایش سودآوری ناشی از بهره گیری از فرصت های جدید می شود،آماده اند.

چابکی به عنوان یک فلسفه تولیدی (نسل آینده سیستم های تولید) به سازمانهای که در همه بخش های اقتصادی رقابت می کنند،خوش آمد می گوید. چابکی یک قابلیت وسیع کسب و کار است که ساختارهای سازمانی،سیستمهای اطلاعاتی،فرایندهای پشتیبانی و خصوصاً مجموعه افکار را در بر می گیرد. چابکی به وسیله یکپارچگی سلسله مراتب نیازهای مشتریان در داخل یک چارچوب از محیط داخلی و خارجی سازمان حاصل می شود.این امر به واسطه داشتن یک دیدگاه کل گرا نسبت به تکنولوژی های تولیدی پیشرفته سازمانی همراه با توانمندیهای داخلی که آنها پردازش می کنند و از طریق کاربرد تکنولوژی،سیستمهای اطلاعاتی حاصل می شود.

چابکی جستجوی موفقی است در مبانی رقابتی (سرعت،انعطاف پذیری،خلاقیت به صورت پیش از عمل بودن، کیفیت،قابلیت سودآوری) از طریق یکپارچگی منابعی که قابلیت شکل دهی مجدد دارند و بهترین شیوه عملی در یک محیط تخصصی است به منظور تدارک خدمات و محصولاتی مبتنی بر خواسته مشتری در یک محیط و بازاری که تغییرات سریع در حال رخ دادن است. چابکی عبارتست از مجموعه ای از توانمندیها و شایستگی ها که باعث بقا و پیشرفت سازمان در محیط کسب و کار (که ویژگی اساسی آن وجود تغییرات دائمی و عدم اطمینان است) می شود.بنابراین هر سازمانی جهت نائل شدن به چابکی باید دو توانمندی (پاسخگویی و انعطاف پذیری) و یک شایستگی (نمونه سازی سریع) داشته باشد و هر یک از توانمندی ها و شایستگی ها به تعدادی از ابعاد و شاخص شکسته می شود.

با افزایش تغییر در محیط کسب و کار و رقابتی تر شدن آن،سازمان های تولیدی نیازمند سیستم تولیدی هستند که بتوانند به تمامی نیازهای مشتریان پاسخگو باشند.در محیط آشفته ای (نامطمئن و متغیر) که شرکتهای ما در آن مشغول فعالیت هستند،یکی از مهمترین فاکتورهای بقا و پیشرفت آنها،چابکی است.ویژگی اساسی این محیط تغییر و عدم اطمینان است.شرکت ها در این محیط،چگونه باید عمل نمایند تا بتوانند در حین اینکه خود را حفظ می نمایند،بتوانند از تغییرات حداکثر منفعت را کسب نموده و پیشرفت نمایند.سیستم تولیدی چابک راه حلی جدید برای مقابله با این چالش است.

تولید چابک،یک سیستم تولید با قابلیت انعطاف و تغییر زیاد می باشد که قادر است در کمترین زمان محصولات گوناگون مورد نیاز مشتری را تولید کند.سازمان های چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه ای دیگر می اندیشند.این سازمانها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند،بلکه راه حلهای برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را ارائه می دهند.این سازمانها معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور تحقق ارزش های مورد توجه مشتریان از محصول و ایجاد ارزش افزوده برای آنان سعی در غنی سازی محصول خود دارند.این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می شود.چابکی در اصطلاح عملیاتی عبارت است از ترکیبی از چند شرکت،که هر کدام دارای مهارت ها و شایستگی های خاص خود بوده،و با هم همکاری مشترک عملیاتی دارند.این امر مرسسات همکار (دارای حرفه مشترک) را قادر به انطباق و پاسخگویی به تغییرات مطابق نیازهای مشتری می نماید.

ابعاد چابکی:

مطابق با تعاریف صورت گرفته سازمان چابک را می توان در چهار بعد تشریح کرد:

  • استراتژی قیمت گذاری بر اساس نیاز مشتریان.
  • همکاری به گونه ای که رقابت پذیری را افزایش دهد.
  • سرمایه گذاری هایی که اثر اطلاعات و افراد را اهرمی کند.
  • تسلط سازمانی بر تغییرات و عدم اطمینان.

ویژگی ها و مفاهیم اصلی در چابکی سازمان:

از ویژگی های اصلی در شرکت چابک که تسو رولودیس و همکاران  ارائه نموده اند و می توانند شرک را متمایز از سایر شرکتها نمایند،عبارتند از:

  1. انعطاف پذیری و انطباق پذیری
  2. پاسخگویی
  3. سرعت
  4. یکپارچگی و پیچیدگی
  5. تجهیز شایستگی های اصلی و مرکزی
  6. کیفیت بالا و بهبود محصولات
  7. فرهنگ تغییر

یک سازمان،زمانی چابک خواهد بود که به واسطه اهرم کردن دانش و همکاری داخلی و با دیگر سازمانها قادر به هماهنگی باشد و به صورت سریع و کارا همه منابع مورد نیاز را خلق،تولید و پشتیبانی کند.بنابراین،سازمان باید:

  • اطلاعات حساس را با تأمین کنندگان،شرکا و مشتریان به اشتراک بگذارد.
  • تغییرات بازار و تغییرات در ارزش مشتری را پیش بینی کند.
  • با حداقل ذخیره موجودی و تولید مبتنی بر تقاضای کششی به تغییرات پاسخگو باشد.
  • توانایی انسجام افراد،فرایندها،و دانش و مهارت ها را داشته باشد که این کار بدون توجه به مکان سازمانی در داخل شرکت و یا در داخل شرکتهای تأمین کننده،شرکا و مشتریان انجام خواهد گرفت.

اصول زیر بنایی چابکی:

چابکی عبارتی جامع است که در تمامی زمینه های بنگاه از قبیل تولید،بازاریابی،طراحی،سازماندهی و افراد نفوذ می کند.چابکی ترکیبی از محصولات فیزیکی،خدمات و اطلاعات است که با تغییر نیازمندیهای مشتری تغییر می کند.برای چابکی چهار اصل زیر بنایی معرفی شده است که عبارتند از:

  1. تحویل ارزش به مشتری
  2. آمادگی در رویارویی با تغییرات
  3. ارزش قایل شدن برای مهارتها و دانش انسانی
  4. تشکیل دادن مشارکت مجازی

یک سازمان زمانی چابک خواهد بود که به واسطه اهرم کردن دانش و همکاری (داخلی و با دیگر سازمانها) قادر به هماهنگی باشد و به صورت سریع و کارا همه منابع مورد نیاز را خلق،تولید، تحویل و پشتیبانی کند. دلایل نیاز سازمان ها به تشکیل سازمان چابک:

  • کوتاه مدت بودن فرصت های بازار
  • غیر قابل پیش بینی بودن تغییرات مداوم در سطح بازار
  • ادغام قابلیتهای محوری شرکت های مستقل
  • برای بهره برداری از فرصت های فوری،ارائه سریع یک محصول جدید به بازار

تولید چابک:

چابکی در واقع یک توانایی اساسی را ایجاب می کند که کمپانی،تغییرات را در محیط تجاری،احساس، دریافت، ملاحظه،تجزیه و تحلیل و پیش بینی کند.تولید کننده چابک بدین طریق سازمانی است که دیدگاه وسیعی در مورد نظم نوین جهان تجارت دارد و با معدودی از توانایی ها و قابلیتها با آشفتگی ها به مقابله می پردازد و جنبه های مزیتی جریانات تغییر را تسخیر می کند.چابکی،توانایی یک بنگاه برای بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی است که تغییر در آن به صورت مداوم و پیش بینی نشده است و پاسخ سریع به تغییرات سریع بازارها که ناشی از ارزش گذاری مشتری روی محصولات و خدمات است و نیز توانایی شکل دهی مجدد عملیات،فرایند و روابط تجاری به صورت مؤثر است در حالی که همزمان به صورت موفقیت آمیزی در محیطی با تغییرات مداوم عمل می کند.چابکی یک واقعیت وسیع کسب و کار است که ساختارهای سازمانی، سیستم های اطلاعاتی، فرایندهای پشتیبانی و خصوصاً مجموعه افکار را در بر می گیرد. چهار عنصر کلیدی را برای تولید چابک بر می شمارد:

  1. رفاه مشتری
  2. افراد و اطلاعات
  3. همکاری در داخل و بین کارخانه ها شرکتها
  4. مناسب بودن یک شرکت برای تغییر

برای پاسخ مؤثر به نیازمندیهای متغیر،چابکی باید در تمام مناطق وظیفه ای سازمانهای تولیدی وجود داشته باشد بنابراین بدست آوردن چابکی،نیازمند انعطاف پذیری و حساسیت در استراتژیها،سیستمها و منابع انسانی می باشد.یک سیستم تولید با قابلیت های فوق العاده (قابلیت های داخلی،تکنولوژی های سخت افزاری و نرم افزاری، نیروی انسانی و مدیریت آموزش دیده) برای رسیدن به تغییرات سریع بازار (سرعت، انعطاف پذیری،مشتریان،و پاسخگویی) است.سیستم تولیدی که به سرعت بین مدل های محصول (سرعت و پاسخگویی) یا بین خطوط تولید جابه جا شده (انعطاف پذیری) و به تقاضای مشتری (نیازها و خواسته های مشتری) در زمان واقعی و به صورت ایده آل پاسخ می دهد. از ابزارهای لازم برای تحقق چابکی تولید،می توان به این موارد اشاره کرد: فرهنگ سازمانی،ساختار سازمانی،فناوری اطلاعات،افراد،کیفیت منابع انسانی و سبک رهبری.

سازمان ها در تولید چابک برای تحقق هدف ارضای نیازهای واقعی مشتری،تنها به فروش محصولات نمی پردازند بلکه راه حل هایی را برای کردن نیازهای (مسائل) مشتری به فروش می رسانند و این امر مستلزم رساندن بسته محصول و خدمتی است که نیازها را برآورده سازد.آرمان محصولات ما کافی و کامل نیستند و برای ارضای واقعی نیازهای مشتریان مان،ممکن است نیازمند افزون خدمات ویژه،شرایط ویژه،حمایت فنی و یا افزودن محصولات مکملی که به وسیله شرکت های دیگر،و حتی رقبای ما عرضه می شوند،باشیم.محیط تجاری به صورت منبعی از تلاطم و تغییر،فشار را بر فعالیتهای تجاری سازمانها تحمیل می کند.این تغییرات و فشارهای نامشخص و غیر قابل پیش بینی،سازمان ها را مجبور به استفاده از روشهای مناسبی می نماید که می تواند آنها را به یک موقعیت تثبیت شده هدایت کرده و از آنان در برابر از دست دادن مزیت های رقابتی حمایت کند.این تغییرات و فشارها را محرک های چابکی می نامند.این محرکها می تواند از سازمانی به سازمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق کند.بنابراین طریقه تأثیر آنها بر سازمان می تواند متفاوت باشد.این مسئله برای مکانیزم کشف و تشخیص تغییرات در محیط تجاری ضروری است.همان طوری که ذکر شد،یک شرکت با بازار انحصاری و یا سهمی تضمین شده در بازار و یا فعالیت در بازاری که در آن رقابت کم می باشد و مشتریانش برای بهبود کیفیت به سازمان فشار نمی آورند،متفاوت از سازمانی است که با یک محیط متلاطم روبروست.

منبع

 سليمي، مستانه(1394)، رابطه بين مديريت دانش با چابكي سازماني كاركنان، پايان نامه كارشناسي ارشد،  تكنولوژي آموزشي، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0