مشخصات شناختی سهامداران

تعصب توهم کنترل

انسان به طور کلی بر محیط اطراف خود اثر گذار است و هر چه دایره اطلاعات او از پدیده های اطرافش کامل تر شود، این کنترل نیز افزون می شود. ولی در خصوص برخی پدیده ها نیز کنترل چندانی در دست نیست و ممکن است انسان به اشتباه آن پدیده ها را نیز تحت کنترل خود تصور کند. بنابراین باید حوزه قابل کنترل و غیر قابل کنترل را از هم جدا کرد. تمایل انسان به این که بر تمامی پدیده ها کنترل دارد یا حداقل می تواند بر آن اثر گذار باشد، در حالی که واقعا چنین نیست را تورش توهم کنترل می نامند. الن لنگر،  توهم کنترل را این چنین تعریف می کند:  انتظار کسب موفقیت های شخصی با احتمالی بیش از واقعیت . تعبیر دیگری برای توهم کنترل وجود دارد: افراد دایره حقیقت را به دایره فهم خود  ؛ که در کنترل آن هاست  محدود می کنند. البته به این علت که قدرت پردازش ورای آن را ندارند و یا برای سهولت در انجام فرایند پردازش دایره مزبور را محدود می کنند.

به عبارت دیگر افراد گرایش به پذیرش مطالبی دارند که پردازش آن و کنترل آن برایشان راحت تر است و البته به آن اعتماد بیشتری پیدا می کنند. بدیهی است ادراک آن دسته از علایم اطلاعاتی که برای فرد آشناست با سهولت انجام می شود و از آن جا که افراد به اطلاعات در دسترس و پردازش مجدد آن تمایل بیشتری دارند، همان اطلاعات خاصیت برجستگی نیز پیدا می کنند.به عبارت دیگر توهم کنترل، انتظار یک موفقیت شخصی که احتمال وقوع آن به طور نامناسبی بالاتر از احتمال عینی و موجه آن است، می باشد .توهم کنترل به حالتي گفته مي شود که در آن فرد ميزان احتمال موفقيت خود را به صورت نادرستي بالاتر از ميزان احتمال عيني موجود برآورد مي کند و انتظار دارد. خوش بيني غير واقع بينانه نيز مفهومي شبيه به توهم کنترل است که در مورد رويدادها در آينده در نظر گرفته مي شود .

بيشتر بررسي ها در اين زمينه ميزان تاثير متغيرهاي مختلف مانند انتخاب ها، توالي خروجي ها، آشنايي با وظايف و کارها يا مشارکت فعال را بر روي توهم کنترل را مورد ارزيابي قرار مي دهند. برخي از محققان نشان داده اند که بررسي های انجام شده در اين زمينه ميزان و درجه کنترل را مورد سنجش قرار نمي دهند و به جاي آن توانايي پيش بيني و يا قضاوت افراد را با توجه به اقتضائات اندازه گيري مي كنند. بر همين اساس شايد عبارت ؛ قضاوت موهوم  بهتر بتواند مفهوم توهم کنترل را به صورت عملياتي نشان دهد .درواقع خودکنترلی سرمایه گذاران را به مصرف بیشتر در امروز به جای سرمایه گذاری و پس انداز در جهت مصرف بیشتر در آتی وا می دارد و در نتیجه افراد پس انداز و سرمایه گذاری کمتری انجام می دهند و برای اینکه به اهداف آتی و آسایش و راحتی در دوران پیری برسند متحمل درجات نامناسبی از ریسک در پرتفوی خود می شوند و یا افراد برای آینده خود برنامه ای مشخص و مدون ندارند و سرمایه گذاری های مناسب، مانند سرمایه گذاری در سهام انجام نمی دهند. این تورش رفتاری همچنین می تواند باعث شود که سرمایه گذارن از بکارگیری اصول اساسی دانش مالی از جمله ارزش زمانی پول و رفتارهای نظم دهنده مشابهی که پیروی از آن ها می تواند به خلق ارزش در بلند مدت منجر شود، محروم شوند. سوگیری خودکنترلی را می توان به صورت تعارضی بین میل فرد به مبالغه کردن در مورد خود ؛ ‌بیش از حد روی خود حساب نمودن  و ناتوانی وی نیز توصیف نمود. این تعارض از نبود انضباط شخصی و کوتاه نگری در اقدام عینی و محسوس برای رسیدن به آن تمایلات نشات می گیرد‌ .

سوگیری خودکنترلی را می توان به بهترین نحو در فرضیه چرخه عمر مشاهده نمود. در این فرضیه رابطه روشنی بین رفتار مصرف و پس انداز در افراد و مراحل رشد از کودکی تا سال های پرکاری و نهایتا دوره بازنشستگی توصیف می شود. از آنجا که فرضیه چرخه عمر بر اساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار و رفتار غیر عقلایی است با پیروی کامل از تصمیمات بهینه در مورد پس انداز در طول زندگی را می توان تنها با در نظر گرفتن جریان درآمد برآوردی خانوار در مقایسه با تابع مطلوبیت محاسبه نمود. نتایج بعضی از تحقیقات نشان می دهد هنگامی که افرادی پولی را بدست می آورند که احساس می کنند به اصطلاح باد آورده و یا غیر مترقبه است معمولا در همان سال بخش اعظمی از آن پول را مصرف می کنند که با این چرخه در تضاد است .

این سوگیری همچنین می تواند منجر به بروز مشکلاتی در عدم توازن تخصیص دارایی ها نیز شود. سرمایه گذارانی که در معرض این سوگیری اند ممکن است دارایی هایی با درآمد مستمر را ترجیح می دهند،‌ زیرا در آن ها ذهنیت «امروز مصرف کن» شکل گرفته است. این رفتار می تواند مانعی در راه رسیدن به اهداف مالی بلند مدت باشد، ‌زیرا نگهداری زیاده از حد دارایی هایی با درآمد جاری نظیر اوراق قرضه می تواند مانع از حرکت همزمان پرتفوی با نرخ تورم شود. همچنین می تواند باعث شود که افراد بدون هیچ دلیل خاصی طبقه مشخصی از دارایی های مالی را بیشتر و یا کمتر ترجیح دهند،‌ چرا که نمی توانند میزان کشش پذیری خود به ریسک و یا میزان تحمل ریسک را تخمین زده و کنترل نمایند .

نتیجه تورش توهم کنترل به اشتباهات زیر در تصمیمات سرمایه گذاری منجر می شود:

  • انجام معاملات با بی احتیاطی
  • تشکیل سبد سهام با تنوع ناکافی
  • تورش توهم کنترل و تمرکز بر آن به بیش اطمینانی منجر شود و یا آن را تشدید کند .

تعصب اعتماد

اعتماد یک مفهوم چند بعدی است و ابعاد متفاوتی دارد. در متون مختلف معانی متفاوتی برای اعتماد عنوان شده است. اسونسون ؛  دست کم بیست معنی متفاوت از اعتماد که در متون مختلف آمده را ذکر کرده است از قبیل: اطمینان، قابلیت پیش‌بینی، توانمندی، شایستگی، تخصص، خیرخواهی، مدیریت باز، علاقه، پذیرش، واقعیت و… است. توجه به مفهوم اعتماد در خلال سال‌های 1980 شروع به رشد کرد و این مفهوم از دیدگاه‌های مختلف مورد مطالعه قرار گرفت . شاو،  اعتماد را به اعتقاد داشتن به دیگران تعریف می کند؛ زیرا، برای رسیدن به خواسته های خود وابسته به دیگران هستیم . محققین در بیان مفهوم ؛ اعتماد   به زمینه های اجتماعی و شرایط یا اموری که تعیین کننده ی اعتماد هستند، توجه خاصی کرده اند. همه ی آن ها بر این باورند که اعتماد عبارت از نوعی تجربه ی دفاعی بین طرف های مختلف در هر نوع تعامل است. دفاعی که مستلزم تهدید و یا خطری از جانب رفتار دیگران نیست و در آن هیچ طرفی در تعامل خود با دیگران، از ضعف دیگران سوء استفاده نمی کند .

در تعصب اعتماد می توان به خطای فرا اعتمادی اشاره کرد که فرا اعتمادي يا اعتماد بيش از حد به خود در يك بيان كلي مي تواند به عنوان يك اعتقاد بي اساس در مورد توانايي هايي شناختي، قضاوت ها و استدلال شهودي فرد خلاصه شود. افراد هم در مورد توانايي هاي خود در پيش بيني و هم در مورد دقت اطلاعاتي كه در اختيار آنان قرار مي گيرد، برآوردي بيش از اندازه دارند. همچنين در تخمين احتمالات، عملكردي ضعيف دارند و رويدادهايي را كه حتمي مي دانند، غالبا داراي احتمال وقوع بسيار كمتر از صد درصد است مردم اغلب خود را از آنچه واقعا هستند با هوش تر مي پندارند و بر اين باورند كه اطلاعات بهتري نيز در اختيار دارند. در بحث سرمايه گذاري، سرمايه گذاران بيش از اندازه به توانايي هاي خود اعتماد دارند. آنها احتمالات باريك بينانه اي را در پيش بيني ها اعمال مي كنند. ريسك از دست دادن اصل سرمايه را كمتر از واقع برآورد مي كنند. همچنين بيشتر سرمايه گذاران درمورد قضاوت هاي خود خيلي مطمئن هستند. اصولا افراد تمايل دارند كه اعتماد زيادي به صحت و دقت قضاوت هاي خود داشته باشند .پيامد هاي خطاي فرا اعتمادي منجر به اشتباهاتي در عر صه سرمايه گذاري مي شود از جمله :

  • اطلاعات منفي در مورد سرمايه گذاريشان را مد نظر قرار نمي دهند و توانايي خود را در ارزيابي هايشان بيش از حد تخمين مي زنند .
  • آنها معاملات پرحجم و مكرر را انجام مي دهند كه متوسط بازده آنها از متوسط بازده بازار كمتر خواهد بود .
  • پرتفو هاي غير متنوعي را انتخاب مي كنند و ريسك از دست دادن سرمايه را كمتر ارزيابي مي نمايند .

همین طور تعصب اعتماد بیانگر حالتی است که شخص سرمایه گذار بیش از اندازه به توانایی ها، استعداد ها و استدلال های خود اطمینان دارد و بسیاری از رویدادها را حتمی الوقوع می داند، ولی در عمل پدیده مورد نظر اتفاق نمی افتد. همچنین فرد در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار دارد، اطمینان بیش از اندازه ای دارند. زمانی که افراد اطلاعات بیشتری در مورد یک موقعیت بدست می آورند، صحت و دقت قضاوت هایشان احتمالا افزایش نمی یابد، بلکه اعتماد بیش از حد آن ها به طور نادرستی افزایش می یابد .

 پرتفوی سرمایه گذاران با اعتماد بیش از حد معمولا غیر متنوع است و به همین دلیل ریسک بیشتری را تحمل می کنند که بازدهی برای آن وجود ندارد، چرا که این ریسک غیر سیستماتیک است و برای آن پاداشی وجود ندارد. سرمایه گذارانی که از درجه ی اعتماد بیش از اندازه، در حد معقولی برخوردارند صرفا برای اطلاعاتی هزینه می کنند که مطلوبیت مورد انتظار آن ها را افزایش می دهد و کسانی که دارای این پدیده رفتاری  می باشند با انجام معاملات زیاد مطلوبیت مورد انتظار خود را کاهش می دهند. این افراد عقاید خوش بینانه ای در مورد میزان بازدهی مورد انتظار خود و دقت برآورد این بازدهی دارند و برای کسب اطلاعات منابع بیشتری هزینه می کنند . اشرف طهرانی ،  درجه اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران، حجم مبادلات در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نمود. وی درجه اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران را با معیارهای نادرست دقت اطلاعات، اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل و حجم معاملات را نیز با دو معیار مبلغ سرمایه گذاری و تعداد مبادلات تعریف نمود. فرضیات وی به دو گروه A,B تقسیم می شد.گروه A شامل بررسی میزان مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد بود که بر این اساس بین میزان سرمایه گذاری و معیارهای اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل رابطه معناداری پیدا نکرد و فرضیات گروه B رابطه معناداری بین تعداد مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد را بررسی می نمود که فرضیات این گروه تایید شد .

 تعصب اسناد به خود یا خود اسنادی

اين خطا گرايش افراد در نسبت دادن موفقيت هايشان به ويژگي هاي ذاتي خود مانند استعداد يا بصيرت دارد. در حالي كه غالبا ريشه شكست هاي خود را در عوامل بيروني مانند شانس بد مي دانند. اين خطا يك پديده شناختي است كه موجب مي شود افراد شكست هاي خود را به عوامل محيطي و موفقيت هاي خود را به عوامل ذاتي خود نسبت دهند .در سرمايه گذاري، فرد مستعد بروز خطای خود اسنادي اوراق بهاداري خريداري كرده كه قيمت آن بالا مي رود، اين امر را ناشي از زيركي خود در زمينه سرمايه گذاري و تجارت مي داند و در مقابل،  زماني كه همين سرمايه گذار با افت قيمت مواجه مي شود، اين رخداد را به حساب شانس بد يا عامل ديگري كه تقصير سرمايه گذار نيست، مي گذارد. نگرش غير عقلاني به موفقيت ها و شكست ها، از دو طريق به سرمايه گذاران آسيب مي رساند. اول، عدم شناسايي ضعف ها و درك اشتباهات خود و دوم اعتماد بيش از اندازه و غير واقع بينانه به زيركي و شم تجاري و سرمايه گذاري خود كه موجب سرمايه گذاري هاي غير بهينه مي شود. به طور خلاصه مي توان پيامدهاي اين نوع خطا را در رفتار سرمايه گذاران به شكل زير خلاصه نمود:

  • اینکه سرمایه گذاران کلیه عوامل موفقیت را به خود مرتبط ساخته و عوامل خارج از کنترل را کاملاً نادیده بگیرند، می تواند ریسک زیادی را به همراه داشته باشد، چرا که سرمایه گذاران به رفتار خود بیش از حد مطمئن می شوند.
  • خطای خود اسنادی، اغلب سرمایه گذاران را به انجام معامله بیش از اندازه تشویق می کند. اگر
    سرمایه گذاران باور داشته باشندکه سرمایه گذاری های موفق آنان صرفاً ناشی از مهارت است نه بخت و اقبال، در این صورت زیاد معامله می کنند که ادامه این رفتار زیان بار است.
  • خود اسنادی سرمایه گذاران را به شنیدن آن چه که دوست دارند بشنوند، می کشاند. به این معنی که وقتی اطلاعات موید تصمیم فرد به وی ارائه می شود، او تیزهوشی و زیرکی را به خود نسبت می دهد. این رفتار می تواند منجر به آن شود که سرمایه گذار سهمی را بخرد یا نگهداری کند که نباید .

خود اسنادی می تواند منجر به این شود که برخی از سرمایه گذاران،‌ خصوصاً آن هایی که موفقیت شرکت را به خاطر کمک شان در انتخاب مدیران اجرایی شرکت، اعضای هیئت مدیره و نظایر آن می دانند، ‌پرتفوی غیر متنوعی داشته باشند. عملکرد یک سهم نباید به مهارت فرد نسبت داده شود. زیرا عوامل بسیاری از جمله شانس دراین میان دخیل است،‌ از این رو تمرکز به سرمایه گذاری غیر متنوع می تواند ناشی از خود اسنادی باشد که باید از آن اجتناب ورزید. اینکه یکی از بهترین کارهایی که سرمایه گذاران می توانند انجام دهند این است که به سرمایه گذاری های موفق و ناموفق تا آنجا که ممکن است به طور عینی و بی طرفانه نگاه کنند. اما اکثر مردم وقت کافی صرف
نمی کنند تا عوامل پیچیده متعددی را که به آن ها در کسب سود کمک می کند، ‌تجزیه و تحلیل کرده و یا اینکه برای مواجه شدن با اشتباهات بالقوه هایی که موجب تشدید و وخیم تر شدن یک زیان می شود وقت کافی تخصیص نمی دهند. تجزیه و تحلیل پس از رویداد یکی از بهترین ابزارهای یادگیری در آرایش و چیدمان سرمایه گذاری است. ترس افراد از بررسی اشتباهات گذشته، قابل درک و غیر منطقی است. اشتباه واقعی و حزن انگیز، ادامه دادن به فرا اعتمادی و به تبع آن، تکرار اشتباهات است . سرمایه گذارانی که در معرض این جهت گیری رفتاری اند، معتقدند که موفقیت سرمایه گذاری بیشتر به ویژگی های ذاتی و شکست سرمایه گذاری بیشتر به فاکتورهای بیرونی قابل انتصاب است. معامله گری که بیش از اندازه به توانایی های خود اطمینان دارد بسیار تهاجمی معامله می کند و از این طریق حجم معاملات و نوسان پذیری بازار را افزایش می دهد، در حالی که سودهای مورد انتظار او کاهش می یابد. یکی از بهترین کارهایی که سرمایه گذاران برای جلوگیری از اتفاق افتادن این خطای رفتاری می توانند انجام دهند، تجزیه و تحلیل دقیق و بی طرفانه سرمایه گذاری های موفق و ناموفق است. ولی از آنجایی که اکثر مردم فرصت و هزینه انجام این کار را ندارند از انجام این کار سرباز می زنند ‌.

نگرش غیر منطقی به موفقیت ها و شکست ها به دو صورت برای سرمایه گذاران زیان ایجاد می کند. اول اینکه افراد نمی توانند اشتباهات خود را درک کنند و قاعدتا نمی تواند از آن ها تجربه کسب کنند . دوم اینکه، سرمایه گذارانی که هنگام وقوع نتایج مورد انتظارشان بیش از اندازه به توانایی های خود ایمان دارند، در آینده این پدیده می تواند برای آن ها زیان بار باشد.

مغالطه

در تعريف عام و كلي مغالطه بايد گفت كه آن منحصر به استدلال نيست، بلكه به طور كلي شكل غير معتبري ازاستدلال دانسته شده است ؛ استدلالي كه نتيجه آن تابع مقدمه هايش نیست . انواع خطاها و آشفتگي هايي كه كم وبيش مرتبط با خطاي در استدلال است، نيز مغالطه مي باشد. اگر شخصي با مقدمات، يا بدون مقدمات، از راه هاي منطقي، ويا غير منطقي، وبه صورت غير معتبر بخواهد صدق يا كذب گزاره اي را نتيجه بگيرد، به ويژه اين كه بخواهد در مقام تفهيم يا تاثيرگذاري، مدعا يا محتواي گزاره اي را به افراد ديگر منتقل نمايد، چنين نتيجه گيري ياگذر استنتاجي چيزي است كه متصف به مغالطي بودن مي شود .

مغالطه در لغت به معناي سوق دادن شخص ديگر به اشتباه و نیز اشتباه کاری ؛ ‌خود فرد  است. در تعريفي ساده و كاربردي از مغالطه بايد گفت كه هر نوع خطا و آشفتگي آگاهانه يا غيرآگاهانه اي كه در مسير استدلال چه به صورت استدلال ظاهري و چه در مواردي كه اجزاي استدلال پيش فرض باشند از راه هاي منطقي و غير آن و به صورت معتبر يا غير معتبر رخ دهد مغالطه ناميده مي شود .اقسام مغالطات و راه هاي رهایی از آنها به شرح ذیل است:

  • مغالطه منطقی: در این مغالطه، وهم و خیال به جاي عقل می نشیند و راه رهایی از آن عرضۀ همه امور حسی، خیالی و وهمی به فتاواي عقل است.
  • مغالطات عاطفی: در این مغالطه، به جاي رهبري عواطف به دست قواي فطري و عقل عملی، قواي طبیعی مسیر جذب و دفع انسان را معین می کند. در نتیجه، تمایلات و تنفّرات دروغین و نااصیل، وي را در دام مغالطه هاي گوناگون انگیزشی گرفتار می آورد. براي جلوگیري از چنین مغالطه هایی، باید همۀ امور جذب و دفع به گرایش عقل عملی عرضه شود.
  • مغالطه رفتاري: دانش ها و تمایلات انسان زمینه ساز رفتارهاي اوست. بنابراین، مغالطات این بعد، یا در مغالطات عاطفی : عدم تزکیه  ریشه دارد و یا در مغالطات علمی : فقدان منطق .

مغالطه سرمایه گذاری

گوش دادن به نظرات افراد در حال اشتباه و راهنمایی گرفتن از آنها. يكي از آسان‌ترين راههاي از دست دادن پول، گوش دادن به راهنمايي‌هاي اقوام و آشنايان ناآگاه است .

منبع

الهی،نسرین(1393)، تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت مالی، مؤسسه آموزش عالی کار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0