مفاهیم ومبانی سرمایه فکری

معرفي سرمايه فكري

دو دهه گذشته به سمت اقتصادي حرکت شده است که سرمایه گذاري در منابع انسانی، فناوري اطلاعات، تحقیق، توسعه و تبلیغات به منظورحفظ جایگاه رقابتی، تضمین رشد و ترقی سازمان ها ضروري به نظر میرسد و آنچه که بیش ازهمه توجه روز افزونی را به خود جلب کرده سرمایه فکري است. زیرا محیط کسب و کار مبتنی بر دانش و شایستگی منابع انسانی، نوآوري، روابط با مشتري، فرهنگ سازمانی، نظام و ساختـار سازمانـی و غیره را در بر می گیرد. در زیر تعاریفـی از سرمایه های فکری ارایه شده است :

سرمايه فكري مجموعه اي از دانش، اطلاعات، دارايي هاي فكري ، تجربه، رقابت و يادگيري سازماني است كه مي تواند براي ايجاد ثروت به كار گرفته شو د. در واقع سرمايه فكري تمامي كاركنان، دانش سازماني و توانايي هاي آن را براي ايجاد ارزش افزوده در بر مي گيرد و باعث منافع رقابتي مستمر مي شود.سرمايه فكري يك مادة فكري است كه جمع آوري و شكل بندي شده و براي توليد يك دارايي با ارزش تر مورد استفاده قرار مي گيرد. منظور از سرمايه فكري، توسعه و بكارگيري منابع دانش در شركت ها است.

سرمايه هاي فكري، به صورت گروهي از دارايي هاي دانشي تعريف مي شوند كه به يك سازمان اختصاص دارند و جزو ويژگي هاي يك سازمان محسوب ميشوند و به طور قابل ملاحظه اي از طريق افزودن ارزش به ذينفعان كليدي سازمان، به بهبود وضعيت رقابتي سازمان منجر مي شود. سرمایه فکری فرایندی است که شامل آزمایش های کاربردی، فناوری سازمانی، ارتباطات با مشتری و مهارت های حرفه ای می باشد و موجب افزایش توان رقابتی شرکت و سودآوری آتی آن می شود. سرمايه فكري دانشي است كه مي تواند به ارزش تبديل شود.

سرمایه فکری از نگاه مدیریتی، مجموع سرمایه انسانی و ساختاری نظیر دانش، تجربه کاربردی، فناوری سازمانی، روابط و مهارت های تخصصی است که با خلق مزیت رقابتی، حیات سازمان در بازار را به ارمغان می آورند. سرمایه فکری را می توان اساسی ترین دارایی یک سازمان دانست . سرمایه فکري پاسخی به اهمیت دارایی­ها و ارزش­هاي ناملموس سازمانی می باشد. سرمایـه فکـري نتیجه اثرات شبکـه اي استفـاده از انواع منابع سازمانـی، انسانـی و فکري می باشد .

سرمایه فکري در برگیرنده­ي همه ي فرایندها و دارایی­هایی است که به طور­معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی­شوند.­همچنین شامل آن گروه از دارایی­هاي نامشهود مانند علائم­تجاري و حق­امتیازها و… می­باشد که روش­هاي حسابداري مدرن آنهارا مد­نظر قرار میدهند. منظور از سرمايه فكري، توسعه و بكارگيري منابع دانش در شركت ها است. سرمايه فكري شامل دانش، اطلاعات، دارايي فكري و تجربه است كه مي تواند براي ثروت آفريني مورد استفاده قرار گيرد. سرمايه فكري عبارت است از توانايي ذهني جمعي يا دانش كليدي به صورت يك مجموعه .

سرمايه فكري دارايي نامشهودي است كه از فناوري، اطلاعات مشتريان، اعتبار و فرهنگ سازمان تشكيل شده است كه براي توان رقابتي سازمان بسيار مهم و حياتي است.  معمولاً سرمایه فکری شامل سرمايه انساني، مشتري، ساختاري است .سرمايه انساني، ذخيره دانش سازمان است كه توسط كاركنان نمايش داده مي شود. سرمايه مشتري، در دانش پنهان در كانال هاي بازاريابي و روابط مشتري قرار مي گيرد. سرمايه ساختاري، شامل تمامي ذخاير غيرانساني دانش در سازمان است. اين سه جزء سرمايه فكري، محرك كليدي عملكرد سازمان و ايجادكننده ثروت آتي براي شركت است .

مفهوم سرمايه فكري هميشه مبهم بوده و تعاريف مختلفي براي تفسير اين مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسياري تمايل دارند از اصطلاحاتي مانند دارايي ها ، منابع يا محرك هاي عملكرد به جاي كلمه سرمايه استفاده كنند و آنها واژه فكري را با كلماتي مانند نامشهود، بر مبناي دانش يا غير مالي جايگزين مي كنند. بعضي از حرفه ها ( حسابداري مالي و حرفه هاي قانوني ) نيز تعاريف كاملاً متفاوتي مانند
دارايي هاي ثابت غير مالي كه موجوديت عيني و فيزیكي ندارند، ارائه كرده اند.  سرمايه فكري مجموعه اي از دانش ، اطلاعات ، دارايي هاي فكري ، تجربه ، رقابت و يادگيري سازماني است كه مي تواند براي ايجاد ثروت بكار گرفته شود. در واقع سرمايه فكري تمامي كاركنان، دانش سازماني و توانايي هاي آن را براي ايجاد ارزش افزوده در بر مي گيرد و باعث منافع رقابتي مستمر مي شود . سرمايه فكري را به عنوان مجموعه اي از داراييهاي نامشهود (­منابع ، توانايي ها ، رقابت­) تعريف مي كند كه از عملكرد سازماني و ايجاد ارزش بدست مي آيند.در يك نگاه مي توان تعريف ارائه شده از سرمايه فكري را در جدول نشان داد :

نويسندگانتاريختعاريف
ايتامي1987دارايي هاي نامشهود مانند دارايي هاي مبتني بر اطلاعات كه شامل فناوري ، اعتماد مشتري،
هال1989داراييهاي فكري شامل حقوق مالكيت معنوي مانند حق امتياز ، علايم تجاري ، حق مالكيت
هال1992

1993

سرمايه فكري شامل دارايي هاي مانند حقوق مالكيت معنوي و شهرت و مهارت ها يا مزيت هايي مانند دانش چگونگي و فرهنگ سازماني است.
كلين و

پروساك

1994هر عنصر فكري كه بتوان آن را فرموله و گردآوري كرد و بتوان از آن براي ايجاد دارايي با ارزش
ادوينسون و

ساليوان

1996دانشي كه بتوان آن را به يك ارزش تبديل كرد.
بروكينگ1996تركيبي از چهار جزئ اصلي ، دارايي هاي بازار ، دارايي هاي انساني ، دارايي هاي مالكيت معنوي و دارايي هاي زيرساختي.
اسويباي1997سرمايه فكري مربوط به سه دسته از دارايي هاي نامشهود است. ساختار داخلي ، ساختار

خارجي و شايستگي هاي انساني.

روس و

همكاران

1997سرمايه فكري تركيبي از يك بخش فكري مانند سرمايه انساني و يك بخش غير فكري مانندسرمايه ساختاري است.
روس و

روس

1997سرمايه فكري مجموع دارايي هاي پنهان شركت است كه در ترازنامه نشان داده نمي شود. لذا هم شامل آن چيزي است كه در مغز اعضاي سازمان است و هم ان چيزي كه پس از خروج افراد در سازمان باقي مي ماند.
استوارت1997هر عنصر فكري – دانش ، اطلاعات ، مالكيت معنوي و تجربه – كه بتوان از آن براي ايجاد ثروت استفاده كرد.
ادوينسون و

مالون

1997سرمايه فكري مجموعه اي از سرمايه ساختاري و سرمايه انساني شامل تجارت بكار گرفته شده ، فناوري سازمان ، روابط با مشتريان و مهارت هاي حرفه اي است كه با ايجاد مزيت رقابتي موجبات حيات سازمان در بازار را فراهم مي سازد.
بويسوت1998حالت ها و تمايلاتي كه در افراد و گروه ها وجود دارد كه در صورت برانگيخته شدن قابليت ايجاد ارزش افزوده ر ا دارند.
تيس1998منابع خاص سازماني كه كپي برداري از روي آن ها اگر غير ممكن نباشد بسيار مشكل است.
بنتيس و

همكاران

1998مفهومي است جهت طبقه بندي تمامي منابع نامحسوس سازمان و شناخت ارتباط ميان آن ها.
سازمان

همكاري و

توسعه

اقتصادي

2000ارزش اقتصادي است توسط دو دسته از دارايي هاي نامحسوس شركت ايجاد مي شود ، سرمايه سازماني و سرمايه انساني.
نوناكا و

همكاران

2000منابع خاص شركت كه وجود آن ها براي ايجاد ارزش ضروري است.
ليف2001دارايي هاي ناملموس منابع غير فيزيكي ارزش مي باشند كه توسط نوآوري ، طرح هاي منحصر به فرد سازمان و يا توسط منابع انساني ايجاد مي شوند.
ماروشيوما2001مجموعه اي از دارايي هاي دانشي كه با ايجاد ارزش افزوده براي ذينفعان كليدي اين امكان را براي سازمان بوجود مي آورد تا جايگاه جايگاه رقابتي خود را ارتقا دهد. اين دارايي ها شامل دارايي انساني ، دارايي رابطه اي ، دارايي فرهنگي و فعاليت ها و امور روزمره ، دارايي هاي فكري و دارايي هاي فيزيكي مي باشند.
كاپلان و

نورتون

2004دارايي هاي نامحسوس شامل سرمايه انساني مانند مهارت ها ، استعداد و دانش ، سرمايه

اطلاعاتي مانند پايگاه هاي داده ، سيستم هاي اطلاعاتي و زيرساخت هاي فناوري ، سرمايه

سازماني مانند فرهنگ ، سيك رهبري و توانايي تسهيم دانش است.

آي .اي. اس.

بي.

2004دارايي هاي نامحسوس دارايي هاي ثابت غيرمالي هستند كه از جنس ماده نيستند اما ماهيت

آن ها توسط حقوق قانوني و حفاظتي شناسايي و كنترل مي شود.

اهمیت و ضرورت سرمایه های فکری

امروزه سرمايه فكري اعم از دانش، تجربه، مهارت شخصي، روابط خوب و توانايي فناوري، منبع مهم مزيت رقابتي و عامل كليدي سود آوري شركت محسوب مي شود. دو عامل مهم كه موجب افزايش كيفيت عملكرد شركت ها طي دو دهه گذشته شده است، جهاني شدن و فزوني تغييرات فناوري است. در اين محيط ، سرمايه فكري و دارايي هاي نامشهود عوامل مهم موفقيت هستند. در رقابت اقتصادي جديد، دارايي هاي مبتني بر دانش فراهم كننده يك مزيت رقابتي ذاتي هستند. امروزه جنبه نامشهود اقتصاد بر پايه سرمايه هاي فكري بنيان نهاده شده و ماده نخستين و اصلي آن، دانش و اطلاعات است. سازمان ها براي مشاركت در بازارهاي امروزين، در هر شكل و نوع به اطلاعات و دانش براي بهبود عملكرد خود نيازمندند.

با توجه به این که دارایی هاي دانشی در سازمان هاي دانش محور زیادي، به عنوان منابع اولیه مزیت رقابتی به حساب می آیند.محیط کسب وکار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردي است که دارائی ها ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی هاي منابع انسانی، نوآوري، روابط با مشتري، فرهنگ سازمانی، نظام ها، ساختار سازمانی وغیره را در برگیرد. دراین میان، نظریه سرمایه فکري توجه روزافزون محققان دانشگاهی و دست اندرکاران سازمانی را به خود جلب کرده است. از طرف دیگر در اقتصاد دانش محور حال حاضر، سرمایه فکري بخش مهمی از ارزش شرکت ها محسوب می شود. توانایی براي مدیریت و کنترل سرمایه فکري مستلزم این است که شرکت ها بتوانند سرمایه فکري را شناسایی، اندازه گیري و گزارش کنند.

سرمایه انسانی را می توان مهمترین دارایی های سازمان تلقی کرد. بنابراین انتظار می رود سازمان هایی که از سرمایه فکری و انسانی بالاتری برخوردارند عملکرد مالی آن ها نیز بالاترباشد. سرمایه فکری سرمایه ای فراتر از دارایی های فیزیکی و دارایی های مشهود است. امروزه سهم سرمایه فکری به دلیل تولید دانش و اطلاعات و در نتیجه تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می تواند نقش مهمی در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی داشته باشد. به همین دلیل در سطح بنگاه های اقتصادی نیز عملکرد مالی سازمان ها می تواند تحت تأثیر دارایی های فکری و سرمایه انسانی قرار گیرد.

سرمايه فكري به عنوان يك عامل توليد ثروت در مقايسه با ساير دارايي هاي مشهود و فيزيكي، ارجحيت بيشتري پيدا مي كند .دارايي هاي فكري و به خصوص سرمايه هاي انساني جزو مهم ترين دارايي هاي سازماني محسوب مي شوند و موفقيت بالقوه سازمان ها ريشه در قابليت هاي فكري آ نها دارد. اگرچه اهمیت سرمایه فکري با توجه به بازار رقابتی امروز، همواره در حال افزایش است اما اکثر سازمان ها ، با مشکلات زیادي به دلیل نادیده گرفتن اثر سرمایه فکری شان رو به رو می شوند؛ چرا که وجود سرمایه فکري به دلیل ماهیت و ویژگی هاي آن در این شرکت ها پنهان مانده است.

اجزای سرمایه فکری

پژوهش های سرمایه فکری را می توان در چهار دسته مفهوم سازی، طبقه بندی، سنجش و گزارش قرار. هرچند که آل علی می گوید « هنوز درباره چگونگی تعریف و طبقه بندی دارایی های نامشهود سازمان ها توافقی وجود ندارد ». شایستگی های انسانی، ساختار درونی و ساختار بیرونی را از اجزای سرمایه فکری تعریف کرده اند  . ادوینسون و مالون سرمایه فکری را به دو دسته انسانی و ساختاری تقسیم­کرده و سرمایه مشتری و سرمایه سازمانی­(مشتمل بر فرایندی و نوآوری­) را در داخل سرمایه ساختاری قرار می دهد. استیوارت سرمایه ها ی انسانی، ساختاری و مشتری را برای سازه سرمایه فکری متصور می شود، بروکینگ سرمایه فکری را متشکل از دارایی انسانی، زیربنایی، مالکیت معنوی و بازاری عنوان کرده  و درنهایت ، روس و همکاران سرمایه فکری را در چهار دسته انسانی، ساختاری، نوآوری و توسعه و درنهایت ارتباطی می گنجانند در ادامه، به دلیل اجماع اکثر پژوهشگران، ابعاد سه گانه سرمایه فکری بحث شده و به دنبال آن فرضیه ها آورده می­شوند .

سرمایه انسانی- کارکنان یک سازمان، سرمایه فکري را از طریق شایستگی ها، طرز فکرها و زیرکی فکري خود خلق می کنند. این شایستگی ها شامل مهارت ها، تحصیلات و طرز تفکر کارکنان است که اجزاي رفتاري آنها را تحت پوشش قرار می دهد. زیرکی فکري، فرد را قادر می سازد تا عملیات را تغییر دهد و راه حل هاي نوآورانه اي را براي حل مشکلات سازمانی ابداع نماید­. سرمایه انسانی بیانگر انبارش دانش در قابلیت جمعی شرکت برای استخراج بهترین را ه حل ها از درون اذهان و داشته های تک تک کارکنان است . ادوینسون و مالون سرمایه انسانی را دانش، مهارت، نوآوری و توانایی تجمعی تک تک افراد شرکت برای رفع کارهای در دست اقدام تعریف می کنند بلک و لینچ دریافتند ده درصد افزایش در سطح تحصیلات کارگران، موجب نه درصد افزایش بهره وری در شرکت های تولیدی و سیزده درصد افزایش بهره وری در شرکت های غیرتولیدی شده است از طرفی، افزایش میزان آموزش کارکنان ممکن است ، به افزایش خلاقیت و بهره وری کارکنان، سودآوری، رضایت مندی و وفاداری مشتریان منجر شود.

درباره ی حفظ کارکنان توانمند، هالتوم و همکاران می گویند ترک خدمت کارکنان مستعد برای سازمان ها گران تمام می شود. به علاوه، شرکت هایی که کارکنان سودمند خود را حفظ می کنند، در مخارج صرفه جویی کرده و مشکلی در حفظ سرمایه فکری آن ها ندارند. کارکنانی که دانش و مهارت خود را در سازمان به کار می گیرند، فرصت کسب مزیت رقابتی را فراهم کرده و در مقابل سازمان هم می کوشد تا با افزایش حقوق، به اصطلاح زحمات آن ها را جبران و تلافی کند. همچنین، همکاری کارکنان با یکدیگر، نبوغ و خلاقیت در ارایه ایده های کاربردی، قابلیت یادگیری در محیط کار و مواردی از این قبیل می توانند به بهبود عملکرد سازمانی یاری رسانند. برای مثال، کارتیمی، مکانیسم مهمی برای یادگیری دسته جمعی و مبادله دانش در میان اعضای تیم است. تعهد و شایستگی کارکنان بر مؤلفه هایی چون عملکرد شغلی، بهره وری و وفاداری مشتریان تأثیر دارد .

سرمایه ساختاری- سرمایه ساختاري را شامل همه مخازن دانش غیر انسانی در سازمان تعریف می کنند که شامل پایگاه داد ه ها، چارت هاي سازمانی،دستورالعمل هاي فرایندي، راهکارها و هر آن چیزي است که به سازمان ارزشی بیشتر از دارایی هاي مشهود آن می دهد . سرمایه ساختاری شامل تمامی ذخایر غیرانسانی دانش در سازمان ها است.

سرمایه ساختاری عبارت از دانش موجود در فناوری اطلاعات، حق ثبت محصولات، طرح ها و مارک های تجاری است ادوینسون و مالون، سرمایه ساختاری را شامل سخت افزارها، نرم افزارها، پایگاه های اطلاعاتی، ساختار، حق اختراع، علایم تجاری، و تمامی ظرفیت های سازمانی که حامی بهره وری سازمان هستند، تعریف می کنند و شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش در سازمان ، و دربرگیرندة پایگاه های داده، نمودارهای سازمانی ، دستورالعمل های اجرایی فرآیندها، استراتژی ها، برنامه های اجرایی و به طور کلی هرآن چیزی است که ارزش آن برای سازمان بالاتر از ارزش مادی اش باشد. سرمایة ساختاری، دامنة گسترده ای از عناصر ضروری را پوشش می دهد. مهم ترین آ نها معمولاً شامل فرآیندهای مهم اجرایی سازمان، چگونگی ساختاربندی آ نها، سیاست ها، جریا نهای اطلاعاتی و عناصر پایگاه های داده، رهبری و سبک مدیریت آن ، فرهنگ سازمان و … طرح های پاداش کارکنان است .

سرمایه ساختاری خوب، فضای مناسبی را برای تشریک دانش، رشد دانش جمعی، کاهش زمان انتظار، و بهره وری کارکنان فراهم می آورد . سرمایه ساختاری ضمن بهبود عملیات و فرایندهای کاری، به شرکت ها کمک می کند تا اطلاعات را جایگزین اقلام مادی و سهام کنند . در زمینه سرمایه ساختاری طراحی و اجرای سیستم اطلاعاتی پیشرفته یا مهندسی مجدد فرآیند ها موجب تسریع در خدمت رسانی به مشتریان شود ، با ارایه خدمات کارآمد و بهنگام به مشتریان، سطح رضایتمندی و وفاداری مشتریان از خدمات بانکی افزایش یافته و می توان امیدوار بود مشتریان رابطه خود با بانک مزبور را کماکان ادامه دهند . بی تردید، افزایش طول دوره ارتباط مشتریان با بانک (یعنی وفاداری آن ها ) به افزایش سودآوری و نیز ارزش بازار آن منجر می شود.

سرمایه مشتری / رابطه ای- سرمایة رابطه ای ، شامل همه روابطی است که بین سازمان با هر فرد یا سازمان دیگری وجود دارد.­این افراد و سازمانها می توانند شامل مشتریان، واسطه­ها­، کارکنان­، تأمین­کنندگان­، مقامات قانونی ، جوامع ، اعتباردهندگان ، سرمایه گذاران و . . . .…. باشند.

سرمایه مشتری، هم ارزش فعلی روابط سازمان با مشتریانش و هم ارزش اقتصادی بالقوه برگرفته از این روابط در آینده را در بر دارد. از اینرو، جوهره سرمایه مشتریان در دانش نهفته در کانال های بازاریابی و ارتباط با مشتریان واقع است که یک سازمان طی دوره تولّد طراحی کرده و یا در اصطلاح می گستراند . مفهوم سرمایه ارتباطی شامل دانش موجود در تمامی روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، انجمن های تجاری، و مؤسسه ها و نهادهای دولتی برقرار می کند. شناسایی نیازهای مشتریان، رسیدگی به شکایات آنان، مهیا ساختن کانال های توزیعی اثربخش برای خدمات، و نیز توان ارایه خدمات با کیفیت و بهنگام می تواند بر رضایتمندی و وفاداری مشتریان و به طبع بر سهم بازار اثر بگذارد .

منظور از سرمايه ارتباطي كليه دانش قرار گرفته شده در روابط يك سازمان با محيط خود شامل مشتريان، عرضه كنندگان، مجامع علمي و غيره است. به عقيده چن مهمترين جزء يك سرمايه ارتباطي، سرمايه مشتري است، زيرا موفقيت يك سازمان در گرو سرمايه مشتري آن است. شکی نیست کارکنان وفادار، اهمیت زیادی در تعیین سود بلندمدت شرکت ها داشته و از این رو، مدت زمان وفاداری مشتریان می تواند نوعی دارایی نامشهود و ارزش آفرین برای آن ها باشد . اگر مشتریان، قراردادهای بلندمدت با شرکت امضا کنند؛ یعنی آنان به شرکت اعتماد داشته و مایلند تا همراهی و همگاهی خود با شرکت را کماکان حفظ کنند و با این شرایط، می توان امیدوار بود که حداقل عملکرد سازمان کاهش نیافته است و در بهترین شرایط، بهبود یابد .

به طورکلی، شواهد امر نشان می دهد سرمایه مشتری که به عنوان یک پل و واسطه در فرایند سرمایه فکری عمل می کند، عامل اصلی در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازاری است. شکی نیست بدون سرمایه مشتری، نمی توان به ارزش بازاری یا عملکرد سازمانی جامه عمل پوشانید. از این رو، همان طور که چن و همکاران می گویند « رشد سرمایه مشتری به حمایت از سوی سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بستگی دارد » . و هرچه این حمایت بیشتر باشد، سرمایه مشتری می تواند تأثیر زیادتری را بر عملکرد سازمانی داشته باشد.

جدول: مفهوم سازی های سرمایه های فکری
بروکینگ(بریتانیا)روس(بریتانیا)استوارت(ایالات متحده)بنتیس(کانادا)
دارایی های انسانی:

مهارت ها،توانایی ها و تخصص،توانایی های حل مساله و سبک های رهبری

سرمایه انسانی:

شایستگی، طرز تلقی و چالاکی فکری

سرمایه انسانی:

کارکنان به مثابه مهم ترین دارایی های سازمان

سرمایه انسانی:

دانش کارکنان

دارايي هاي زير ساختار ي:

فن آوري ، فرايندها و روش هاي كاري

سرمايه سازماني :

دارايي فكري ، نوآوري ، فرايندها و دارايي فرهنگي

سرمايه ساختاري :

دانش موجود در فن آوري اطلاعات

سرمايه ساختاري :

دارايي هاي غيرانساني يا قابليت هاي سازماني مورد نياز براي تحقق نيازمندي هاي بازار

دارايي فكري:

دانش فني، مارك هاي تجاري و حق ثبت محصولات

سرمايه نوسازي وتوسعه :

حق ثبت محصولات و تلاش هاي آموزشي

سرمايه ساختاري :

حق ثبت محصولات ، طرح ها و مارك هاي تجاري

دارايي فكري :

برخلاف سرمايه فكري، دارايي فكري يك دارايي به ثبت رسيده با تعريف قانوني است.

دارايي هاي بازار:

نام هاي تجاري، مشتريان، وفاداری مشتريان وكانال هاي توزيع

سرمايه رابطه:

روابط با ذي نفعان درون و بيرون سازمان

سرمايه مشتر ي:

اطلاعات بازار براي استفاده در جذب و حفظ مشتريان

سرمايه رابطه :

سرمايه مشتري تنها يك بخش دانش موجود در روابط سازماني

است.

 ویژگی ها و استراتژی های سرمایه فکری

 باوجود شباهت سرمايه فکري با دارايي هاي مشهود، در توانايي بالقوه براي ايجاد جريان هاي نقدي آتي، ويژگي هايي که سرمايه فکري را از اين دارايي ها متمايز مي کنند، عبارتند از: 1- دارايي هاي فکري، دارايي هاي غير رقابتي هستند. بر خلاف دارايي هاي فيزيکي که فقط مي توانند براي انجام يک کار به خصوص در يک زمان خاص مورد استفاده قرار بگيرند، دارايي هاي فکري را مي توان به طور همزمان براي چند امر خاص به کار گرفت. براي مثال، سيستم پشتيباني از مشتري مي تواند، امکان حمايت از هزاران مشتري را در يک زمان خاص فراهم کند. اين توانايي يکي از مهم ترين معيارهاي برتري دارايي هاي فکري بر دارايي هاي فيزيکي است. 2-  سرمايه انساني و سرمايه ارتباطي، قابليت تبديل شدن به مالکيت شخصي ندارند، بلکه بايد بين کارکنان و مشتريان و تامين کنندگان مشترک باشند. بنابراين، رشد اين نوع از دارايي ها نياز به مراقبت و توجه جدي دارد .

استراتژي سرمایه فکري بر پایه ارکان زیر قرار دارد:

  • منابع انسانی با مهارت بالا و دانش زیاد
  • ارتقاء توانمندي انسانی
  • ارتقاء سطح هم افزایی مابین سیستم آموزشی و سیستم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي
  • بهسازي عمیق سیستم آموزشی سطح بالا براي بهبود کارایی و کیفیت با تمرکز بر پیشرفت علمیو تکنولوژیکی
  • جابجایی در فرایند یادگیري طولانی مدت همراه با فرهنگ نو آورانه، روحیه برتري جویی و تهذیب استعدادها .

ساخت سیستم تحقیق و توسعه موثر و تشویق به ایجاد تعدادي مراکز بخصوص و متمرکز بر رشته ها و
مکان هایی که توانمندي هاي متمایز را بر طرف نماید.

منبع

خزائی لنگرودی، آمنه(1393)، تاثیر مدیریت سرمایه فکری بر عملکرد مالی سرپرستی بانک ها و بیمه ها، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0