مراحل شکل گیری هویت درجامعه

 فرد در خلال مرحله شکل گیری هویت احتمال دارد شدیدتر از زمان دیگر چه در گذشته و چه در آینده از نوعی سردرگمی و آشفتگی نقشها یا همان چیزی که اریسکون همان آشفتگی هویت می نامد رنج ببرد این حالت سبب می شود وی احساس کند منزوی ، مضطرب و مردد شده است. احساس می کند که باید تصمیمهای مهمی بگیرد لیکن قادر به انجام دادن این کار نیست احساس می کند که جامعه به او فشار می آورد تا تصمیم هایی اتخاذ کند اما او مقاومت می کند در طی آشفتگی هویت ، فرد ممکن است اساس کند به جای آنکه در حال پیشرفت باشد دچار پس روی است .

بنیان های هویتی :

 تاریخ : فرآیند شکل گیری هویت فردی و جمعی درطول زمان نه دریک لحظه صورت مییپذیرد به عبارتی مجموعه حوادث واتفاقاتی که درطول زمان برای یک قومم یا ملت واقع شده وباعث ایجاد حافظه تاریخی معین در میان آنان گردیده باعث ایجاد هویت ملی قومی واحد میان افراد آن مجموعه می گردد .

زبان : طبیعی است که اگر زبان و تاریخ ملتی را از او بگیریم هویت آن ملت در مدت زمان کمی از بین خواهد رفت و فرد دچار از خود بیگانگی می شود زبان نه تنها وسیله انتقال از فردی به فرد دیگر و از نسلی به نسل دیگر است بلکه تاثیر اساسی در طرز اندیشیدن فرد و ساختار ذهنی او دارد .

بعد اجتماعی : تفاوت در هویت افراد و گروه ها تاثیر بسزایی در تعاملات اجتماعی آنان دارد به گونه ای که در صورت خلاف پارامتر هویت امکان شناسایی وجود نخواهد داشت . و اجتماع و ساختارهای جامعه از هم فرو خواهد پاشید نظام ارزشی ، هنجارها ، اصول اخلاقی و قوانین عرفی ما که با پیروی از آنان قوام اجتماعی میسر و زندگی فرد در جامعه مقدور می گردد نشات گرفته از لایه های مختلف هویتی از هویت فردی و خانوادگی و طبقاتی گرفته ، هویت شعری و ملی و قومی و منطقه ای و جهانی می باشد

بعد فلسفی هویت : همواره ذهن انسان سوالاتی از قبیل : من که هستم از کجا آمده ام به کجا خواهم رفت هدف از آفرینش من چیشت ؟ و مطرح است پاسخ دهی به کیستی و چیستی انسان و جایگاه او در جهان هستی و یافتن دلیل زیستی او به عنوان یک انسان بدون درک هویت و هستی معنوی و فرهنگی فرد و درک موقعیت او در جامعه و نسبت او با پیرامونش کاری تقریبا غیر ممکن است .

این مسئله چنان مهم است که در مکتب اگزیستا نسیالیسم ؛ اصالت وجود , ابتدا موقعیت فرد هویت او در جامعه شناخته شده و سپس بر اساس هویت وجودی آن فرد و کیستی درک شرایط اهداف مطلوب برای او توسط خود او تعریف می گردد .

بعد سیاسی : با نگاه به اتحادیه های ایجاد شده در جهان از جمله اتحادیه کشورهای عرب زبان،اتحادیه اروپا ، اتحادیه کشورهای آمریکای لاتین و . . . مشاهده می کنیم که وجود هویت واحد عربی اروپایی یالاتین تاثیر بسزایی در ایجاد این اتحادیه های سیاسی داشته و یکی از مهم ترین پارامترها در روابط و تعاملات سیاسی ملل و کشورهای جهان می باشد .

وقوع جنگ های ملی قومی در جهان حرکت های استقلال طلبانه وجود تبعیض نژادی ایجاد جنبش های فاشیستی و . . . همه موید تاثیر اساسی پارامتر هویت در معاملات سیاسی جهان می باشد و گذرزمان و ورود به هزاره سوم نه تنها از اهمیت این مسئله نکاسته  بلکه مشاهده مسائل و تنش های ملی قومی از کانادا ، و آمریکای شمالی و اروپای توسعه یافته گرفته تا آفریقای عقب مانده و آسیا همگی نشانگر این مسئله است که بی توجهی به هویت و نادیده گرفتن یا تکذیب و تخریب مرزهای هویتی می تواند آثار زیان باری در پی داشته باشد .جنبش های آزادی خواهانه و هویت طلبانه ملل تحت ستم در خاورمیانه همه موید اهمیت بعد سیاسی مقوله هویت می باشد .

بعد فرهنگی : طبیعتا جوامع مختلف اعم از ملی یا قومی تا حدود زیادی تحت تاثیر همین مقوله فرهنگی و وجود مرزهای فرهنگی شان از هم متمایز گشته اند .

هویت طی زمان به شکل مداوم تحت تاثیر اتفاقات مختلف شکل می گیرد و آرام نیز تغییر می یابد و هرگز ثابت و راکد نمی باشند در حالت فرمان این تحولات آرام و قابل کنترلند و مشکل ایجاد نمی شود.

منبع

مونسان،زهرا(1389)، نقش دانشگاه در شکل گیری هویت دانشجویان سال آخر دانشگاه آزاد،پایان نامه

کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه گرمسار

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0