مدل سه بخشی الیوت و چارچ، الیوت و هاراکیویکز

یکی از رویکردهای مطرح در سالهای اخیر رویکرد سه بخشی الیوت و چارچ  الیوت و هاراکیویکز،  است. الیوت جهت‌گیری هدفی را روشی می‌داندکه فرد براساس معیارهایی شایستگی خود را مورد قضاوت قرار می‌دهد، تعریفی که بر ماهیت استدلال‌ها و مقاصد برای انجام تکلیف دارد، این پژوهشگران چهارچوب هدف دو بخشی عملکردی-‌ تبحری را مورد بازبینی واصلاح قراردادند و یک چهارچوب سه بخشی را ارائه کردند، آنها استدلال کردند که تفکیک بین انگیزه اجتنابی و گرایشی برای مطالعه شناخت، عاطفه و رفتار انسان مهم و اساسی است . در این قالب جدید سازه‌ی هدف عملکردی به دو بخش عملکردگرا و اجتناب از عملکرد تقسیم می‌شود. دراین مدل سه جهت‌گیری هدفی مستقل ترسیم می شود:

  • هدف عملکردگرا : که تاکید بر شایستگی و تأیید در نزد دیگران دارد.
  • هدف اجتناب از عملکرد : که تأکید بر دوری جویی از عدم شایستگی نزد دیگران دارد.
  • هدف تبحری : که تأکید بر افزایش کفایت و تأکید بر افزایش کفایت و کسب مهارت در تکلیف را دارد. این هدف اشاره بر یادگیری، پیشرفت و مهارت‌های تجربی دارد که مشابه با اهداف یادگیری و اهداف تکلیف است که به وسیله پژوهشگرانی مثل نیکولز، مطرح شده است. درپژوهش‌های تحلیل عاملی استقلال روایی این سازه مورد تایید قرار گرفته‌است .

اليوت، اهداف تبحري را به عنوان تمركز بر رشد شايستگي يا تسلط يافتن بر تكليف تعريف كرده‌است. از آنجایی‌که اين انگيزه افراد را به سمت موفقيت سوق مي‌دهد فرض بر اين است كه نياز به انگيزه‌ی‌پيشرفت زيربناي اهداف تبحري مي‌باشد. اهداف عملكردگريزي به عنوان تمركز بر اجتناب از احساس بي‌كفايتي نسبت به همتايان تعريف شده‌است. تصور مي‌شود اهداف عملكردگريزي از انگيزه‌ی ترس از شكست نشأت گرفته باشد، اين انگيزه افراد را به سمت تمركز بر احتمال شكست سوق مي‌دهد. بنابراين، آنها اهداف عملكردگريزي را در پيش مي‌گيرند تا از وقوع شكست ممانعت كنند. اهداف عملكردگرايشي به عنوان تمركز بر كسب شايستگي نسبت به همتايان تعريف شده‌است.

برخلاف اهداف تبحري و عملكردگريزي تصور مي‌شود اهداف عملكردگرايشي از يك انگيزه پيشرفت واحد مشتق نشده‌اند. ممكن است اين اهداف يا از نياز اساسي براي پيشرفت يا از انگيزه‌ی ترس از شكست ناشي شده باشد. نياز به پيشرفت ممكن است افراد را به سمت برگزيدن اهدافي براي دست‌يافتن به شايستگي نسبت به همتايان سوق‌دهد. بنابراين، ممكن است اين افراد بيشتر به منظور دست‌یافتن به شايستگي در مقابل ديگران درگير تكاليف شوند تا براي اثبات توانايي خود، در مقابل، چنانچه افراد به واسطه‌ی ترس از شكست برانگيخته شده‌باشند، ممكن است اهداف عملكردگرايشي را برگزينند. در اين مورد، آنها براي دست‌يافتن به موفقيت تلاش مي‌كنند زيرا تفوق بر موفقيت به معناي ممانعت از تجربة شكست است .

مدل2×2 الیوت و مک گریگور

در بررسی چهارچوب هدف سه بخشی، دیدگاه جدیدی تشریح می‌شود که درآن بازبینی بیشتری در دیدگاه دو بخشی تبحرگرا صورت می‌گیرد و چارچوب سه بخشی گسترش داده می‌شود. دراین چهارچوب، بیشترین تمایز بین گرایش و اجتناب تنها در اهداف عملکردی صورت گرفته و اهداف تبحری دست‌نخورده باقی می‌ماند. در این چهارچوب جدید یک آمیختگی کامل در تمایز گرایش و اجتناب پیشنهاد داده شده است. اهداف تبحری به دو بخش اهداف تبحرگرا و اهداف اجتناب از تبحر تقسیم شده است. هسته مفهومی سازه‌ی هدف پیشرفت در این مدل، شایستگی است. در چهارچوب نظریه جهت‌گیری هدفی پیشرفت 2×2 ، اهداف پیشرفت بر اساس دو بعد اصلی از یکدیگر متمایز می‌شوند. یکی برای این‌که چگونه شایستگی تعریف می‌شود و یکی براین اساس که شایستگی چگونه ارزش داده می‌شود.

در این مدل شایستگی براساس معیارهای مطلق درون فردی و یا براساس معیارهای هنجاری تعریف می‌شود. فرد به دنبال فهم تکالیف یا مهارت‌یابی در کار است یا در پی کسب دانش برای رشد مهارت‌های شخصی خویش است. تعریف شایستگی براساس معیارهای مطلق درون فردی در یک مقوله مطرح می‌شود. و شایستگی برپایه هنجارها، بدین صورت تعیین می‌شود که عملکرد فرد با دیگران مورد مقایسه قرار می‌گیرد. در اینجا فرد به دنبال کسب تأیید برای اثبات شایستگی در اصطلاح مثبت مثل: موفقیت یا منفی مثل شکست  ارزش داده‌می‌شود. هر دو بُعد تعریف و ارزش برای سازه شایستگی بنیادی است و باید به عنوان مؤلفه‌ای الزامی در هر شکلی مبتنی‌بر شایستگی در اهداف پیشرفت مورد نظر قرار گیرد. لذا به نظر غیرممکن می‌آید که شکلی از نظریه جهت‌گیری هدفی ساختاربندی شود، بدون این‌که به صورت تلویحی و به طور روشن اطلاعات مربوط به این‌که چطور شایستگی تعریف می‌شود و چگونه ارزش داده می‌شود، مورد توجه قرار گیرد .

  سه نوع جهت گیری هدفی عبارتند از:

  • اهداف تبحرگرا که در آن شایستگی در اصطلاح مطلق درون فردی تعریف می‌شود و به صورت مثبت ارزش داده می‌شود.
  • اهداف عملکردگرا که در آن شایستگی در اصطلاح هنجاری تعریف می‌شود و به صورت مثبت ارزش داده می‌شود.
  • اهداف اجتناب از عملکرد که در آن شایستگی در اصطلاح هنجاری تعریف می‌شود و به صورت منفی ارزش داده می‌شود.

در دیدگاه سه بخشی، اهداف تبحری به عنوان یک سازه واحد مفهوم‌سازی می‌شود. و در دیدگاه 2× 2 آن سازه به عنوان اهداف تبحرگرا نامیده می‌شود، زیرا هم در دیدگاه دو بخشی و هم در دیدگاه سه بخشی این سازه به صورت مثبت ارزش داده شده است. خانه باقی مانده چهارچوب 2×2 دربرگیرنده‌ی اهداف اجتناب از تبحر است که در آن شایستگی در اصطلاح مطلق درون فردی تعریف می‌شود و به صورت منفی ارزش داده‌می‌شود. در این جهت‌گیری بر اجتناب از عدم فهم یا اجتناب از مهارت‌یابی و اجتناب از عدم موفقیت و یادگیری دروس تأکید می‌شود.

منبع

بدرلو،رضا(1393)، نقش اهداف پیشرفت، کمال‌گرایی و شخصیت در پیش بینی رضایت تحصیلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0