عوامل موثر در شكل گيري شخصيت

در تكوين و شكل گيري شخصيت همچنانكه قبلا نيز ذكر گرديد عوامل زيادي تاثيرگذار مي باشند؛چرا كه شخصيت تحت تاثير عوامل زيادي قرار داشته است. در تقسيم بندي كلي مي توان عوامل تاثيرگذار در شكل گيري شخصيت را به دو دسته كلي زير تقسيم نمود:

عوامل فردي:عوامل فردي در شكل گيري شخصيت چند عامل اساسي از جمله وراثت، سن و محيط مي باشد هر انساني كه كم و بيش واجد وراثت و صفات و ويژگي هاي فطري پدر و مادر خويش است و برخي از اين صفات به صورت نمايان و برخي ديگر را به حالت نهان به ارث مي برد. برخي از خصوصيات جسماني نمايان وراثت مانند رنگ چشم، رنگ مو، ريخت بدني و شكل بيني انسان كه اساساً در زمان بسته شدن نطفه تعيين مي شود و صفات نهان در وراثت مانند هوش، حافظه و استعداد هاي هنري… كه از راه وراثت به فرد انتقال مي يابد.

سنگ بناي اوليه ي شكل گيري شخصيت زماني آغاز مي گردد كه يك اسپرماتوزوئيد؛ سلول جنسي نر  با يك اووم؛ سلول جنسي ماده  تركيب شده و سلول تخم را به وجود مي آورد. هر سلول تخم حاوي 23 كروموزوم از مادر و23 كروموزوم از پدر مي باشد كه اينها از طريق ژنهايي كه روي آنها قرار دارند، ناقل صفات مختلف والدين به فرزندان هستند. ازاين 23 جفت كروموزوم تنها جفت آخر تعيين كننده ي جنسيت است. اين جفت آخر در مردان به صورت xy  و در زنان به صورت xx خوانده مي شود . بدين ترتيب، نخستين تمايز شخصيتي كه جنسيت در مرد و زن است با تركيب خاص كروموزومي مشخص مي گردد. ژنها كه در واقع انتقال دهنده ي صفات هستند بسيار با ثبات اند و در واقع عوامل وراثتي، به وجود آورنده ي ويژگي هاي جسمي هستند.

رشد شخصيت فرد از كودكي آغاز مي شود و به تدريج در قالب مجموعه اي از واكنش هاي رفتاري در كودك شكل گرفته و ظاهر مي گردد هرچند از سن كودك بگذرد واكنش او اختصاصي تر مي شود. در واقع شخصيت هر فرد داراي يك سازمان پويا و پايدار است كه حاكم بر رفتار و كردار وي مي باشد، برخي از اين سازمان ها داراي وحدت عمل هستند و برخي ديگر به تفاوت انسجام وحدت عمل كمتر و بيشتر دارند.

عوامل محيطي:انساني كه با ويژگي هاي ژنتيكي و جسماني به دنيا مي آيد . از آن پسسروكار او با محيط و اطراف خواهد بود. همان طوري كه وراثت در شكل گيري نوزاد نقش اساسي دارد، محيط مناسب هم مي تواند در شكل گيري شخصيت و همچنين شكوفايي استعدادهاي ارثي فرد تأثير وافري داشته باشد؛ هر نوزاد با تواناييها و استعدادهاي گوناگون متولد مي شود اما شكوفا شدن و يا نشدن اين استعدادها و توانايي ها بستگي به محيط دارد كه نوزاد در آن قرار دارد.  روان شناسان معتقدند محيط هاي متفاوت و فرهنگ هاي متفاوت مي تواند در شكل گيري شخصيت كودكان تأثير گذار باشد و محيط موثر در رشد و نمو رفتار و شخصيت فرد مي تواند درجهات مختلف مورد بررسي قرار گيرد.

محيط قبل از تولد نوزاد: پس از آنكه نطفه موجود زنده بسته شد، رحم مادر اولين محيط مناسب براي رشد شخصيت  جنين  بشمار مي آيد. تغذيه، بهداشت، آب و هواي سالم و تن سالم در اين دوره اثر زيادي در رشد داشته و تغذيه و محيط زيست نامناسب و بيماري بدني و مصرف داروهاي شيميايي و كشيدن سيگار و راديوگرافي پي درپي از مغز و شكم مادر هنگام بارداري در ساخت و رشد جنين تأثير سوء به جا مي گذارد. و ممكن است موجب عقب ماندگي هاي ذهني و هوشي و يا معلوليت جسمي كودك گردد. كه به نوبه خود اين تاخير يا سلامت در نوع رفتار فرد تاثير خواهد گذاشت.

محيط بعد از تولد نوزاد: محيط خانواده در ساختن شخصيت فرد تأثير بسزايي دارد. اولين كسي كه كودك با او آشنايي و ارتباط برقرار مي كند، مادر است از اين رو نقش مادر در سالهاي اوليه ي زندگي كودك و در رشد و تكامل شكل گيري شخصيت انكارناپذير است. غالباً در طول حياتش با او همراه بوده و بچه محروم از مهر مادر و پدر غالباً واجد خصايصي مي باشد: از جمله كندي در تكلم، كاهش بهره هوشي، كمي فعاليت، كمي وزن بدن، اختلالات عاطفي و روحي رواني و پرخاشگري در اثر برخورد ناشايسته ي والدين، لذاخانواده به عنوان يكي ازمهمترين عوامل محيطي و اجتماعي تلقي مي گردد كه در شكل گيري رفتار سهم بسيار مهمي ايفا مي نمايد؛ عاملي است كه مي توان گفت، كمابيش در تمام مقاطع سني با فرد در ارتباط است و به شكل هاي مختلف تأثير گذار. هرچند ميزان تأثير گذاري خانواده در همه مقاطع سني يكسان نيست.

امّا خانواده از زمان انعقاد نطفه تا اوايل بزرگسالي، تا هنگامي كه در كنار والدين و ساير اعضاي خانواده باهم زندگي مي كنند با فرد در ارتباطند. و نفوذ والدين تنها محدود به جنبه هاي ارثي نيست. بلكه آشنا كردن كودك به زندگي جمعي و فرهنگ جامعه و خانواده نقش والدين بسيار مؤثر خواهد بود؛ خانواده اي كه تفاهم و مهرومحبت و اصل همكاري و دموكراسي ميان والدين حكمفرماست و همواره نيازهاي كودكان را از راه مطلوب تامين مي گردد، تأثير خوبي در شخصيت كودكان خواهد داشت و برعكس در خانواده اي كه استبداد و اختلاف ميان والدين و بي اطلاعي از تربيت درست فرزندان حكمفرما باشد در اين صورت كودك هرگز شخصيت سالم نخواهد داشت و شخصيت كودك محصول تأثير آگاهانه و يا ناآگاهانه شخصيت هاي والدين است.

مدرسه عامل ديگر محيطي- اجتماعي است كه مي توان مدرسه را اولين حضور در اجتماع بدون تكيه بر خانواده دانست؛اولين محلي كه كودك متوجه نقش فرديت در جامعه خواهد شد. كودك از سن 6-5 سالگي وارد مدرسه مي شود و از طريق عناصر و اجزاي گوناگون از قبيل معلم، كتاب هاي درسي، همكلاسان، شيوه هاي آموزشي و مقررات بر رشد شخصيت كودكان تأثير مي گذارد زيرا مدرسه جانشين خانواده و معلم جانشين مادر است. اگر اولياي مدرسه و معلمان شخصيت برتر و عالي داشته باشند؛ دانش آموزان نيز زير نفوذ تأثير آنها قرار خواهد گرفت. معلماني كه منضبط و با اخلاق هستند و به دانش آموزان ارزش قائلند تأثير گذارند و عامل ديگري كه در رشد و شخصيت كودكان در مدرسه تأثير گذار است؛  موفقيت تحصيلي است؛ دانش آموزاني كه در فعاليتهاي درسي خود موفق هستند معمولا با تقدير و رضايت خاطر ديگران مواجه مي شود و سرور و اعتماد به نفس پيدا مي کند.

همسالان نيز عامل محيطي ديگري است كه در تكوين شخصيت فرد تاثير گذار است، كودكان در قالب گروههاي همسالان و دوستان بسياري از رفتارها و نقشهاي فردي و اجتماعي را فرا مي گيرند، به تقليد نقشها و رفتارها مي پردازند و همچنين مهارتهاي زياد اجتماعي و حتي كلامي را فرا مي گيرند؛ زماني كه كودك توانايي برقراري ارتباط با ديگران را پيدا مي كند نقش همسالان و دوستان در شكل گيري شخصيت وي آشكار مي گردد و اين روند تا دوره نوجواني ادامه خواهد داشت و به بيان ديگر كانون تأثير گذاري عامل دوستان و همسالان در دوره ي نوجواني است؛ كودكان دوست دارند هميشه در كنار همسالان خود باشند و باهم بازي نمايند.  هرچقدر كودكان با همسالان خود صميمي، مهربان، صادق و باسخاوت، باشند. اين خصوصيات متقابلاً بر روي شخصيت همديگر اثر خواهدگذاشت.

عامل ديگر وسايل و ارتباطات جمعي است؛ وسايل و ارتباط جمعي همانند رسانه هاي گروهي شامل فيلم، نمايش، راديو و تلويزيون، اينترنت، شبكه هاي اجتماعي، نشريات و… در وضع رشد و تعامل كودكان مؤثرند. مثال پخش سريال هاي تلويزيوني و متناسب نيازهاي سني كودكان مي تواند آنها را در بهره مندي از رشدطبيعي وزندگي لذت بخش كمك كند؛ همچنان كه پخش سريالهاي نامطلوب برعكس در برنامه ها ي تلويزيوني بايد به نكات مهم روان شناختي و تربيتي توجه شود، چون كه به رفتار تماشاگران اثر مي گذارد، وسايل ارتباط جمعي باهماهنگي مدرسه مي تواند نقش بسيار مؤثر در شكل گيري شخصيت كودكان ايفا كند و با تماشاي فيلم هاي وحشت انگيز و با شنيدن داستان جنايي در راديو يا تلويزيون موجب عصبانيت، ترس و بدخوابي شود. اين عوامل موجب بد آموزي و تأثير منفي در شكل گيري شخصيت كودكان خواهد شد.

نظريه زيگموند فرويد

نظريه تحليلي روانكاوي فرويد: نظريه معاصر تا اندازه زيادي تحت تأثير زيگموند فرويد  بوده است ـ نظام روانكاوي او نخستين نظريه رسمي شخصيت بوده و تا به امروز نيز شناخته شده ترين نظريه شخصيت محسوب مي شود. در واقع اصطلاح روانكاوي براي بسياري از مردم با سواد دنيا به صورت واژه آشنايي درآمده است و اولين كتاب مهم با عنوان تعبير روياها منتشر ساخت و تعداد زيادي از دانشمندان را به خود جلب كرد از جمله آلفرد آدلر و ديگري يونگ و هر دو بعد از مدتي به علت اختلاف نظر ازفرويد جدا شده اند .

منبع

اعتمادی،نادر(1391)، رابطه  بین ویژگی های شخصیتی معلمان  (درون گرایی و برون گرایی )، پایان نامه کارشناسی ارشد ،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0