عاملهای حفاظتی خانوادگی و اختلالهای هیجانی-رفتاری
فرزندپروری مقتدرانه. شیوههای فرزندپروری ، رفتارها و نگرشهایی هستند که جو عاطفی حاکم بر تعاملات والد-فرزند را تحت تأثیر قرار داده و والدین به منظور کنترل کردن و اجتماعی نمودن فرزند خود از این شیوهها استفاده مینمایند. بامریند ، با بررسی نحوه تعامل والدین با کودکان پیشدبستانیشان دریافت که میزان کنترلکنندگی والدین متفاوت است. او بر همین اساس، سه شيوه فرزندپروري مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه را مطرح کرده است. شیوه فرزندپروری مقتدرانه یک روش کنترل کننده اما قابل انعطاف است. والدینی که برای تربیت فرزند خود از این روش استفاده مینمایند، بر رفتارهای فرزندانشان نظارت میکنند، آنها مجموعهای از معیارهای قابل انعطاف را وضع میکنند و هنگامی که فرزند خود را تنبیه میکنند، از خود اطمینان و مداومت نشان میدهند . در عین حال که بر رفتارهای فرزند خود نظارت دارند، وی را به سوی استقلال نیز سوق میدهند، آنها این عمل را منطقی و حساب شده انجام میدهند به طوری که فرزند را کاملاً آزاد نگذاشته و محدودیتهایی را برای وی ایجاد میکنند. اما فشارهایی که این والدین بر فرزند خود اعمال میکنند، منطقی بوده و دلایل ایجاد محدودیت را برای فرزندشان توضیح میدهند. این والدین، تفاهم بیشتری با فرزندان خود داشته و نظرات درست آنها را میپذیرند در تصمیمگیریهای خانوادگی از فرزندان خود کمک میگیرند. چنین والدینی ضمن آنکه به نظرات فرزندشان احترام میگذارند، کنترلی عقلانی و منطقی بر آنها دارند .
داویدسون و آدامز ،در بررسی نوجوانان 13 تا 16 ساله دریافتند که گرمی والدین قادر به پیشبینی مشکلات دروننمود نوجوانان است. موریس، مسترز و واندنبرگ ، دریافتند نوجوانانی که والدین خود را گرم و پذیرا توصیف میکردند، از مشکلات دروننمود کمتری برخوردار بودند.
در بررسیهایی که در کشورمان بر روی کودکان و نوجوانان صورت گرفته است مشخص شده که شیوه فرزندپروری رابطه منفی با برخی از مشکلات هیجانی دارد. خانجانی، هاشمی و الهامفر ، نشان دادند که شیوهی فرزندپروری مقتدرانه والدین رابطه منفی با افسردگی نوجوانان 16 تا 17 سال دارد. سیفی، کلانتری و فتح ، به مقایسه اضطراب نوجوانان با توجه به شیوههای فرزندپروری والدینشان پرداختند و دریافتند که فرزندان نوجوان والدینی که از شیوههای فرزندپروری مقتدرانه و سهلگیرانه استفاده میکنند از اضطراب کمتری برخوردارند. مشابه همین نتایج با کودکان نیز تکرار شده است. رحمانی و محب ، با مقایسه دو گروه کودک با و بدون اختلال اضطراب فراگیر دریافتند که نمرات والدین کودکان بدون اضطراب در شیوه فرزندپروری مقتدرانه بیش از نمرات والدین کودکان دچار اضطراب است. در مطالعهای که قنبری، نادعلی و سیدموسوی ، بر روی کودکان 7 تا 9 سال انجام دادند دریافتند که با افزایش نمرات فرزندپروری مقتدرانه مادر، مشکلات دروننمود کودک یعنی اضطراب و افسردگی کاهش مییابد.
جاباجچوریان و همکاران ، رابطه منفی بین استفاده مادر از شیوه فرزندپروری مقتدرانه و پرخاشگری فرزند گزارش کردند، در حالی که در همین مطالعه آشکار شد که رابطهای بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه پدر و پرخاشگری فرزند وجود ندارد. اتکین، کوس، کامینگز و داویدس ، در بررسی 301 خانواده دریافتند که گرمی والدین بر مشکلات بروننمود فرزندان نوجوان اثر میگذارد، به طوری که در نوجوانان پسر، هم گرمی بالا و هم گرمی پایین والدین پیشبین کننده مشکلات بروننمود بود؛ درحالیکه در نوجوانان دختر، گرمی پایین مادر و گرمی بالای پدر با مشکلات بروننمود رابطه داشت. همچنین، الجر، بنسون و پرز-ایکودا ، دریافتند که گرمی مادرانه رابطه منفی با مشکلات بروننمود نوجوانان دارد. در یک بررسی دیگر مشخص شد که گرمی مادر در رابطه بین انضباط سخت و مشکلات بروننمود نوجوانان نقش حفاظتی دارد . بارنو و لوچت و فریبرگر، نشان دادند که گرمی هیجانی کم والدین رابطه مثبت با اختلال سلوک در نوجوانان دارد. موریس و همکاران ، دریافتند که نوجوانانی که والدین خود را به گرم و پذیرا توصیف میکردند، از مشکلات بروننمود کمتری برخوردار بودند. در فراتحلیلی که هواِوِ و همکاران ،بر روی مطالعات صورت گرفته از 1950 تا 2007 انجام دادند دریافتند که فرزندپروری مقتدرانه و جنبههای مختلف آن مانند ارتباط آزاد، حمایت مثبت، کنترل مقتدرانه و نشان دادن هیجانات مثبت رابطه منفی با بزهکاری فرزند دارد. برخی از بررسیهایی که در کشور ما بر روی کودکان و نوجوانان صورت گرفتهاند نشان میدهند که شیوه فرزندپروری مقتدرانه رابطه منفی با مشکلات رفتاری دارند. اقدسی، نجفی، اسماعیلی، پناه و محمدی ، دریافتند که والدین نوجوانان عادی بیشتر از والدین نوجوانان بزهکار از شیوه فرزندپروری مقتدرانه استفاده میکنند. مشابه همین نتایج در نوجوانان دختر نیز به دست آمده است. سهرابی و حسنی ، نشان دادند که والدین نوجوان دختر عادی نمرات بیشتری در شیوه فرزندپروری مقتدرانه از والدین نوجوانان دختر ضداجتماعی به دست میآورند. در بررسی که سیدموسوی، نادعلی و قنبری ، بر روی کودکان 7 تا 9 سال انجام دادند دریافتند که با افزایش نمرات فرزندپروری مقتدرانه مادر، مشکلات بروننمود کودک یعنی رفتارهای قانونشکنانه و پرخاشگرانه کاهش مییابد. صادق خانی، علیاکبری و کاکوجویباری ، در بررسی کودکان 7 تا 9 ساله عادی و دارای اختلال نافرمانی مقابلهای دریافتند که مادران کودکان عادی نمرات بیشتری در سبک فرزندپروری مقتدرانه از مادران کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای به دست میآورند.
منبع
عبدالهزاده رافی، مهدی(1393) ، نقش میانجی گری عامل های حفاظتی فردی،خانوادگی واجتماعی دررابطه بین طیف آزاردیدگی ،پایان نامه دکترا، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید