شیوع اختلالات خوردن

شیوع اختلالات خوردن امروزه خطر مهمی برای سلامت جسمی و روحی دختران تازه بالغ بوده و تقریبا 8 % از کل ناراحتی ها یا اختلالات تغذیه ای کلینیکی را به خود اختصاص داده است .گزارش مطالعه همه گیری شناسی اختلالات خوردن در سال 1379 که توسط دژکام و همکاران صورت گرفته شیوع بی اشتهایی عصبی به عنوان نوعی اختلال خوردن را در دانش آموزان دختر 9% و سندرم نارضایتی از بدن را 6/6 % نشان داد. اختلال خوردن در نتایج پژوهش سیدی و همکاران، که بر روی دانش آموزان دختر شهرکرمان انجام داده بود 8/6 % گزارش شده است، از این میزان 8/0 درصد مربوط به  بی اشتهایی و 8/0 درصد مربوط به پراشتهایی عصبی بود و نوع سوم 7/0درصد اختلالات خوردن را در این مطالعه تشکیل داد. پورقاسم ، در بررسی اختلالات خوردن در دانش آموزان دختر تبریزی به این نتیجه دست یافت که 7/16 درصد از دانش آموزان در معرض خطر اختلالات خوردن بودند.

عوامل درونی و بیرونی اثرگذار در بروز اختلال خوردن

رودین و ویفلی  ، عوامل زیر را در بروز این رفتارها اثرگذار می داند:

 عوامل بیرونی

عوامل فرهنگی اجتماعی

از جمله عواملی که تاکید خاصی روی لاغری زنان دارد عامل فرهنگی – اجتماعی است. زنان جوان ورزشکار دائماً با این تصوراند که وقتی لاغرند زیبا و موفق اند. این تفکر در مورد لاغری منجر می شود که از ظاهر فعلی خود ناراضی باشند و به هر قیمتی سعی می کنند این وضعیت را برای خود ایجاد کنند.

رودین، سیلبراستین و همکاران، در مطالعه خود نشان دادند که دختران نوجوان با وزن نرمال درگیر استفاده از روشهای رژیمی اند زیرا تصور می کنند که چربی زیادی دارند وچاق اند.ویسمن و همکاران، نشان دادند که با گذشت زمان وزن بدنی نرمال زنان امریکای شمالی کمتر شده است و آنها اثر عامل فرهنگی را موثر دانسته اند. این مطلب نشان میدهد که زنان آمریکایی از نظر وزن بدنی ایده آل، پایین ترند. استیک و همکاران،در این باره اظهار میدارند که فشار و استرس اجتماعی برای کاهش وزن موجب بروز رفتارهای اختلال خوردن می شود.

سابقه آزار و اذیت :

در پی فشارهای فرهنگی – اجتماعی که برای لاغری بر ورزشکاران وارد می شود آنها اغلب استرس هایی را از جانب مسئولین باشگاه، مربیان و هم تایان خود متحمل می شوند . تامپسون و هین برگ ،اشاره می کنند که سابقه آزار و اذیت از فاکتورهای مهمی در بروز رفتارهای اختلال خوردن در آنهاست. در بررسی که وی بر دختران نوجوان 13-11 ساله انجام داده زیرگروه های مربوط به تصویر بدنی، ترس از بلوغ و افزایش وزن در پرسشنامه EDI-2 نشان داده که نمره بالاتری در افسردگی و عدم اعتماد به نفس دارند.بدنبال استفاده از روش های کنترل وزن، پیش تمرینی، خوردن داروهای مدر و مسهل و یا بی اشتها کننده می روند. این دستورالعمل ها  شامل کاهش درصد چربی و مصرف غذایی است و یا به روش تخلیه بدن از غذا این وزن اضافی را کم می کنند، در حالی که در اکثر عوارض پرخوری و بی اشتهایی عصبی وزن خود را پایین تر از 85% از چیزی که مناسب تر از وزن و قد آنهاست نگه می دارند.

ترس از بلوغ و چاقی و اختلال و نارضایتی در ادراک از خود به اختلالات مربوط به خوردن، کاهش تراکم استخوانی، اختلالات هاضمه، کاهش توده عضلانی و چربی بدنی ، بی نظمی در ریتم قلبی و عروقی و کم آبی را در پی دارد و آسیب و استرس های زیادی را بر ورزشکاران وارد می کند.

محیط ورزشکار

شرکت کننده ها در رشته های ورزشی به لاغری و کنترل وزن بدن به عنوان عاملی که در ایجاد  اختلالات خوردن دخالت دارند، تشویق می شوند. گارنر و کارفینینکل ، در تحقیقی که بر روی 183 زن ورزشکار در رشته های مختلف انجام داده است نشان دادند میزان ابتلای زنان بالرین به اختلال خوردن بنا بر ویژگی حرفه آنها بیشتر بوده است. سندگوت ، متوجه شد که بیشتر ورزشکاران نسبت به گروه کنترل در معرض به ابتلا به رفتارهای کنترل وزن مرضی و رفتارهای مربوط به اختلالات خوردن اند. تحقیقات وی میزان شیوع در بین رشته هایی که نیاز به لاغری اندام زیبایی دارند ( 34 درصد) رشته هایی مثل کشتی و یا رزمی که کنترل وزن از عوامل مهم در آن است (27 درصد) ، استقامتی (13 درصد) و بازی های توپی (11 درصد) را نشان می دهد.

عوامل درونی

عوامل درونی به معنی بخشی از ویژگی های درونی است که شامل ساختار رواشناختی هستند:

تصویر بدنی

 بحث راجع به نارضایتی بدنی به عنوان عاملی است که در ارتباط با اختلالات خوردن، وجود دارد. فیربورن و گارنر، معتقدند که این اختلال در اکثر مردم دیده می شود و نباید به آن توجه کرد در حالیکه طبق گزارش DSM-IV هراس از شکل بدن در اختلال خوردن شایع است. نارضایتی از تصویر بدنی فقط در بیمارانی که از نظر بالینی اختلال مربوط به خوردن در آنها دیده شده می تواند به عنوان معیاری در تعیین اینکه چه کسی می تواند در معرض خطر اختلال خوردن باشد به کار می رود.

اثر استرس

استرس سطح پایین

برخی از محققان مطرح می کنند که شاید برای افراد مبتلا به اختلالات مربوط به خوردن تحمل استرس کم، مشکل باشد. لییل و همکاران ، در تحقیقی که بر روی 431 نفر انجام دادند که تعیین کنند آیا ارتباطی بین تحمل استرس و عوارض پرخوری در جنسیت های مختلف وجود دارد یا نه متوجه شدند که  آنهایی که نمره بالایی در آزمون تعیین پرخوری عصبی داشتند، استرس کمی راتحمل می کنند، اگر چه در مقایسه گروهی زنان و مردان، زنان نمره بالایی داشتند ولی در هر دو گروه مردان و زنان که نمره آنها بالاتر بود استرس کمتر را تحمل می کردند، زیرا در این آزمودنی ها از نظر بالینی رفتارهای اختلال خوردن تشخیص داده نشده بود، در این تحقیق تحمل استرس سطح پایین را داشتند که می تواند به عنوان یک عامل دخالت کننده در تمایل به اختلالات مربوط به خوردن باشد.

استرس سطح بالا

وجود استرس شدید در افراد مبتلا به اختلالات خوردن گزارش شده است. در تحقیقی که ساکوب و همکاران ،بر روی 45 زن که با توجه به معیارهای DSM-IV تعیین شده بودند، آزمودنی ها در شرایط استرس زا با همدیگر مقایسه شدند، بررسی ها نشان داد افرادی که پرخوری عصبی داشتند (8/22%) و افرادی که بی اشتهای عصبی (5/21%) استرس بیشتری رانسبت به گروه کنترل گزارش کردند.

اعتماد به نفس

عامل دیگری که در ابتلا به اختلالات خوردن در بین افراد مبتلا شایع است کاهش اعتماد به نفس می باشد  . این عامل موجب افزایش اختلالات بدنی و نارضایتی از شکل جسمانی می شود. در بین زنان ورزشکار به خصوص رشته هایی که تحت تاثیر فشار اجتماعی، فرهنگ و استانداردهای زیبایی و اقتصادی است، همچون باله، ژیمناستیک هنری و شیرجه مستعد آسیب زیادی اند. این افراد راجع به وزن و رژیم غذایی خود شدیدا نگران اند و مشغله ذهنی آنان نگرانی در مورد افزایش وزن است و در پی آن اعتماد به نفس  آنها پایین می آید  که به زندگی حرفه ای آنها آسیب می زند. تامپسون و هینبرگ ، متوجه شدند که اعتماد به نفس  پایین یک عامل مهم و پیشگو در بروز اختلالات مربوط به خوردن می باشد.

ترکیب بدنی

انواع ترکیب بدنی همچون افزایش چربی بدن و یا افزایش توده بدنی با افزایش نمره در زیر مقیاس های اختلالات مربوط به خوردن ارتباط دارد. افرادی که درصد چربی بالایی دارند نسبت به افراد دیگر دلیل خوبی برای افزایش نمره نارضایتی بدنی یا تمایل به لاغری دارند. بنابراین افراد تلاش می کنند که وزن خود را بدون راهنمایی و رعایت دستورالعمل کم کنند و برای این منظور از مواد نامناسب استفاده می کنند.

تحقیقات بسیار کمی بر روی اینکه آیا اختلال مربوط به خوردن با ترکیب بدنی ارتباط دارد یا نه انجام شده است و در اغلب موارد ترکیب بدنی قد و وزن را می سنجد و سنجش چین پوستی فقط در دو تحقیق دیده شده است. در مورد وضعیت قاعدگی با توجه ترکیب بدنی بررسی هایی انجام شده و اینکه آیا منظم اند یا نه. کاف و ریدن ، در بررسی های خود متوجه شدند در زنانی که شاخص توده بدنی بالاتری داشتند دارای چین پوستی ضخیم تری در قسمت سه سر بازویی بودند، این نتایج نشان می دهد در افرادی که سنگین ترند خطر تمایل به اختلال مربوط به خوردن بالاتر است زیرا نارضایتی از بدن درآنها نمره بالاتری دارد.

منبع

رضایی، مریم(1392)، نقش پیش بین کمال گرایی، درونی سازی لاغری، شاخص توده بدني و خود شیء انگاری بر اختلالات خوردن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0