سلامت هيجاني

اين بعد از سلامت به فهم هيجان‌ها و شيوه صحيح مقابله با مشكلاتي كه در زندگي روزمره پديد مي‌آيد و چگونه تحمل كردن تنيدگي، اشاره مي‌كند . به بيان ديگر، سلامت هيجاني عبارت است از فزوني احساسات مثبت بر منفي. برخي اوقات غلبۀ خود-اسنادي ادراكي مثبت مانند تحول شخصي بر خود اسنادهاي ادراكي منفي را نشانۀ سلامت هيجاني گفته‌اند. اگر چه اين مفاهيم و الگوها بر خصيصه‌هاي شخصي سلامت تأكيد مي‌ورزند اما نبايد از نظر دور داشت كه افراد با داشتن خصيصه‌هاي فرعي مختلف توسط ساختاري اجتماعي احاطه شده‌اند و با فعاليت‌ها و چالش‌هاي اجتماعي بيشماري روبرو مي‌شوند.

به طور كلي سلامت هيجاني به صورت دارا بودن هويت از خود ايمنو حس توجه به خود مثبت تعريف شده است. اين دو خصيصه، جنبه‌هايي از حرمت خود مي‌باشند. حرمت خود مؤلفۀ اصلي سلامت هيجاني است و يكي از قويترين پيش بيني كننده‌هاي سلامت عمومي است.  هويت از خود به معني تصوير داخلي خود شخص در نظر گرفته شده است. ارزشي كه در هويت از خود تعبيه شده است، توجه به خود ناميده مي‌شود. توجه به خود يعني اندازه‌اي كه تا آن حد فرد خود را مي‌ستايد. ارزش مي‌گذارد و دوست مي‌دارد.

فردي كه حس هويت از خود متمركزي دارد معمولاً داراي توجه به خود بالايي بوده و بيشتر قادر است اطلاعات مختلف و موارد مورد اختلاف را به طور مناسب و معني داري تفسير نمايد . فردي كه توجه به خود بالايي دارد موقعيت‌ها و رويدادها را طوري تفسير مي‌كند كه هويت از خود را تأييد و تقويت مي‌نمايد.

محققان عنوان كرده‌اند كه حرمت خود به طور مثبتي با جهت گيري دروني نسبت به سلامت، حرمت خود جسماني، و فعاليت جسماني و بطور منفي با عدم رضايت از بدن و كم خوري ارتباط دارد.

سلامت هيجاني بر سلامت جسماني و رواني تأثير بسزايي دارد. چون برخي از اختلالات مستقيماً با هيجان‌ها در ارتباطند ، مثل بيماري‌هاي روان تني، بنابراين ميزان سلامت هيجاني در كيفيت زندگي افراد تأثير فراواني مي‌گذارد. شايد دخالت عناصر فيزيولوژيكي و شناختي در هيجان از جمله عواملي باشد كه نقش هيجان و سلامت يا نابهنجاري آن را در رفتار افراد متمايز مي‌كند.

برخي از بيماريها مانند اضطراب، افسردگي، روان دردمندي با هيجان در ارتباط هستند. نظريه شناختي افسردگي بك افكار و عقايد را علت حالتهاي هيجاني قلمداد مي‌كند و معتقد است واكنشهاي هيجاني از شناختها، تعبيرها و تفسيرهاي شخص افسرده از جهان اطراف خويش كه با واقعيت منطبق نيست، ناشي مي‌شود. لذا به نظر وي مي‌توان اضطراب و افسردگي را عارضه هيجاني نابهنجار در نظر گرفت. همچنين روان دردمندي نيز با هيجان در ارتباط است. روان دردمندها كساني هستند كه كمبود هيجاني دارند و نسبتاً از اضطراب آزادند. همچنين آنها در يادگيري پاسخ‌هاي اجتنابي كه غالباً براساس ترس به وجود مي‌آيد ناتوان هستند. اين افراد داراي پاسخ‌هاي هيجاني غيرمعمول و غير متعارف هستند.

سلامت هيجاني در اين افراد و بسياري از افراد ديگر كه دچار انواع بيماريها و نابهنجاري‌هاي مختلفي مي‌شوند پايين است.

سلامت عقلاني

سلامت عقلاني يعني داشتن ذهن باز به عقايد و مفاهيم جديد. به عبارت ديگر سلامت عقلاني عبارت است از فهم اين نكته كه شخص باطناً داراي انرژي لازم مناسب براي انجام فعاليت‌هاي عقلاني مي‌باشد. محققان معتقدند كه فعاليت‌هاي عقلاني بسيار زياد يا بسيار كم تأثير منفي بر سلامت مي‌گذارد ، مقدار متوسطي از فعاليت عقلاني در حد بهينه بوده و مناسب است.

سلامت معنوي

در مورد سلامت معنوي تعاريف متعددي ارائه شده است براي مثال به نظر ادلين و همكاران ، سلامت معنوي يعني حالت تعادل و نظم فرد با خود و ديگران و توانايي موازنه ساختن بين نيازهاي دروني با خواسته‌ها و تقاضاهاي بقيه دنيا. اليسون، سلامت معنوي را نيروي يكپارچه بين ذهن و بدن و گرين برگ، آنرا عقيده به يك نيروي وحدت بخش مي‌داند. برخي از مؤلفان ديگر سلامت معنوي را ادراك مثبت از معني و هدف زندگي مي‌دانند.

بسياري از تفكرات سنتي ما دربارۀ سلامت اين است كه حالات سلامت و بيماري را نشانه‌اي از فرآيندهاي جسماني مي‌دانند؛ فرآيندهايي كه عيني بوده و از روش‌هاي مطالعه علمي تبعيت مي‌كنند. ليكن برخي مردم عقيده دارند كه احساسات و تجربه‌هاي معنوي آنها  احساسات و تجريه‌هايي كه ضرورتاً از طريق تفكر منطقي و انتقادي حاصل نمي‌آيند ولي به صورت شهودي  و ذهني وجود دارند مي‌تواند بر سلامت‌شان تأثير بگذارد. تقريباً تمام پزشكان تأييد مي‌كنند كه بعد معنوي زندگي مي‌تواند به سلامت و بهبود بيماري كمك كند.

تحقيقات مختلف نيز نشان داده است آنهايي كه حس معنوي دروني بالايي دارند، سالم‌ترند.  آنهايي كه حس آنهايبيي

تجارب مذهبي و معنوي مي‌تواند احساس‌هاي مهرباني و همدلي، آرامش ذهني، وابستگي به مجموعه ارزشهاي جمعي و هماهنگي با محيط ايجاد كند . عقيده براين است كه چنين احساس‌ها و تجربه‌هايي اساس سلامت است، زيرا تعادل بين جنبه‌هاي دروني و بيروني تجربه انساني را نشان مي‌دهند. برخي معتقدند كه بعد معنوي متضمن برخي مذاهب خاص است در حاليكه افراد ديگر معتقدند بعد معنوي در ارتباط با مذهب خاصي نيست و بخشي از فلسفۀ زندگي هر شخصي است. اين افراد عقيده دارند كه برخي از تمرين‌ها مي‌توانند به افراد كمك كنند تا دنياي وجودي معنويت را تجربه كنند. دعا، نماز، مراقبه، يوگا، فعاليتهاي هنري و موسيقيايي و كمك كردن به ديگران نمونه‌هايي از آن مي‌باشند. آگاه بودن از بعد معنوي مي‌تواند منجر به زندگي سالم‌تر شود. تماس با احساسات معنوي باعث مي‌شود كه فرد از فراز و نشيب زندگي آگاه شده و روابط خود را با ديگران درك كند.

برخي از مؤلفان سلامت معنوي را جزوي از سلامت روانشناختي دانسته و معتقدند كه اين مؤلفه به احساس خود كارآمدي كمك مي‌كند ، تجربۀ هدف و معني در زندگي از طرف برخي از مؤلفان به عنوان جنبۀ مهمي از معنويت است. آنها عنوان مي‌كنند كه تجربۀ هدف و معني در زندگي يك ويژگي جهان شمولي از سلامت انسان است كه منحصر به فرهنگ و موقعيت خاص نيست.

معنويت با سطح بالاي پيوند با خود و ديگران، نيروي بيشتر و واقعيت برتر در ارتباط است. در سطح نظري، معنويت با اميد  همپوشي دارد. برخي از مؤلفان در مفهوم سازي خود از معنويت سازۀ اميد را به كار مي‌برند. اين سازه يك مؤلفه هدفمندي را در بر مي‌گيرد و اشاره به اين انتظار دارد كه آنچه مطلوب است مي‌تواند پديد آيد. معنويت اغلب با ايمان و دينداري نيز مرتبط است. اما اين سازه‌ها را مي‌توان متمايز كرد. دينداري اغلب با يك نظام منظم عقيدتي به صورت اجتماعي- جمعي  مرتبط است كه در آن عوامل فرهنگي و شناختي نقش بازي مي‌كند در حالي كه معنويت اغلب يك فرايند فردي، تجربي و عاطفي است. دينداري همچنين با حل مسأله مذهبي ، يا شيوه‌هاي مقابله‌اي مختلف، شيوه‌هاي متمركز بر خود ، تعويقي ، يا همراهانه  و جهت گيري‌هاي مذهبي مختلفي مانند جهت گيري‌هاي وسيله‌اي ، هدفي  و جستجوگرانه مرتبط است. بنابراين معنويت داراي معاني ضمني  و صريح مختلفي است و به طريق مختلفي اندازه‌گيري مي‌شود.

اگرچه به نظر مي‌رسد بعد معنويت و سلامت معنوي به طور نظري مؤلفۀ مهمي از بهداشت و بويژه سلامت روان‌شناختي است اما اغلب بررسيهاي تجربي كه بر رابطه بين سلامت روان‌شناختي و معنويت تأكيد مي‌كنند عنوان مي‌دارند كه اين دو، پديدۀ جداگانه‌اي هستند.

منبع

برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانه­های مرضی، همبسته­های شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0