سرمایه فرهنگی

سرمایۀ فرهنگی مفهوم جامعه شناختی دارد که نخستین بار توسط بوردیو در اوایل دهه 1960 به کار برده شد. قبل از این زمان مفهوم سرمایۀ تنها برای سرمایۀ انسانی و سرمایۀ طبیعی باز تولید شده به کار می رفت اما بعد ها مفهوم سرمایۀ به حوزه فرهنگ و هنر نیز راه یافت و مفهوم سرمایۀ فرهنگی به وجود آمد. بوردیو در نظریه کنش خود هدف از طرح مفهوم سرمایۀ فرهنگی را ارائه ساز و کار پیچیده ای  می داند که از طریق آن نهاد های آموزشی موجب بازتولید نحوه توزیع سرمایۀ فرهنگی می شوند و به دنبال آن بازتولید ساختار فضای اجتماعی یا به عبارت دیگر باز تولید ترکیب طبقات اجتماعی انجام می گیرد. سرمایة فرهنگی به شیوه های فرهنگی خاص که در روند آموزش های رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت شده است اشاره دارد و نیز ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در بر می گیرد. سرمایۀ فرهنگی مشتمل بر کفایت زبانی، فرهنگی و مهارت در فرهنگ طبقات بالاتر می باشد. سرمایۀ فرهنگی یعنی قدرت شناخت قابلیت استفاده از کالا های فرهنگی در هر فرد که در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می شود. سرمایۀ فرهنگی به عنوان یک دارایی تعریف می شود که مجسم کننده یا تامین کننده ارزش فرهنگی علاوه بر هر گونه ارزش اقتصادی است که می تواند داشته باشد. سرمایۀ فرهنگی یعنی داشتن ذائقه های دارای پرستیژ و توانایی درک و شناخت اشیا یا سبک های هنری که دارندگان اقتدار فرهنگی به آنها اهمیت می دهند. سه منبع عمده سرمایۀ فرهنگی از نظر بوردیو عبارت اند از: پرورش خانوادگی، آموزش رسمی و فرهنگ شغلی. انباشت سرمایۀ فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوت هایی در دارندگان سرمایۀ فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند می شود.از دیدگاه بوردیو، سرمایة فرهنگی می تواند به سه صورت تجلی یابد:

سرمایۀ فرهنگی تجسم یافته: این نوع سرمایۀ به بدن و ذهن فرد پیوسته و به تلاش ها و سرمایۀ گذاری شخصی فرد وابسته است. سرمایۀ فرهنگی تجسم یافته نوعی ثروت بیرونی است که به عنوان بخش جدایی ناپذیری از فرد درآمده است، این همان بخشی است که بوردیو آن را ابعاد سرمایۀ فرهنگی همراه با تولد می نامد که نمی توان آن را از طریق هدیه، خرید یا مبادله به دیگری منتقل نمود. این نوع سرمایۀ، به صورت آمادگی های مداوم ذهن و جسم تجلی می یابد.

سرمایۀ فرهنگی عینیت یافته: لازمه سرمایۀ فرهنگی عینیت یافته، وجود سرمایۀ فرهنگی تجسم یافته است؛ یعنی باید امکانات لازم همراه با افراد واجد شرایطی که لازم و ملزوم یکدیگرند شکل بگیرند تا از طریق آن سرمایۀ فرهنگی عینیت یافته نمود یابد. این نوع سرمایۀ فرهنگی از بدیهی ترین و آشکارترین انواع سرمایۀ فرهنگی است که افراد جامعه می توانند از آن بهره مند شوند و بیشتر در کالاها و اشیا مادی تجسم می یابد، و از ویژگی های بارز آن قابل انتقال بودن است. بدین جهت این نوع سرمایۀ به نوعی در شکل اقتصادی هم مطرح است. به طور خلاصه شاید بتوان گفت که به تمامی اشیا و کالاهای فرهنگی،سرمایۀ فرهنگی عینی می گویند

سرمایۀ فرهنگی نهادی: عینیت بخشیدن به سرمایۀ فرهنگی، از طریق مدارک دانشگاهی و تحصیلی است و خارج از دارایی های مادی و عینی فرهنگی و سرمایۀ تجسدی و بیولوژیکی واقعیت پیدا می کند. این کار از طریق کسب عناوین تحصیلی به صورت قانون و نهادی تایید شده است حاصل می شود. این مدارک، نوعی نرخ تبدیل بین سرمایۀ فرهنگی و سرمایۀ اقتصادی برقرار می سازد و این کار را از طریق تضمین ارزش مادی برای یک سرمایۀ تحصیلی معین انجام می دهند. از آنجائی که منافع مادی و نمادی مدارک تحصیلی بستگی به کمیابی آنها دارد، سرمایۀ گذاری صورت گرفته (از لحاظ زمان، تلاش و پول) ممکن است به اندازه یی که پیش بینی می شود، سودمند نباشد.

منبع

اردلان، محمدرضا، بهشتی راد، رقیه(1393)، بررسی  تاثیر سرمایة فرهنگی و  سرمایة  فکری بر بهره وری نیروی انسانی با نقش میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی، مدیریت بر آموزش سازمان ها، 4(1):73-102.

http://journalieaa.ir/article-1-30-fa.html

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0