رویکردهای مهم رایج در پیشگیری از سوء مصرف مواد

معمولاً 4 روش اصلی برای کمک به افراد برای سازگاری با عود  سوء مصرف مواد وجود دارد .

این روش­ها در چهار دسته طبقه بندی شده اند که عبارتند از:

  1. 12 قدم
  2. رویکردهای شناختی-رفتاری
  3. رویکردهای خانواده محور
  4. جامعه درمانی

12 قدم

رویکرد 12 قدم به گروه های الکلی های گمنام (AA) باز می گردد. این مدل وابستگی به مواد را بعنوان یک بیماری می داند که نیاز به مدیریت در سرتاسر گستره زندگی فرد دارد. مراجعان از طریق پیگیری یکسری موضوعات که به عنوان قدم ها مشخص شده اند پیشرفت می کنند. تسهیل کننده های این حمایت گروهی، غالباً خود مصرف کننده های مواد هستند که ترک کرده اند . برنامه ((AA سعی دارد این باور را به تک تک اعضای (AA) تلقین کند که وابستگی به الکل، بیماری است که هرگز نمی توان آن را درمان کرد و هوشیاری مداوم برای پرهیز از حتی یک پیک نوشیدنی الکلی ضروری است، تا مبادا مشروب خواری کنترل ناپذیر، دوباره به کلی شروع شود. حتی اگر شخص به مدت 15 سال یا بیشتر اصلاً الکل مصرف نکرده باشد، عنوان الکلی بر طبق اصول و عقاید AA باز هم ضروری است، چرا که شخص همیشه الکلی است و همیشه این بیماری را به همراه دارد، حتی اگر در حال حاضر تحت کنترل باشد .

در یک مطالعه آینده نگر بزرگ روی بیش از 2000 مرد وابسته به الکل، این نتیجه به دست آمد که ( (AAنتیجه بهتر در دو سال بعد را پیش بینی می کند . پس از معرفی و اقبال از این گروه، مدتی بعد، گروه معتادان گمنام نیز معرفی شدند. به هر حال از نظر این رویکرد وابستگی، نوعی مشکل وجودی است و مصرف مواد شکلی از رفتار غیر انطباقی که در پاسخ به نوعی نقصان معنوی ابراز می شود. بنابراین در درمان، بر بیدارسازی معنوی، اهمیت یافتن خدا یا یک قدرت برتر و نیایش تأکید می شود . گروه های  (NA) اختلالات مصرف مواد را برای عده­ای، شرایطی مزمن می دانند که بهبود آن مستلزم حمایت های مستمر می باشد . گروه های خودیاری از جمله گروه های (NA) و (AA) نشان داده اند که مکمل­های خوبی برای خدمات درمانی رسمی که باعث حفظ سودمندی درمان می شوند، هستند . این گروه ها حمایت و بهبودی را به صورت مداوم و در دسترس ارائه می­کنند و حضور افراد در این گروه ها آزادانه می باشد .

مطالعات دراثربخشی برنامه های 12 قدم ( (12-STEPبا مقایسه کسانی که برنامه 12 قدم به پایان رساندند. برروتس و آنیس،  8 ویژگی برای تبیین اثربخشی گروه های خودیاری از جمله گروه های (NA) و (AA) تعیین کردند:

  1. اعضا در تجارب یکدیگر از جمله، ناتوانی و آسیب­پذیری شان برای کنترل مصرف مواد سهیم می شوند.
  2. در این گروه ها آموزش به خود مورد تأکید قرار می گیرد.
  3. گروه ها خود- حاکمیتی هستند.
  4. آن­ها مسئولیت رفتارهایشان را می پذیرند.
  5. حس عضویت در این گروه ها مهم است.
  6. عضویت در این گروه ها داوطلبانه است.
  7. برای تغییر شخصی تعهد ضروری است.
  8. گمنامی و رازداری در این گروه ها مورد تأکید است.

بهترین گروه های خودیاری شناخته شده، الکلی های گمنام و معتادان گمنام هستند. اهداف اولیه AA و NA، این است که پیام امید را برای کسانی که هنوز از سوء مصرف مواد در رنج هستند برساند و به آن­ها کمک کنند تا سبک زندگی جدیدی بدون مصرف مواد داشته باشند .

ادعاهای مطرح شده توسط AA درباره کارایی درمان آن، مورد بررسی دقیق علمی قرار گرفته است. سودمندی معنادار AA تأیید شده است . با وجود سختی های همراه با بررسی کار آمدی گروه های خودیاری نظیر AA، این گروه ها همچنان برنامه های درمانی بسیار پرکاربردی هستند. برای مثال در سال 2003، حدود دو سوم کسانی که از درمان وابستگی به الکل یا دارو بهره برده اند، از طریق یک برنامه خودیاری به این هدف دست یافتند .

12 گام الکلی های گمنام

  • پذیرفتیم که در برابر الکل درمانده و ناتوان بودیم- زندگی مان کنترل ناپذیر شده بود.
  • به این باور رسیدیم که قدرتی بزرگتر از خودمان توانست ما را به سلامت عقل باز گرداند.
  • تصمیم گرفتیم اراده و زندگی خود را به خداوندی که او را شناختیم، بسپاریم.
  • سیاهه اخلاقی موشکافانه و شجاعانه خود را ساختیم.
  • در برابرخدا، خودمان ودر برابر انسانی دیگر به ماهیت بی کم وکاست اشتباه خویش اعتراف کردیم.
  • کاملاً آماده بودیم که از خدا بخواهیم این کاستی ها را از شخصیت و سرشت مان بزداید.
  • خاضعانه از او خواستیم که کمبودها و عیوب ما را بر طرف کند.
  • فهرست تمام کسانی را که به آن­ها زیان رسانیده بودیم، تهیه کردیم و حاضر شدیم که تمام آن­ها را جبران کنیم.
  • هر جا که ممکن بود، مستقیماً برای این اشخاص جبران مافات کردیم، به جز زمانی که انجام این کار به آن­ها یا دیگران آسیب می رساند.
  • به پر کردن سیاهه شخصی خود ادامه دادیم و وقتی که اشتباه کردیم، بی درنگ به آن اعتراف کردیم.
  • از طریق عبادت و مراقبه در صدد بهتر کردن ارتباط آگاهانه خود با خداوندی که او را شناختیم برآمدیم، عبادت فقط برای آگاهی از اراده او و برای ما و توانایی تحقق بخشیدن به آن.

در نتیجه این گام ها به بیداری معنوی دست یافتیم، سعی کردیم این پیام ها را به الکلی ها منتقل کنیم و این اصول را در تمام امور و کارهایمان به اجرا در آوریم.

رویکردهای شناختی-رفتاری

خانواده درمانگران رفتاری و شناختی- رفتاری اعتقاد دارند که خانواده ها و زوج ها، صرفاً تحت تأثیر محیط های خود هستند و الگو های رفتاری آموختنی است. بنابراین رفتارهایی با کارکرد بد را می­توان با رفتارهای سازگارانه تر جا به جا کرد . در خانواده درمانی شناختی-رفتاری بر آنچه اعضای خانواده می اندیشند و نیز رفتار کردن آن­ها توجه می شود. از آنجائی­که این رویکرد تلفیقی از رویکردهای شناختی و رفتاری است، بنابراین در برگیرنده تمامی مبانی دو رویکرد است. در این شیوه به خانواده ها کمک می شود تا الگو های تحریف شده و رفتارهای ناکارآمد خود را تشخیص دهند و در پی تغییر آن باشند. برای درمان از بحث­های منظم  و تکالیف رفتاری سازمان یافته ای استفاده می شود که جنبه های شناختی نیز مورد نظر است .

شیوه شناختی-رفتاری که تأکید متعادلی روی شناخت و رفتار دارد، بر عمق الگوهای تعاملی خانواده تمرکز دارد . روابط خانوادگی، شناخت ها، هیجانات و رفتار در این نظریه بر یکدیگر تأثیرات دو جانبه دارند. بنابراین یک استنتاج شناختی می تواند هیجان یا رفتاری را برانگیزد و این هیجان یا رفتار می تواند بر شناخت تأثیر بگذارد. اپستاین و شلزینجر ، چهار مورد را که از طریق آن­ها، شناخت، رفتار و هیجانات اعضای خانواده ممکن است منجر به ایجاد جوی ملتهب شود، ذکر می نمایند:

1- شناخت ها، رفتارها و هیجانات هر فرد نسبت به تعاملات خانواده ؛ مثلاً فردی که متوجه می شود که از مابقی خانواده کنار می کشد.

2-اعمال اعضای خانواده نسبت به او

3- واکنش ترکیبی ؛ نه همیشه یکسان چند عضو خانواده نسبت به او

4-ویژگیهای ارتباطات بین دیگر اعضای خانواده مثلاً دو نفرازخانواده ازنظرات یکدیگرحمایت می کنند.

رویکرد خانواده درمانی رفتاری- شناختی، خانواده را بعنوان یک عامل مهم در سوء مصرف مواد می داند. به عنوان مثال سوء مصرف مواد به وسیله عضو خانواده، ممکن است به وسیله سرمشق گیری و تقویت ها توسط اعضای دیگر خانواده صورت گیرد. سوء مصرف مواد فرد ممکن است به صورت ضمنی توسط والدین که به صورت تأیید همراهی فرد با گروه همسالان مصرف کننده مواد باشد تقویت شود یا به واسطه سهل گیری والدین که به نوجوان اجازه می دهد که تجربه اولیه با مواد داشته باشد، سطوح بالاتر آن ممکن است تعارضات خانوادگی واسترس ها، بعنوان محرک هایی برای سوء مصرف مواد به حساب آیند .

این نظریه بر مداخلات کوتاه مدت و مختصر تأکید می کند و در جهت نگرانی های آنی خانواده معتاد که باعث مطرح شدن نیازهای اضطراری خانواده می شود جهت گیری می کند و به اعضای خانواده کمک می کند که روش­های سالم­تر فکر کردن و رفتار کردن را پیدا کنند و این کار احتمالاً ادامه اعتیاد را کاهش خواهد داد. مشاوران خانواده در حوزه اعتیاد به اعضای خانواده و نظام خانواده کمک می کنند که درک بهتری از آنچه که اعضاء با خودشان می گویند به دست آورند، افکار اگر من مواد مصرف کنم، دیگران فکر می کنند من آدم خوبی هستم و مرا دوست خواهند داشت؛ احساس , اضطراب، افسردگی و عصبانیت؛  رفتار ,بحث، جنگ و دعوا ، گوشه گیری. مشاوران خانواده در حوزه اعتیاد درک اعضای خانواده از اینکه رفتارهای معتادگونه چگونه با پیامدهای منفی مرتبط هستند را افزایش می دهد .

منبع

نامنی،ابراهیم(1392)، اثربخشی خانواده درمانی راه حل مدار – ساختاری در درمان ( قطع مصرف مواد) افراد وابسته به مواد،پایان نامه دکترای تخصصی،روانشناسی ، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0