رویکردهای درمانی به حل تعارض

بمنظور برخورد با تعارضات زناشويي و حل آن ها، رويكردهاي درماني گوناگوني وجود دارد :

مدل­هاي روايتي و راه حل مدار : در این روش  بر روي نقاط مثبت، تشخيص و تعيين راه حل به جاي مشكلات، يافتن استثنا در رخدادهاي ناگوار و جستجوي ديدگاه ترجيحي افراد، تأكيد می­کند .

مدل­هاي سيستمي: این مدل تعارض را حاصل تعاملات ناكارساز و ساخت خانوادگي بهم تنيده يا شديداً گسسته مي­داند و سعي در تغيير جايگاه مرزهاي ميان افراد در درمان دارد.

درمان­هاي شناختي- رفتاري: در این مدل علت تعارضات را افكار خودآيند، تحريف­هاي شناختي و باورهاي غيرمنطقي دانسته و راه درمان را كاركردن بر روي اين باورها و افكار بيان مي­كند.

اين رويكردها بر حل محتوايي تعارض تأكيد بيشتري مي­ورزند، اما به عواطف توجه چنداني ندارند و همين عامل باعث مي­شود تا مشكلات زوجين به صورت موقتي حل شود، اما ماهيت تكرار گونة تعارضات آنها همچنان باقي بماند.

امنيت هيجاني: يكي از رويكردهاي درماني براي حل تعارضات زناشويي كه از منظر عاطفه به زوجين مي­نگرد، مدل امنيت هيجاني است كه برخاسته از نظرية عواطف تامكينز، و نظرية دلبستگي بالبي، است و بر دو حوزة عزّت نفس و دلبستگي  تأكيد دارد.

كترال، ارائه دهنده مدل امنيت هيجاني بر اين باور است، زيربناي بيشتر تعارضات در روابط صميمانه احساس رنجش يكي از زوجين است .آنچه در ارتباطات جريحه­دار مي­شود، احساس مثبت فرد دربارة خودش يا ديگري است. زماني كه احساسات مربوط به خود جريحه­دار مي­شود، غرور كاهش يافته، شرم فعال شده و عزّت نفس فرد تهديد مي­شود و زماني كه احساسات درباره ديگري جريحه­دار مي­شود، اعتماد كاهش يافته، بي­اعتمادي فعال و دلبستگي تهديد مي­شود. در چنين شرايطي با تهديد عزّت نفس و دلبستگي، امنيت هيجاني در فرد كا هش مي­يابد. فقدان احساس امنيت هيجاني خود را به دو شكل در زوجين نشان مي­دهد: افزايش واكنش نسبت به زوج مقابل كه خود به تعارضات مكرر و حل نشدني منجر مي­شود و استمرار حالت جدايي كه به رابطه­اي سرد و سطحي و نارضايت گونه منجر مي­شود .

منبع

رمضانی فتاتویی،صدیقه(1394)، معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0