رويكردهاي ارزيابي عملكرد و سازگاری خانواده

واژه هاي ارزيابي و سنجش به لحاظ تعريف و كاربرد متمايز از هم هستند. ارزيابي به روال توام با قضاوت و به دايره شمول بيشتري اتلاق مي شود كه شامل مشاهدات ذهني و براداشتهاي حاصله از طريق طي كردن روند سنجش مي باشد، معمولا به دنبال سنجش مي آيد و دال بر نوعي قضاوت دلخواه است كه متضمن تجربه و دانش و نيز سوگيري ها، رغبتها ،نظام ارزشي و نقطه نظرهاي آزماينده است و سنجش به روال رسمي مصاحبه و اجراي ابزارهاي عيني و فرافكني خاصي اتلاق مي شود كه مستلزم نمره گذاري است. وي اظهار مي دارد كه حداقل دو چشم انداز نظري درباره ارزيابي وجود دارد. يكي،كه روانشناختي محض است، شامل مكاتب انسان گرايي، شناختي و رفتاري است. در اين ديدگاه فرد جايگزين خانواده مي باشد و ديگري مبتني بر استفاده سيستم هاست .

در اين ديد، هر عضوي در خانواده بر خانواده اثر مي گذارد و از ديگران اثر مي پذيرد. اين ديد بر اهميت مراوده هاي خانوادگي، صرف نظر از تأثير فرد تأكيد مي ورزد و كليت خانواده را در نظر مي گيرد. ديد سيستمها، نقش فرد را در كارايي يا كارايي خانوادگي ناكارساز با نقش همه اعضاي خانواده هم ارز و يكسان مي داند. فرد و خانواده داراي اثرات چند سويه اي مي باشند، يعني بين آنها اثرات چند سويه و مستمر وجود دارد. لذا مدلهاي سنجش كارايي خانواده نيز بر همين پيش فرض استوارند.

با ورود نظريه سيتم ها به حوزه خانواده و طرح نظريه سيستمها ي خانواده توسط آكرمن ، زمينه مساعدي براي رواج نگرش سيستمي به خانواده و تحقيقات مبتني بر مفاهيم نظري تفكر سيستمي فراهم گرديد و ساخت،كارايي و الگوهاي تعاملي اعضاي خانواده مورد توجه قرار گرفت و با توجه به پيچيدگي مفاهيم سيستمها، برخي محققان بر ساخت و طراحي ابزارهايي بر اساس سنجش كارايي خانواده همچنان اصرار ورزيدند.والش  ، بازنگري جامعي از مدلهاي فرايندهاي خانواده سالم وكارساز به عمل آورد و اذعان نمود كه واژه طبيعي يا سالم به گونه هاي مختلفي قابل تفسير است.

بازنگري خود را بر اساس چهار تعريف از طبيعي وسالم بودن آغاز كرد كه عبارتند از:

  • سلامت يا فقدان بيماري
  • ديد آرمان گرايانه از خانواده با عملكرد بهينه و ارماني
  • متوسط آرماني
  • فرايندهاي طبيعي

وي سپس چنين نتيجه مي كيرد كه مدلهاي روان درماني و مدلهاي چند نسلي خانواده درماني، هر دو داراي اين فرض آشكار مي باشند كه ظرفيت والدين براي ايجاد ارتباط با هم و فرزندانشان به شيوه سازشي،برآيند روابط دوران كودكي در خانواده اصلي خودشان است..

رويكرد ساختاري

مدل ساختاري عملكرد خانواده توسط مينوچين ،در كتاب خانواده و خانواده درماني توصيف شده. اين رويكرد به توصيف شش جنبه از عملكرد خانواده مي پردازد كه مينوچين پيشنهاد مي كند بايد از سوي درمانگر ارزيابي شوند و بر اساس آن نوع درمان طرح شود. شش جنبه عبارتند از:

  • ساختار خانواده
  • انعطاف پذيري
  • منبع
  • محيط زندگي
  • مرحله رشدي
  • رابطه علائم بيمار با الگوي تعاملي خانواده.

اين رويكرد شيوه هاي درك سيستمهاي اصلي و فرعي خانواده و مرزهاي آن را نيز به درمانگر يادآور مي شود. درمانگر ساختي نظام خانوادگي را بدون درگير شدن با وسعت تحريف واقعيت به هم پيوند مي دهد و ساختار آن را با ورود به تعاملات آن تجربه مي كند. مرزها به وسيله مشاهده تعاملات خانوادگي و اقدامات طرح شده، مانند تلاش براي ايجاد مرزهاي ميان سيستمهاي فرعي يا فروريختن آن،ي ادداشت و ترسيم مي شود .

مدل چند مختصاتي

راسل، آنچه را مدل چند مختصاتي ارزيابي خانواده ناميدند توصيف كرد و سپس نظريه تجديد نظر شده اي به چاپ رسانيدند.آنها با بازنگري متون فشرده متون، دو جنبه رفتار خانواده، يعني يكپارچگي و انطباق پذيري را تشخيص دادند و معتقدند كه از اهميت بنيادي برخوردار است.يكپارچگي شاخصي است براي نزديكي عواطف افراد خانواده به يكديگر. انطباق پذيري خانواده شاخصي است براي تغيير پذيري خانواده و اينكه تا چه حد مي توان خانواده را ثابت دانست. عملكرد رضايت بخش زوجين، يا يك گروه خانوادگي بزرگتر به دو عنصر ثبات و تغييرپذيري نياز دارد. اين دو ويژگي به نحو مناسبي با هم توازن پيدا مي كند. يكپارچگي نيز بايد تقريباً در وسط قرار بگيرد نه در دو انتهاي يك پيوستار.

اين مؤلفان سه وسيله ارزيابي نيز براي ارزيابي يكپارچگي و انطباق پذيري خانواده تدوين كرده اند. يكي از آنها مقياسهاي ارزشيابي انطباق پذيري و يكپارچگي خانواده است. اين مقياس سی ماده دارد. مدل چند مختصاتي نشان دهنده بعدي از ارتباط خانوادگي نيز هست كه بعد تسهيل كنندگي ناميده مي شود و وجود آن براي تسهيل حركت زوجها و خانواده در اين دو بعد ؛يكپارچگي و انطباق حياتي است .

مدل بيورز

اين مدل را بيورز، در سال 1981 معرفي نمود و آنرا در مقايسه با مدل چند مختصاتي داراي مزاياي بيشتري مي داند. مدل بيورز بر دو محور استوار است: يكي مربوط به كيفيت سبك تعامل خانواده كه با عناوين گرايش به مركز   و آميخته و ديگري با عنوان گريز از مركز  طبقه بندي شده است. اين مدل جز روشهاي مشاهده اي است، در اين مدل ازچند داور خواسته مي شود به مشاهده رفتارضبط شده هريك از اعضاي خانواده براساس پنج محور و مطابق با انواع عناوين فرعي هر محور بپردازند سپس نمره گذاري كنند,محورها و زيرعنوانهاي مورد نظر عبارتند از:

  1. محور (1):ساخت خانواده شامل: قدرت آشكار، ائتلافهاي والدين، نزديكي و صميميت  و ساختار قدرت مي باشد.
  2. محور (2) : اسطوره شناسي ,يعني ميزان همخواني تصور خانواده از خود با ارزيابي داور از رفتار خانواده.
  3. محور (3): مجادله هاي هدف دار ,اثز بخش بودن مجادله هاي خانوادگي .
  4. محور (4): خودمختاري شامل:ارتباط بر اساس تصوير از خود، مسئوليت پذيري، مداخله و نفوذپذيري.
  5. محور (5): عواطف خانوادگي شامل: ابراز عواطف، حال و هوا و روحيه، همدلي و تعارض.

در اين مدل كه تلاشي براي تلفيق نظريه سيستمها و نظريه تبادلي است، خانواده ها بر اساس كيفيت اسلوبي يا سبك تعامل و ميزان كارايي خانوادگي روي يك مقياس پنج نقطه اي رتبه بندي مي شوند. خانواده هايي كه كارايي مناسب و بهينه اي دارند، خانواده هاي با كفايت ناميده مي شوند و خانواده هايي كه دامنه مياني، مرزي و شديداً آشفته قرار مي گيرند، خانواده هايي هستند كه كارايي ضعيف تري دارند.

اعضاي خانواده هاي گريزنده از مركز تا حد زيادي رضايت از رابطه را در فاصله گرفتن از درون خانواده مي دانند و اعضاي خانواده هاي گرونده به مركز معتقد است كه دنياي بيرون خانواده چيزي براي عرضه به آنها كه موجب رضايتشان شود ندارد. طبق اين مدل هر دوي اين خانواده ها از كارايي ضعيفي برخوردارند. مدل بيورز ، به لحاظ تحليل مقطعي كارايي فعلي خانواده با مدل چند مختصاتي وجه اشتراك دارد .

مدل مك مستر در مورد كاركرد خانواده

اين مدل راه مفيدي براي بررسي خانواده ها ارائه مي دهد و بر رويكرد نظام دار استوار است. اين رويكرد شش جنبه كاركرد خانواده را مدنظر قرار مي دهد:

  • حل مساله
  • ارتباط
  • نقش ها
  • پاسخ گویی عاطفی
  • دخالت عاطفی
  • کنترل رفتار.

اين طرح با كاركرد فعلي خانواده سر و كار دارد نه با رشد قبلي يا مرحله تحولي كنوني آن و شيوه سنجش خانواده در اين مدل به سبك مشكل محور است. باركر معتقد است مزاياي زاويه ديد مك مستر در عمل نشان داده است او در ميان تمام مدلها ،حتي براي سنجش كارايي زوجين و درمان آنها، اين مدل را پيشنهاد مي كند. در اين مدل توجه خاصي به مهارتهاي سازشي خانواده كه منجر به تكامل و ابقاي آن مي گردد معطوف شده است .

مدل فرايند كاركرد خانواده

اين مدل نيز نهايتا از طرح طبقات خانوادگي مشتق مي شود. همانطور كه توسط استين هاور و همكارانش، بيان شده، اين مدل كاركرد خانواده را در طول شش بعد بررسي مي كند،كه همه جز يكي، شبيه به طبقات مدل مك مستر، است که عبارتند از:

  • انجام وظيفه كه شبيه به حل مسئله مدل مك مستر است.
  • ايفاي نقش
  • ارتباط از جمله ابراز عاطفی
  • دخالت عاطفي
  • كنترل
  • ارزشها و هنجارها

منبع

شاه حاتمی،فتانه(1393)، مقایسه ای  عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیر،پایان نامه کارشناسی ارشد،مددکاری اجتماعی،دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0