رضایت زناشویی

خانواده از  ارکان عمده و نهادهای اصلی هرجامعه و یکی از طبیعی ترین گروه هایی است که می تواند نیازهای مادی، عاطفی، تکاملی و همچنین نیازهای معنوی انسان ها را برطرف نماید. اهمیت خانواده به اندازه ای است که سلامت و بالندگی هر جامعه ای وابسته به سلامت و رشد خانواده های آن است. با این وجود، همچنان میزان طلاق و ناسازگاری های زناشویی با رعایت همه احتیاط های لازم در مرحله انتخاب زوج، رو به فزونی است و هر روز دادگاه های خانواده از تعداد روزافزون زوج هایی خبر می دهند که تنها و تنها به جدایی رضایت می دهند.یکی از جوانب بسیار مهم یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند، ولیکن آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی، است نشانگر آن است که رضایت زناشویی به آسانی قابل دستیابی نیست.

در همان هفته ها و ماه های اول ازدواج، عدم توافق های جدی و مکرری تولید می گردد که چنان چه حل نگردند، می توانند رضایت و ثبات این واحد را تهدید کنند.علاوه بر این، قطع نظر از اینکه از همه ازدواج هایی که به طلاق ختم می گردند، بسیاری از ازدواج های نا موفق نیز وجود دارند که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمی گیرند. لذا آرام کردن و کاهش  پریشانی زوج به خاطر پیامدهای منفی شدید مرتبط با آن، حائز اهمیت است.

از نظر لید، همسرانی که دچار تعارض می شوند، در واقع زوجینی هستند که چیزی که یکی می خواهد، دیگری نمی خواهد. هرگاه این تعارض به صورت تعارض مخرب درآید رنجش و خصومت موجود، نسبت به شخص مخاطب، باعث کاهش اعتماد، اطمینان دوستی، همکاری و صمیمیت آنها می شود. در حالیکه تحقیق در زمینه رضایت زناشویی تاریخچه طولانی و مستندی دارد از میزان بالای طلاق مشخص می گردد که هنوز در مورد شیوه های دستیابی و حفظ یک سطح رضایت زناشویی کافی که موفقیت زناشویی را تضمین نماید، آگاهی بسیار اندکی وجود دارد.تعریف اصطلاح  رضایت زناشویی کار آسانی نیست و اغلب با تعریف اصطلاحاتی چون کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری، قابل جابجایی است.رضایت زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از ازدواج و رضایت از همدیگر دارند.

برادبری، بیچ، فینچام و نلسون، رضایت زناشویی را به عنوان نگرش ها یا احساسات کلی فرد نسبت به همسر و رابطه اش تعریف می کنند چنین تعریفی از رضایت زناشویی نشان می دهد که رضامندی یک مفهوم تک بعدی، و مبین ارزیابی کلی فرد نسبت به همسر و رابطه اش می باشد. وجود رضایت از زندگی زناشویی برای دوام زندگی زناشویی و لذت بردن از با هم بودن امری اجتناب ناپذیر است ولی وجود رضایت در زندگی زناشویی به معنای عدم تعارض در روابط زناشویی متقابل نمی باشد و این تصور که برای داشتن زندگی سرشار از شادی و خوشبختی نباید تعارض در روابط وجود داشته باشد اشتباه محض است، زیرا بروز تعارض در روابط انسان ها با یکدیگر اجتناب ناپذیر می باشد.

گوردون، باکوم، اپستین، بارنت و رنکین، رضایت زناشویی را شامل سازگاری و انطباق درونی و بیرونی زن و مرد می دانند به طوری که در موقعیت های مختلف زندگی یک تفاهم دو جانبه بین آنها وجود داشته باشد.در حالیکه به نظر می رسد ازدواج یک ارتباط بسیار مطلوب است اما آمار طلاق نشانگر آن است که رضایت زناشویی به آسانی قابل دستیابی نیست. در همان هفته ها و ماه های اول ازدواج، عدم توافق های جدی و مکرری تولید می گردد که چنانچه حل نشوند می توانند رضایت و ثبات زناشویی را تهدید کنند.وینچ،معتقد است که رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود با وضعیت مورد انتظار است. براساس این تعریف رضایت زناشویی وقتی وجود دارد که وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار منطبق باشد.

رضایت زناشویی، مهم ترین و اساسی ترین عامل جهت پایداری و دوام زندگی مشترک است. درصورتیکه زوج ها بتوانند سطح رضایت را در زندگی زناشویی افزایش دهند، خانواده را از آسیب ها محفوظ می دارند. در این زمینه اسچوماچر و لئونارد، مهمترین عامل در رضایت زناشویی را انطباق بین زوجها توصیف می کنند و معتقدند که این عامل سطح رضایت زناشویی را افزایش می دهند . برادبوری و کارنی، رضایت زناشویی را به عنوان نگرش ها یا احساسات کلی فرد نسبت به همسر و رابطه اش تعریف می کنند. چنین تعریفی از رضایت زناشویی نشان می دهد که رضایتمندی یک مفهوم تک بعدی و مبین ارزیابی کلی فرد نسبت به همسر و رابطه اش می باشد توانایی زوج ها برای حل و فصل تعارض و مقابله با آن تعیین کننده رضایت یا عدم رضایت از رابطه زناشویی می باشد و اشتباه عمده زوج ها در این است که ایجاد رابطه مطلوب و رضایتبخش را ساده گرفته و به آن توجه لازم را مبذول نداشته اند؛ در حالیکه شرایط متعددی لازمه ایجاد و تداوم رابطه مطلوب می باشد. سه شرط مهم و اجتناب ناپذیر برای رابطه رضایت بخش به قرار زیر است :

  • باز بودن و هم فهمی : شریک احساسات و عواطف طرف مقابل بودن.
  • پذیرش : دیگری را همانگونه که هست قبول کردن و از پیش داوری درباره او امتناع کردن.
  • توجه و عطوفت : اهمیت دادن به طرف مقابل و احساس تعهد نسبت به رفاه او.

منبع

مشتاقی،مرضیه(1390)، آموزش انسان گرایی بر باورهای ارتباطی ، رضایت زناشویی و شادکامی زوجین،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0