دیدگاه ها و سبب شناسي نارساخواني

درطول تاريخ، متخصصان با توجه به ديدگاه نظري خود به تبيين نارساخواني پرداخته‌اند. تانمر، معتقد است به دليل وجود تعاريف و تبيين‌هاي متفاوت از نارساخواني، علت واحدي نمي‌تواند مفهوم نارساخواني را روشن سازد. لذا نارساخواني باید درسطوح عصب­شناختي، ژنتيكي، حركتي، شناختي، رفتاري و محيطي تبيين گردد . به طور کلی، متخصصان عصب­شناختی بر اين باور هستند كه نارساخواني يك اختلال رشدي-عصبي است كه مبناي زيست‌­شناختي ­دارد، درحالي كه متخصصان تعليم وتربيت و روان‌شناسان معتقدند كه نارساخواني بايد در سطح شناختي و رفتاري تبيين گردد. یکی از مهمترین عوامل سبب ساز نارساخوانی، عوامل ژنتيكي هستند که در بروز اختلالات خواندن نقش مهمي دارند. مطالعات نشان مي‌دهند كه 35 تا 40 درصد بستگان درجه اول كودكان نارساخوان دچار نوعي ناتواني در خواندن هستند. مطالعات نشان داده­اند که آگاهي واج شناختي (توانايي رمزگشايي اصوات و درك كلمات) با كروموزوم 6 ارتباط دارد. به علاوه توانايي شناسايي كلمات واحد با كروموزوم 15 ارتباط دارد . تحقيقات­ دیگر نیز نشان مي‌دهند كه ژن‌هاي مشخص‌كننده نارساخواني بر روي كروموزوم‌ 15 و كروموزوم 6  مشاهده شده‌اند. لذا ارتباط عوامل ژنتيك با نارساخواني منجر به شناسايي زودهنگام كودكان نارساخوان مي‌گردد . به اعتقاد متخصصان علوم اعصاب، نارساخواني مبنای عصب‌­شناختي دارد و مشكل افراد نارساخوان در كسب مهارتهاي خواندن، از كاركرد مغزي نابهنجار ريشه مي‌گيرد. مغز افراد نارساخوان از نظر ساختاري و كاركردي از مغز افراد بهنجار متفاوت است. مطالعات پژوهشی درباره مغز افراد نارساخوان، بيشتر از نوع مطالعات كالبدشكافي بعد از مرگ بوده است. در اين پژوهشها از فنون تصويربرداري جديد مغز و مطالعات ژنتيك ناتوانی های يادگيري استفاده مي‌شود .نتايج پاره‌اي از تحقيقات با استفاده از MRI نشان داده‌اند در كودكان دارای ناتوانی های يادگيري، لوب گیجگاهی نيمكره چپ نسبت به نيمكره راست ازعدم تقارن كمتري برخوردار است. مطالعات توموگرافي با نشر پوزيترون  (PET) برخي محققان را به اين نتيجه رساند كه الگوهاي جريان خون قطعه گيجگاهي نیمکره چپ در حين تكاليف زباني در كودكان نارساخوان با ساير كودكان متفاوت است. همچنين برخي مطالعات تجزيه سلولي نشان داد كه در افراد نارساخوان، در دستگاه مولكولي بينايي؛ که درحالت طبيعي دارای سلولهاي بزرگ است, تنه‌هاي سلولي كوچكتر و نامنظم‌تر از حد انتظار وجود دارد. تحقيقات اخير در رشته عصب روانشناسی و علوم عصبي حاكي از آن است كه احتمالا نقطه‌ ضعف كودكان نارساخوان بيشتر در حافظه فعال و فرآيندهاي رمزگرداني است تا توجه يا حافظه طولانی مدت. فرض بر اين است كه عوامل مربوط به رشد نیز در بروز ناتوانی های خواندن نقش موثری دارند . افراد نارساخوان در مقايسه با افراد بهنجار، فعاليت كمتري در نيمكره‌ چپ مغز دارند. موتر، بر اساس اسكن‌هاي PET گزارش نمود كه افراد بزرگسال نارساخوان هنگام خواندن با صداي بلند و در طي بازشناسي كلمه و غيرکلمه نسبت به گروه كنترل در ناحيه كرتکس گیجگاهی پس سري چپ فعاليت كمتري را نشان داده‌اند. اين يافته‌ها ممكن است حاكي از آن باشد كه تفاوتهاي پردازش بين كودكان و بزرگسالان نارساخوان ناشي از نارسايي در پردازش نيمكره مغزي چپ است. موتر ، اظهار مي‌دارد افراد نارساخوان ممكن است در سطح عصب شناختي، نابهنجاريهاي ميكروسكوپي كورتيكال به شكل جابجایی قشرمغز و اختلال در لایه های قشر مغز داشته باشند . هاگتوت، معتقد است تفاوتهاي موجود بين ساختارهای دستوری و زبان­های متفاوت مي‌تواند شيوع و ماهيت مشكلات خواندن را در زبان­هاي مختلف تحت‌تاثير قرار دهد. همچنين اظهار مي‌دارد كه نارسايي های ديداري يا شنيداري با نارساخواني مرتبط هستند و اين امر مي‌تواند حاكي از بدعملكردي سيستم مگنوسلولار مغز باشد و نارساخواني را نتيجه نابهنجاري در مسير عصبي سيستم بينايي مي‌داند.

شناخت گرایان ادعا می کنند که رشد کلامی پس از رشد غیر کلامی به وجود می آید. در واقع به باور شناخت گرایان رشد غیر کلامی زیربنای رشد کلامی است. در صورتی که ارتباط و توازن رشد عادی کلامی و غیر کلامی برهم بخورد سیستمی که بهتر رشد کرده است برای حل مسائل به کار گرفته می شود . کودکان نارساخوان نیز معمولا تمایل دارند از توانایی های غیر کلامی خود برای انجام تکالیف مدرسه استفاده کنند.

روان تحلیل گری از زاویه ای دیگر به بررسی احساسات کودکان نارساخوان پرداخته است. مطابق با این دیدگاه، کودک طبیعی با عملکردهای نظام عصبی سالم، من خود را گسترش می دهد و تکامل می بخشد. این کودک از امکانات فراوانی برخوردار است و روابط او با دیگران رضایت خاطر دو جانبه ای را برای او فراهم می کند اما کودک نارساخوان دارای کنش های من ناقص است و اغلب تلاش های کودک در به نتیجه رساندن فعالیت هایش به احساس ناکامی تبدیل می شود و به نکوهش خود می­پردازد و دچار خود پنداره منفی می گردد. مطابق با نظریه فرابری آگاهی­ها، بشر نمونه بردار آگاهی ها و محرک های پیرامونی است که تنها نمونه ای از این محرک ها را تجربه می کند. کودکان نارساخوان مطابق با این نظریه دارای دشواری هایی در خصوص دریافت، ضبط و بازگردانی آگاهی های داده شده در مجرای یادگیری خاصی هستند. آن ها کندتر از همسالان می آموزند و از لحاظ پردازش شنوایی دارای مشکل می باشند و دیرتر از سایرین پاسخ می دهند. دیدگاه تاخیر در رشد نیز اظهار می دارد که کودکان نارساخوان از نظر کیفیت یادگیری تفاوتی با دیگر کودکان ندارند اما کمیت یادگیری در کودکان نارساخوان با کودکان عادی  متفاوت است و آن ها در فراگیری مطالب نسبت به همسالان بسیار کند عمل می کنند و به زمان بیشتری برای عکس­العمل و پاسخ احتیاج دارند .

کودکان نارساخوان ممکن است دارای مشکلات حرکتی نیز باشند. كاركرد سيستم حركتي نتيجه فعاليت سلولهاي هرمی واقع در قشر حركتي مغز، سطوح مختلف سيستم عصبي، عضلات و مفاصل، سطوح زیرقشری، مخچه، ساقه‌مغز، مغز مياني و حتي سيستم ليمبيك تا قشر مغز می باشد. اگر مراكز زیرقشری به طور صحيح عمل نكنند هماهنگي و موزوني حركت از بين مي‌رود و اگر مفاصل و عضلات درست عمل نكنند علامتي جهت اصلاح حركت به مراكز قشر فرستاده نمی شود و بدين ترتيب اجرا و درستی حركت غيرممكن مي­گردد. بنابراين عملكرد پيوسته، همزمان و درجه‌بندي شده مراكز و مناطق گوناگون سيستم عصبي، عملكرد مناسب حرکتی را شكل مي‌دهند به طوري كه قطع يكي از حلقه‌ها يا اختلال در يكي از اين مراكز كاركرد مربوطه را با اشكال روبرو مي‌كند . در زمينه مهارتهاي حركتي كودكان نارساخوان، تحقيقات زيادي صورت گرفته است. پاره‌اي از پژوهشگران اظهار مي‌دارند كه عدم رسش مغز ممكن است منجر به نارساخواني شود و فراتر از آن مي‌توان در اكتساب مهارتهاي زبان، حركت و تعادل اختلال ايجاد كند . عوامل شناختي مثل حافظه و مشكلات سرعت پردازش از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که مي‌تواند توسط معلم كلاس كه با راهبردها و پيشرفت يادگيري دانش‌آموز در ارتباط است، مشخص شود و مي‌تواند روي طرح درس و پيشبر‌د برنامه درسي تاثير بگذارد. پاره‌اي از عوامل شناختي كه مي تواند در ارتباط با نارساخواني دارای بیشترین تاثیر باشد، عبارتند از: پردازش آواشناختی ، فراشناخت و نارسايي واج شناسی که در سن 6 سالگي قوي‌ترين پيش‌بيني‌كننده مشكلات نارساخواني است .

مطالعات ديگر بيانگر آن است كه سرعت‌گفتار بعنوان پيش‌بيني كننده‌اي قوي برای مشكلات نارساخواني مطرح می شود و اين امر در تحول آزمون توانايي­هاي آواشناختي منعكس شده است. بر اساس فرضيه نقص دوگانه پنولازی ،  ممکن است افراد نارساخوان در پردازش آواشناسي و سرعت نامگذاري  مشكلاتي، داشته باشند. جالب توجه است كه سرعت پردازش و سيالي معنايي در برخي آزمونهاي متداول كودكان نارساخوان وجود دارد.

یکی دیگر از عوامل اصلی در بروز نارساخوانی در کودکان مشکلات فراشناختی است. اصطلاح فراشناخت، به شناخت فرد درباره‌‌ فرايندهاي شناختی خود و چگونگي استفاده بهينه از آن براي رسيدن به هدف‌هاي يادگيري گفته مي‌شود. راهبردهاي فراشناختي، فرايندهايي پي‌در‌پي هستند كه شخص براي كنترل فعاليت‌هاي شناختي و براي اطمينان از دست‌يابي به يك هدف شناختي به كار مي‌گيرد. اين فرايندها در تنظيم و هدايت يادگيري، برنامه‌ريزي و نظارت بر فعاليت‌هاي شناختي، و همچنين در وارسي آن فعاليت‌ها به شخص كمك مي‌كند . بسياري از دانش‌آموزان نارساخوان از راهبردهاي فراشناختي ضعيفي برخوردارند. بسياري از آن ها فاقد راهبردهاي طرح­ريزي، نظارت، و ارزيابي رفتارهاي خود مي‌باشند. همچنين راهبردهاي درك خواندن دانش‌آموزان نارساخوان به اندازه دانش‌آموزان عادی تحول نمي‌يابد. آنها همچنين ممكن است در جستجو و استفاده از ساختار متن خاص به عنوان يك چهارچوب سازمان‌يافته براي هدايت رمزگرداني و يادآوري، كمتر ماهر باشند و در مقايسه با خوانندگان بهنجار، از يادآوري ضعيف‌تري برخوردارند. به طور کلی مشاهدات انجام شده بر فعاليت‌هاي خواندن و هجي‌كردن مي‌تواند در سطح رفتاري توصيف شود. اين رفتارها مستقيما قابل مشاهده هستند. از ويژگي­هاي قابل مشاهده نارساخواني مي‌توان هجي‌كردن ناصحيح كلمات، يا خواندن كلمات به­طور نادرست را ذكر كرد. چنين مشاهداتي تحت تاثير شماري از عوامل محيطي از جمله زمينه‌هاي فرهنگي و اجتماعي، و محيط كلاس درس قرار می گیرد. عمدتا عوامل رفتاري با عوامل آموزشي و محیطی ارتباط دارد . با توجه به یافته های ارائه شده در سطور پیشین می توان بیان کرد که تمام مولفه‌هاي مدل عصب شناختي، شناختی و رفتاري با يكديگر تعامل دارند و بر يكديگر اثر مي‌گذارند.

اغلب مربيان احساس مي‌كنند كه محيط‌هاي نامناسب يا يادگيري ضعيف به طور معناداري با مشكلات يادگيري و رفتاري اكثر كودكان نارساخوان مرتبط است. شواهدي وجود دارد مبتنی بر این كه مشكلات اكثر دانش‌آموزان نارساخوان از طريق آموزش منظم و مستقيم اصلاح مي‌شود و برنامه‌هاي آموزشي ضعيف، فقدان فعاليت‌­هاي انگيزشی و مواد و روش­هاي نامناسب به عنوان علت ناتوانی­های يادگيري دوران كودكي شناخته شده است. بنابراين، تنظيم غيراصولي برنامه‌هاي درسي، متراكم كردن مواد آموزشي، تاكيد بر محفوظات، عدم استفاده از مواد آموزشي مرتبط، بي‌توجهي نسبت به نيازها و ويژگي­هاي فردي دانش‌آموزان و ناتواني در طراحي و اجراي برنامه‌­هاي آموزشي انفرادي از جمله عوامل محيطي سبب ساز ناتوانی های يادگيري است . شواهد پژوهشی مختلف نشان می دهند که معمولا از هر سه كودك نارساخوان، دو كودك داراي تضادورزي، پرخاشگري، درخودماندگی، بی اختیاری ادرار ثانویه و اختلالهاي خواب هستند. اما عقايد درباره تفسير اين اختلالها متفاوتند.

 برخي از محققان، اختلالهاي رفتاري را پيامد مستقيم نارساخواني و ناكامي‌هاي ناشي از آن مي‌دانند. براي مثال تمپل،در بررسي 200 كودك نارساخوان به اين نتيجه رسید كه بي‌نظمي‌هاي ذكر شده در 80% موارد پس از آموزش خواندن ظاهر مي‌شوند و بروز اختلال به بازخورد خانواده نيز وابسته است. هنگامي كه والدين تفاهم و محبت نشان مي‌دهند، اختلالهاي رفتاري به­ندرت مشاهده مي‌شوند و وقتي طرد كننده‌ و انعطاف ناپذيرند، مشكلات زيادي به وجود مي‌آيد. اين احتمال وجود دارد، در گروهي از نارساخوانها، اختلالهاي رفتاري داراي جنبه نخستين باشد. افراد اين گروه، كودكاني هستند كه در همه سطوح تحول‌نايافته‌اند، فاقد كنجكاوي عقلي مي‌باشند و با خود و جهان پيرامون خود سازش نايافته‌اند. بدين ترتيب مشكلات خواندن در آنها به تشديد تحول نايافتگي و افزايش وابستگي به محيط (بخصوص مادر) منجر مي‌شود و نسبت به مدرسه رغبتي نشان نمي‌دهند. بالعكس، در گروهي ديگر از نارساخوان ها، مشكلات رفتاري جنبه ثانوي واكنشی دارند. براي اين گروه از كودكان، نارساخواني يك شكست است؛ شكستی كه برحالت عاطفي آنها تاثير مي‌گذارد، موجب پرخاشگري يا بازداري مي‌شود، ضمن آنكه انزجار خاصي را نسبت به زبان نوشتاري در آنها به وجود مي‌آورد.

منبع

پهلوان نشان،سحر(1393)، اثر بخشی برنامه ایمن سازی روانی بر سبک اسناد دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0