توسعه تکنولوژی
فرایند توسعه تکنولوژی از طریق دو بستر اصلی شکل می گیرد که عبارتند از فرایند انتقال تکنولوژی و فرایندایجاد تکنولوژی. فرایند انتقال تکنولوژی شامل مراحل کسب، جذب، بومی سازی و اشاعه تکنولوژی است و بر دانش و تکنولوژی منابع خارج از سازمان استوار است، در حالی که ساخت تکنولوژی با تکیه بر توانایی های داخلی بنگاه صورت می پذیرد.اکتساب تکنولوژی یکی از مراحل مشترک در هر دو روش توسعه تکنولوژی به حساب می آید. کسب تکنولوژی اشاره به دانش مورد نیاز بنگاه دارد تا محصولات جدید تولید شود و یا فرایندهای جدید به کار رود. این دانش ممکن است از داخل کشور یا از منابع خارجی تامین شود و ممکن است شامل خرید کالاهای سرمایه ای و یا نرم افزار باشد.
گزینه های مورد نظر برای اکتساب تکنولوژی را می توان به اکتساب، ادغام، لیسانس دهی، سرمایه گذاری مشترک، R&D مشترک، قرارداد R&D ،اتحاد، برون سپاری و کنسرسیوم اشاره نمود .تمامی روش های فوق را می توان در قالب سه روش کلی دسته بندی نمود که شامل ساخت، خرید و ساخت یا خرید است. انتخاب روش های مناسب برای کسب تکنولوژی یکی از چالش هایی است که سازمان ها همواره با آن درگیر هستند. یکی از تصمیمات استراتژیک کلیدی در ساختاربندی استراتژی های تکنولوژی، چگونگی اکتساب تکنولوژی های مورد نظر برای شرکت ها می تواند باشد .ساختارهای کارا و اثربخش در استراتژی های تکنولوژی به عنوان یکی از عوامل ساخت مزیت رقابتی در سازمان است .اکنون به عوامل موثر در استراتژی های اکتساب تکنولوژی به صورت عام و سپس به صورت تخصصی به تشریح بازیگران موثر در استراتژی های اکتساب تکنولوژی و روش های برون سپاری در صنعت فناوری اطلاعات پرداخته می شود.
فرایندهای پنج گانه مدیریت تکنولوژی
برای درک اهمیت استراتژي تکنولوژي در سطح بنگاه لازم است نخست فرايندهاي پنج گانه ي مديريت تکنولوژي را، به اختصار تشريح کنيم.
فرایندهای پنج گانه مدیریت تکنولوژی
مديريت تکنولوژي از ديدگاه فرايندي مشتمل بر پنج فرايند زير است:
کشف و شناسايي تکنولوژي هاي مرتبط :
اين فرايند که سرآغاز يک مديريت تکنولوژي اثربخش به شمار مي آيد، به کشف و شناسايي تکنولوژي هايي اختصاص دارد که به نحوي از انحاء با مأموريت و کارکردهاي تعريف شده ي بنگاه ارتباط دارند. بايد به خاطر داشته باشيم که تکنولوژي هاي مرتبط با بنگاه به سه دسته تقسيم مي شوند :
تکنولوژي هايي که در کوتاه مدت بايد در دسترس بنگاه قرار گيرند و هدف از دسترسي به آن ها بهبود عملکرد خارجي بنگاه از طريق تصحيح يا تکميل تکنولوژي هاي موجود آن است. تکنولوژي هايي که در ميان مدت به کار بنگاه مي آيند. اين تکنولوژي ها براي توليد محصولات در دست توسعه ي بنگاه لازم خواهند بود.
تکنولوژي هايي که در بلندمدت به کار بنگاه مي آيند. اين گونه تکنولوژي ها که شايد ؛ تکنولوژي هاي استراتژيک ، عنوان مناسبي براي آن ها باشد، براي پاسخگويي به نيازي پنهان و بلندمدت بازار و به عبارت ديگر براي توليد و عرضه ي محصولاتي به کار مي آيند که هم اينک در مرحله ي ؛ طراحي مفهومي قرار دادند و اميد مي رود که در بلندمدت به توليد برسند. از آنجا که تکنولوژي ها همانند دارند، تکنولوژي هاي مرتبط با بنگاه از اين لحاظ به دو دسته چرخه ي عمر تقسيم مي شوند :
تکنولوژي هاي بالغ که اغلب به راحتي از طريق منابع مختلف در دسترس بنگاه قرار مي گيرند،تکنولوژي هاي نوظهور، که به تازگي در سطح جهاني پديد آمده اند و هنوز نوزاد به شمار مي آيند. راه کشف و شناسايي اين دو دسته از تکنولوژي ها متفاوت است. تکنولوژي هاي بالغ اغلب از طريق نشريات و کاتالوگ هاي صنعتي و يا از طرق اينترنت معرفي مي شوند، و برخي از بنگاه هايي که مالک آن ها هستند، از طريق مختلف اعلاميه ي فروش مي دهند . اما تکنولوژي هاي نوظهور اغلب تنها از طريق ديده باني شناسايي و پايش مي شوند. لذا يکي از الزامات اولین فرايند مديريت تکنولوژي، به ويژه در بنگاه ها و سازمان هايي که ترجيح مي دهند حداقل در آينده در خط مقدم تکنولوژي به پيش روند، دايرکردن يک واحد ديده باني تکنولوژي است، که به مثابه ي “چشم مسلّح” بنگاه در شناسايي تکنولوژي هاي نوظهور عمل خواهد کرد. به هر تدبير، از اين گام فهرست بلند بالايي از تکنولوژي هاي بالغ و نو ظهور به دست مي آيد که با عملکرد بنگاه ارتباط دارند و از طريق يک ماتريس ساده به سه گروه تکنولوژي هاي مرتبط کوتاه مدت، تکنولوژي هاي مرتبط ميان مدت و تکنولوژي هاي مرتبط بلندمدت تقسيم مي شوند . آن تکنولوژي هايي که احتمالاً هم در کوتاه مدت، هم در ميان مدت و هم در بلندمدت با عملکرد بنگاه مرتبط باشند، به عنوان ؛ تکنولوژي هاي ويژه ؛مشخص خواهند شد.
منبع
نخجیرکان،پویا(1391)، استراتژی های مختلف اکتساب تکنولوژی و الویت بندی آن، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علوم اقتصادی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید