تفاوت های فردی و جنسيتی در خشم

همان طور كه پيشتر نيز اشاره شد، تفاوت هاي فردي، تربيتي، فرهنگي و جنسيتي در بروز، كنترل و كيفيت خشم تاثير به سزايي دارند. در خصوص عوامل فرهنگي- تربيتي، به همين نكته بسنده مي كنيم كه واكنش هاي هيجاني والدين به فرزندان در چگونگي جامعه پذيري خشم و پرخاشگري آنان مؤثر است. ارزش گذاري والدين به رفتارهاي هيجاني فرزندان و روند جامعه پذيري آنها اين رفتارها را تنظيم مي كنند.

ون كويلي، ون ميچلين و كولمنز (2006)، در بررسي تفاوت هاي فردي در رفتارهاي مرتبط با خشم، به اين نتيجه رسيدند كه افراد مختلف در مقابل تجربة خشم به سه شيوة متفاوت واكنش نشان مي دهند: پرخاشگري بيروني، كاهش تنش و ايجاد ارتباط.

اسپيلبرگر(1999) نشان داد كه افراد با خشم صفت بالا اغلب خشم شديدتر و بيشتري را در مقايسه با افراد با خشم صفت پايين تجربه مي كنند. پژوهش هاي متعددي تاثير جنسيت بر تجربه و ابراز خشم در زنان و مردان را خاطرنشان كرده اند.

باس (1989) در مورد محرك هاي خشم در زن و مرد به اين نكته اشاره مي كند كه زن ها اغلب پس از آنكه كسي بر آنها منّت نهد ناديده گرفته شده يا طرد شوند يا مورد سوءاستفاده قرار گيرند، خشم بيشتري را تجربه مي كنند، در مقابل مردان از دمدمي مزاج بودن زن ها و ناز و كرشمة آنها بيشتر خشمگين مي شوند. عمده ترين برانگيزانندة خشم در هر دو جنس، خيانت گزارش شده است، اما مطابق بررسي ها زن ها خشم بيشتري را در اين مورد گزارش مي كنند، هر چند به نظر مي رسد در فرهنگ هاي مختلف اين مقدار جابه جا شود.

پژوهش ها درمورد تفاوت زن و مرد در خشم حالت و صفت اغلب ناموفق بوده اند، بررسي هاي انجام شده درمورد ابراز خشم مردان و زنان حاكي از آن است كه در مردان حملة فيزيكي و كلامي بيشتر از زن هاست و ابراز خشم در زنان بيشتر به صورت گريه كردن ظاهر مي شود.

نتايج كلي بررسي ها نشان مي دهد كه مردان و زناني كه چند ويژگي مردانه دارند، تمايل بيشتري به برون ريزي خشم دارند و مردان و زناني كه ويژگي هاي زنانگي در آنها بارزتر است، تمايل به درون ريزي خشم دارند. مردان و زنان در اهداف خشم نيز با هم تفاوت دارند، به طوري كه زنان بيشتر مردهاي آشنا را هدف قرار مي دهند، ولي اهداف مردان بيشتر مردهاي بيگانه است.

بررسي كلي ادبيات اين حوزه مدارك گسترده و پراكنده اي را به دست مي دهد كه مانع از نتيجه گيري قاطع مي شود، اما شايد بااحتياط بتوان گفت كه مردان و زنان در تجربه، ابراز و هدف خشم با هم تفاوت هايي دارند، اما تفاوت در شدت تجارب مورد ترديد است، البته از عوامل بافتي و فرهنگي نبايد غافل شد.

منبع

ندایی، علی(1394)، مقایسه استعداد خستگی، نارسایی شناختی و خشم در بین دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی با لا و پایین در مقطع تحصیلی متوسطه در نیمسال تحصیلی 94-93 در شهر اردبیل ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشاسی تربیتی، دانشگاه ارومیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0