تعریف و تعیین قلمرو حوزه علوم تجربی

علوم تجربی، حاصل کوشش انسان برای درک واقعیت های هستی و کشف فعل خداوند است. کارکرد حوزه علوم تجربی عبارت است از: برخورداری متربیان از سواد علمی فناورانه در بعد شخصی و اجتماعی؛ رشد و ارتقاء شایستگی های عقلانی، ایمانی، دانشی، مهارتی و اخلاقی؛ شناخت و استفاده مسئولانه از طبیعت به مثابه بخشی از خلقت الهی؛ ایفای نقش سازنده در ارتقای سطح زندگی فردی، خانوادگی، ملی و جهانی؛ زمینه سازی برای تعظیم نسبت به خالق متعال از طریق درک عظمت خلقت؛ تعمیق و تعادل در نگرش توحیدی و دستیابی به درک غایتمند از خلقت.

قلمرو حوزه علوم تجربی عبارت است از:

  1. دانش: شامل زندگی موجودات، زمین و پیرامون آن، ماده و تغییرات آن، انمرژی و تغییرات آن، طبیعت و مواد فراوری شده، علوم در اجتماع، علوم در زندگی روزانه، تاریخ علم در ایران و اسلام و . . .
  2. فرایندهای علمی: شامل مهارت های فرآیندی مانند مشاهده، جمع آوری اطلاعات، اندازه گیری، تفسیر یافته ها، فرضیه و مدل سازی، پیش بینی، طراحی پژوهش، برقراری ارتباط و مهارت های پیچیده تفکر.
  3. فناوری: بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، انرژی های نو، نجوم.

فلسفه آموزش علوم تجربی

یکی از ویژگی های بارز انسان کنجکاوی  است که از دوران کودکی تا پایان عمر، او  را به دانستن و

کشف حقایق و پرده پرداری از مجهولات سوق می دهد. این نیروی درونی، تکاپوی انسان را برای کسب علم و گریز از جهل  افزون می کند. آنچه امروزه از دانش بشری، در شاخه های مختلف و رشته های گوناگون، در دسترس ماست، حاصل تلاش های انسان های گذشته و همین نیروی درونی خدادای آن هاست. بی تردید نسل های کنجکاو آینده بسیاری از مطالبی را که اکنون برای ما مجهول است، کشف خواهند کرد. بخشی از دانش امروز بشر که حاصل مطالعه و جست و جوی او در جهت شناخت جهان مادی و نظام ها و قوانین ان هاست، «علوم تجربی» نام دارد. بشر برای کشف و شناخت اسرار این جهان مادی، عمدتاً از ابزارهای حسی خود استفاده می کند. به همین دلیل، نقش تجربه در این حوزه بسیار اساسی و تکیه بر آن بسیار ضروری است. ب  این اساس انسان برای توسعه و تقویت حوزه عمل خود، به ساخت دستگاه های گوناگون و دقیق دست زده است. ساخت و تولید ایزار های گوناگون، توانایی انسان را برای کشف رازهای جهان و طبیعه بالا می برد و زندگی او را متحول می سازد. دانش آموزی که وارد مدرسه می شود، دارای نیروی خدادادی کنجکاوی است؛ نیرویی که هر لحظه او را به سوی دانشی تازه و پاسخی برای پرسش های بی شمار می کشاند. از سوی دیگر، او باید برای زندگی در دنیای فردا آماده شود. نظام آموزشی باید به گونه ای برنامه ریزی شود که قوه جستجوگری را در دانش آموزان شکوفا کند و دانستن و کشف مجهولات را برای آن ها لذت بخش و نشاط آور سازد و هم آنچه را برای زندگی در دنیای امروز و فردا به آن نیازمندند، به آن ها بیاموزند. درس علوم تجربی که یکی از درس های اصلی دوره های ابتدایی و متوسطه اول است، به نوبه خود باید بتواند به هر دو هدف یاد شده دست یابد. در این درس، محتوا و روش باید به گونه ای طراحی شود که از یک سو به نیازهای فطری دانش آموزان در زمینه شناخت محیط پاسخ گوید، به آنان در پی بردن به شگفتی های جهان خلقت کمک کند و معرفت آنان  را نسبت به خالق جهان افزایش دهد و آن ها را با دانش و بینش مورد نیاز زندگی حال و آینده آشنا سازد.

منبع

افراسیاب گوگ تپه،اسماعیل(1393)،مقایسه توانایی حل مسئله دردروس علوم تجربی وادبیات فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی اورمیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0