تعریف و تحلیل شبکه های اجتماعی
تحلیل شبکه اجتماعی، مطالعه ی یک ساختار اجتماعی و تأثیرات آن میباشد. ساختار اجتماعی یا شبکه اجتماعی، مجموعهای از کنشگرهای اجتماعی و پیوندهای ارتباطی متصل کننده جفتهایی از این کنشگرهاست. کنشگرها، گرهها یا اعضای شبکه میتوانند گروهها، سازمانها و یا افراد باشند. ساختار شبکه با واژگانی نظیر تراکم (چگالی)، مرکزیت، شهرت و اعتبار، تقابل و نقش تحلیل میشود .
به طور گسترده تر، تحلیل شبکهی اجتماعی 1) ساختار اجتماعی را به عنوان یک شبکه با پیوندهای متصل کنندهی اعضا و هدایت کنندهی منابع به تصویر میکشد، 2) بر ویژگیهای پیوندها به جای ویژگیهای اعضای منفرد تمرکز میکنند، 3) جوامع را به صورت جوامع شخصی، به عنوان شبکه های ارتباطات فردی که مردم پرورش داده، حفظ کرده و در طول زندگی روزمره خود استفاده میکنند، نمایش میدهد .مبنای ترسیم شبکه های اجتماعی در اوایل دهه 1930 با کار پژوهشگرانی گذاشته شد که به آنها سنج میگفتند، آنها به مطالعهی روابط میان افراد میپرداختند. در این میان نام ” مورنو” به عنوان توسعه دهندهی اولین نمودار اجتماعی برای مطالعهی روابط میان فردی شهرت یافته است. به عقیدهی فریمن، این روش توسط فعالیتهای پژوهشگرانی نظیر آلماک، ولمن ، بوت و هاگمن به ویژه در حوزههای روانشناسی رشد و تربیتی ابداع شده که بسیاری از روشهای جامعه شناسی را پایه ریزی کردند، حتی پیش از مورنو که دیدگاه ترسیم شبکه اجتماعی را در اوایل دههی 1930 مطرح کرد . در مجموع رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی با طی کردن یک روال پژوهشی از دههی 1930 (تولد جامعه سنجی) تا 1970 پیشرفتهای ریاضیات گسسته به ویژه در تئوری گراف به صورت رشتهی تخصصی تحلیل شبکه اجتماعی درآمد. هدف اصلی تحلیل شبکه اجتماعی کشف و تفسیر الگوهای پیوندهای اجتماعی میان کنشگرهاست. بنابراین، این تخصص مستلزم تئوری سازی، مدلسازی و پژوهشهای تجربیای است که بر کشف الگوهای ارتباطی میان کنشگرها متمرکز هستند. به عبارت دیگر تحلیل شبکه اجتماعی روشی است که میتواند در تصویرسازی و مدل سازی روابط میان جوامع، که به آسانی دیده نمیشوند، کمک کند. مطالعاتی که با تحلیل شبکهی اجتماعی مدل سازی میشوند، بر تماسها و ارتباطات میان جوامع تمرکز میکنند. فریمن، 4 ویژگی را برای حوزهی تحلیل شبکه اجتماعی برشمرده است:
- تحلیل شبکههای اجتماعی به وسیلهی یک بینش بصری بر مبنای پیوندهای متصل کنندهی کنشگرهای اجتماعی انگیخته شده است.
- بر دادههای تجربی نظاممند استوار شده است.
- به شدت به شبیه سازی تصویری نزدیک شده است.و بر استفاده از ریاضیات و یا مدلهای محاسباتی تکیه میکند .
در حقیقت برای تحلیل یک شبکه اجتماعی صرف نظر از نوع کنشگرهای آن، میتوان تفسیری تصویری یا جبری از شبکه در نظر گرفت. به عبارت دیگر، میتوان از نمودارهای گراف گونه برای تفسیر تصویری استفاده کرد، که در آنها هر کنشگر به منزلهی یک رأس گراف یا یک گره در نظر گرفته میشود و یال های گراف یا کمانهای میان رئوس، بیانگر ارتباطات میان یک رأس (کنشگر) با رأس دیگر است. پس بین یک رأس و رأس دیگر یال و کمانی وجود دارد، اگر و تنها اگر بین کنشگرهای متناظر آنها رابطهای وجود داشته باشد. گرافها راه های مفیدی برای نمایش اطلاعات دربارهی شبکه های اجتماعی هستند، اما وقتی کنشگرها و یا انواع بسیاری روابط در شبکه وجود دارد، الگوهای ارتباطی شبکه بسیار پیچیده و مشاهدهی آنها سخت خواهد شد. بنابراین، میتوان کنشگرها و ارتباطات میان آنها را در غالب یک ماتریس ارائه کرد و به این ترتیب، تفسیری جبری از شبکه ارائه داد. استفاده از ماتریس ها به ویژه در شبکه هایی با گرهها و یا پیوندهای بسیار، امکان کاربرد ابزارهای ریاضیاتی و کامپیوتری را برای خلاصه کردن و درک الگوهای ارتباطی شبکه فراهم میسازد. برای این منظور میتوان ماتریس مربعی، با مرتبه ی تعداد رئوس گراف یا همان تعداد کنشگرهای شبکه، به عنوان ماتریس مجاورت کنشگر گراف در نظر گرفت، به گونهای که چنانچه رأسی با رأس دیگر یا خودش در ارتباط بود و یالی میان آنها بود و یا طوقهای وجود داشت، عدد 1 و در غیر این صورت، به عنوان درایهی مشترک آنها در نظر گرفته شود. البته لازم به ذکر است که لزوماً ماتریسی که بیانگر شبکه اجتماعی مورد نظر میباشد، یک ماتریس مربعی یا مربعی صفر و یکی نیست؛ چرا که ممکن است ارتباط دو ویژگی یا دو مجموعه در ماتریس منعکس شود، یا مقادیر واقعی ارتباط دو رأس یا کنشگر، به عنوان درایهی مشترک آنها در ماتریس منظور شود.
در مجموع برای تحلیل، ترسیم و توصیف شبکه های اجتماعی، میتوان از نرمافزارهای تحلیل شبکهی اجتماعی استفاده کرد. استفاده از این نرمافزارها با داشتن الگوریتمهای متعدد، امکان انجام عملیات محاسباتی روی دادههای شبکه و نیز ترسیم الگوهای ارتباطی شبکه را تسهیل میبخشد. بنابراین تحلیل شبکه اجتماعی مجموعهای از ابزارهای تحلیلی است که میتواند برای ترسیم شبکههای ارتباطی استفاده شود و ابزارهای مهمی برای ارزیابی و ارتقای همکاری در گروههایی با اهمیت راهبردی فراهم کند. استفاده از این متدولوژی برای تحلیل طبیعت و نقش ارتباطات غیر رسمی میان افراد خاص در سازمانهای تجاری رو به گسترش است. تحلیل شبکه اجتماعی به شناسایی نقاط قوت و ضعف در جریان دانش کمک میکند و شبکه غیرقابل مشاهده ارتباطات میان افراد را قابل مشاهده میکند تا برای بهبود عملکرد سازمانهایشان تصمیمگیری کنند. متدولوژی تحلیل شبکه اجتماعی میتواند به عنوان یک ابزار تشخیصی و برنامهریزی برای افزایش همکاری و در نتیجه افزایش جریان دانش و اطلاعات در سازمان مطرح شود . در مطالعات تحلیل شبکهی اجتماعی که از دادههای کتابسنجی استفاده میکنند، متغیرهایی مانند مقالات، استنادها، شبکههای هماستنادی، نویسندگان یا مؤسسات همکار بررسی میشوند .
مفاهیم اساسی تحلیل شبکه اجتماعی
مرکزیت: چندین مفهوم به طور گسترده در حوزهی تحلیل شبکه های اجتماعی به کار رفته است؛ یک از آنها مفهوم مرکزیت است . مرکزیت در شبکه اجتماعی مفهومی است که مهمترین و برجستهترین کنشگر در شبکه را به تصویر میکشد. این کنشگرها دارای یک موقعیت استراتژیک در شبکه هستند. راههای بسیاری برای سنجش ابعاد برجستگی در شبکه وجود دارد.یکی از مفاهیم مرتبط با مرکزیت، مرکزیت درجهای است. مرکزیت درجهای یک رأس، درجهی آن رأس است. یعنی تعداد یالهایی که آن رأس را به طور مستقیم با رأسهای دیگر پیوند میدهد. در یک گراف جهت دارف دو مفهوم درجهی داخلی و درجهی خارجی مطرح میشود که اولی بیانگر تعدا کمانها یا یالهایی است که آن رأس دریافت میکند دومی بیانگر تعداد کمانهایی است که از رأس خارج میشود . در شبکه غیر جهت دار درجه رأس همان تعداد یالهایی است که از هر رأس خارج میشود.
تراکم (چگالی): چگالی شبکه نسبت اتصالاتی است که واقعاً میان کنشگرها وجود دارد به تعداد اتصالاتی که میتوانست وجود داشته باشد. این سنجه شاخصی است از پتانسیل ارتباط میان بخشهای شبکه و بنابراین، مقدار و نوع اطلاعاتی که به صورت تئوریک میتواند مبادله شود. همچنین این سنجه میتواند نشان دهنده سرعتی باشد که اطلاعات بین گرهها پخش میشود . در حقیقت معیار تراکم در تحلیل شبکه ی اجتماعی، سطح کلی ارتباطات میان کنشگرهای شبکه را توصیف میکند .برای شبکههای ارزشدار (غیرباینری)، چگالی شبکه از تقسیم مجموع تمام مقادیر بر تعداد پیوندهای ممکن به دست میآید. در این مورد چگالی، مقدار میانگین را نشان میدهد.
انسجام (پیوستگی): انسجام شبکه را میتوان مجموعهای از روابط تعریف کرد که گرهها را به یکدیگر متصل میکند و شبکه را از گسیختگی باز میدارد. اگر هر یک از گرههای شبکه توسط تعداد زیادی یال به گرههای دیگر متصل شود و حفرههای کمی در شبکه وجود داشته باشد، میتوان آن را شبکهای منسجم در نظر گرفت . به طور مستقیم انسجام بدین معناست که شبکهی اجتماعی پیوندهای بسیاری دارد. پیوندهای بیشتر بین مردم، ساختاری فشردهتر به دست میدهد که احتمالاً منسجمتر و به هم پیوستهتر است. در تحلیل شبکه، مفهوم چگالی یا تراکم، این ایده را بیان میکنند. همانطور که گفته شد، مفهوم چگالی به معنای درصد تمام پیوندهای ممکن موجود در شبکه است. بیشترین چگالی در یک شبکهی ساده کامل شبکهی سادهای که تمام جفت رئوس آن با یک یال یا دوکمان هر کدام در یک جهت به هم مرتبط شدهاند یافت میشود. اگر وجود حلقه (طوقه) هم مجاز باشد، تمام رئوس در شبکهی کامل دارای حلقههایی هستند. یک شبکهی کامل، یک شبکه با بیشترین چگالی است .
منبع
سکوتی بخشایش ، اکرم (1392) ، نقشه علم دانشگاه تبریز با بررسی تولیدات علمی ،پایان نامه کارشناسی ارشد ، علم اطلاعات و دانششناسی ، دانشگاه شاهد.
از فروشگاه بوبوک دیدن فرمایید
دیدگاهی بنویسید