تعامل سازمان ناب و سازمان چابک

سازمان ها در يك محيط داراي رقابت بالا، فعاليت مي كنند كه مشخصه آن ها تقاضاي فزآينده از طرف جامعه است. نياز به مفاهيم مناسب مديريت استراتژيك كه قادر به هماهنگي با محيط هاي منحصر به فرد غيرانتفاعي باشند به گونة وسيعي مورد پذيرش واقع شده است. حوزه مديريت استراتژيك در سه دهه اخير، برجسته و چشمگير شده است. بيشتر مفاهيم مديريت استراتژيك، مانند: ديدگاه مبتني بر منابع، ديدگاه مبتني بر دانش، كارت امتيازي متوازن و چابکی سازمانی پا به عرصه ظهور گذاشته اند. در عصر رقابت جهانی شرایط بیرونی سازمانی بر چابکی در پاسخگویی به مشتری، شبکه بودن در تعامل با سازمان های دیگر، مشارکت کارکنان، یکپارچگی در مدل سازمان بسط یافته، توسعــــه شایستگی و تولیدناب تاکید می کند. زمینه های تکنولوژی تغییر داده شده، توانمندی های جدیدی را جستجو می کند. رایز و جوهانسون (1999)، توانایی سازمان ها را  برای تطبیق سریع و دقیق با شرایط در حال تغییر را یک عــــامل کلیدی برای موفقیت در آینده می دانند و بیان می کنند که در این فرایند سازمان باید جمع کثیری از نقطه نظرات مدیریتی، سازمانی و تکنولوژیکی را یکپارچه و متحد کند.

دو انقلاب در ابتدا و انتهاي قرن بيستم رخ داده است .انقلاب آغازين ظهور توليد انبوه و پايان عصر توليد دستي و انقلاب پاياني ظهور ناب و خاتمه يافتن عصر توليد انبوه است. اكنون جهان در آستانه عصري جديد به سر مي برد، عصري كه در آن دگرگوني شيوه ها ي توليد محصولات و ساخته­هاي بشر چهره زندگي او را يكسره دگرگون خواهد كرد.

لازمه رقابت در دنياي کنوني بهره گيري از تمام فنون، ابزارها و ايده هاي جديد ناب است. در نيمه دوم قرن بيستم، توليد کنندگان جهان با رقبايي جديد مواجه شدند که با نيمي از سرمايه و امکانات لازم، محصولات را با کيفيتي بهتر، تنوعي بيشتر و با قيمتي پايين تر به بازارجهاني عرضه مي کردند. توليد نابدر واقع شيوه توليدي است که ضمن به کارگيري فوايد توليد انبوه و توليد دستي، با هدف کاهش ضايعات و حذف هر فعاليت بدون ارزش­افزوده شکل گرفته است. بر اين مبنا تكنيك ناب با كمك مجموعه ابزارهاي خود مي‌تواند نقش بنياديني در اصلاح و بهبود فرايندها داشته باشد. تولید ناب یک سامانه کامل است و مبنای عملکرد این سامانه یک رابطه برد دو طرفه برای کلیه عناصر موجود در چرخه تولید ناب می باشد.

یکی از مهمترین فاکتورهای بقا و پیشرفت شرکت ها در محیط پویای امروزی، چابکی آنها می باشد. ویژگی اساسی این محیط تغییر و عدم اطمینان است. در چنین محیطی عملکرد سازمان ها چگونه باید باشد تا ضمن حفظ موقعیت خود در محیط، حداکثر منفعت را از تغییرات کسب نموده و پیشرفت کنند. علم مدیریت نیز بنابر این اصل تحولاتی را شاهد بوده است، مدیریت اعم از اینکه در بخش دولتی باشد یا خصوصی، مسئوولیت به کارگیری صحیح و مناسب عوامل تولید را به عهده دارد.  به این دلیل ایفای نقش مدیریت در این عصر، بسیار پیچیده و دشوار است،همچنین از آنجا که تغییر، یکی از بزرگترین خصوصیات سازمان ها و مؤسسات در حوزه رقابتی امروز است. تغییرات تکنولوژی یا هر نوع تغییر دیگری تغییرات مدیریتی را نیز طلب می نماید. از سال 1991 اصطلاح چابکی برای اولین بار به کار گرفته شد، چابکی به معنای  توانایی پاسخگویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی است. همانند تولیدکنندگان، سایر سازمان ها و مؤسسات ناچارند که برای رقابت در قرن بیست و یکم به دنبال چابکی باشند چرا که سازمان های مدرن با فشار فزاینده ای جهت یافتن راه های جدید رقابت کارآمد در بازار پویای جهانی مواجه هستند، چابکی توانایی سازمان برای عرضه محصولات و خدمات با کیفیت بالا را ارتقا داده و در نتیجه عامل مهمی برای بهره وری سازمان می شود. یک سازمان چابک با اتفاقات و تغییرات ناگهانی به سادگی از پا درنمی آید. یک سازمان چابک، سریع السیر، سازگار و قدرتمند است و به تغییرات ناگهانی، فرصت های جدید بازار و نیازمندی های مشتری پاسخ سریع می دهد. سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به ساختارمندی خود می پردازد، چابکی نتیجه ادغام هوشیاری به تغییرات به معنای به رسمیت شناختن فرصت ها و چالش ها اعم از داخلی و خارجی با استفاده از توانایی بهره گیری از منابع، در پاسخ به تغییرات بالقوه و بالفعل، به موقع، انعطاف پذیر و ارزان می باشد.

چابکی به عنوان توانایی سریع یک سازمان در پاسخگویی به تغییر در بازار و تقاضای مشتریان و کارمندان است. واژه چابک بیانگر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است. سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده به ساختاربندی خود می پردازد. از عوامل اساسی که باعث ایجاد و ارتقای چابکی سازمان است می توان آگاهی، انعطاف پذیری و بهره وری را نام برد، در کنار این مهم آنچه امروزه بسیار مورد توجه سازمان های چابک قرار گرفته است تولید ناب است، تولید ناب یک سامانه کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده می کند و با بهره گیری از فرهنگ کار تیمی سعی دارد اتلاف های موجود در فرایند تولید را بیابد، تحلیل کند و آن ها را از بین ببرد. این سامانه به نوعی طراحی شده است که بتواند حداکثر استفاده را از اندازه گیری مداوم بهبود جریان تولید و برطرف کردن اتلاف داشته باشد. تولید ناب در واقع یک نگرش نظام مند است که در صدد حذف ضایعات و  اتلاف­ها و از بین بردن هر فرایند اضافی از مرحله ی تهیه مواد اولیه تا تولید و نهایتاً فروش می باشد. مبنای عملکرد سامانه در تولید ناب یک رابطه برد دو طرفه با کل اجزاء و ذینفعان در سامانه می باشد و تمامی عناصر موجود در چرخه تولید ناب از فروشنده ی مواد اولیه تا فروشنده کالا به شکلی مطلوب باید منتفع گردند. تولید ناب به معنی حذف ضایعات و اتلاف­ها، حذف انتظار و حمل و نقل و سرمایه گذاری بیش از میزان لازم، نیز حذف تولیدات معیوب بوده و همچنین به دنبال جذب و کشش هرچه بیشتر مشتری است.

صاحب نظران قرن حاضر را عصر تغییرات نامیده اند. سرعت تغییرات به حدی زیاد است که سازمانها دیگر با پیکره های بزرگ توانایی پاسخگویی به تغییرات لحظه ای و مداوم را نداشته و دچار آشفتگی می شوند. تحقیقات حاکی از آن است که تاثیر تغییرات مخرب در سازمان ها نه تنها یک آشفتگی جزئی با تاثیر ساختاری ناچیزی برای تشکیلات نبوده، بلکه عملکردهای اصلی سازمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. معمولاً از اینگونه تغییرات در سازمانها تحت عناوین « شُک عجیب سال» یا «تغییرات پیش بینی نشده آن سال» نام برده می شود. این تغییرات موفقیت و کامیابی سازمان و حیات و طول عمرسازمان را تهدید می کند.

رقابت شدید در محیط کسب وکار، افزایش انتظارات مشتریان، جهانی شدن، مسائل فرهنگی و اجتماعی، محدودیت نیروی انسانی ماهر، تغییرات فناوری اطلاعات، نوآوری و ابتکار از جمله عوامل محرک تغییرات محیط سازمانها هستند که ضرورت توجه به چابکی را متجلی می سازند.واژه «چابک»  بیانگر سرعت و قدرت سازمان به هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی است. با این اوصاف نقش مدیران در توانمندسازی سازمان برای مقابله با چنین تغییراتی بسیار حیاتی است. ولی بسیاری از مدیران تمایل دارند سختگیر باشند و قادر نیستند رابطه خوبی با کارکنان برقرار سازند، آنها نمی‌توانند در محیط کسب و کار، فرهنگ سازمانی، فرآیند کاری و فناوری تغییر و تحول ایجاد کنند. این مدیران به رغم داشتن دانش فنی خوب، نمی‌توانند مدیران موفقی باشند. مدیران اثر بخش مدیرانی هستند که به خوبی از قابلیت‌های عاطفی بهره می‌گیرند و رابطه اثر بخش و سازنده برقرار می‌کنند.

در بازار رقابتی، نیاز مبرمی به توسعه و بهبود انعطاف پذیری و نیز پاسخگویی سازمان وجود دارد. امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتها با رقابت فزاینده پایدار و نامطمئنی روبه رو هستند که به واسطه نوآوریهای تکنولوژیکی، تغییر محیطهای بازاری و نیازهای درحال تغییر مشتریان، شدت یافته است. این وضعیت بحرانی موجب اصلاحات عمده ای در چشم انداز استراتژیک سازمان، اولویتهای کسب وکاری، و بازبینی مدلهای سنتی و حتی مدلهای نسبتاً معاصر شده است. به عبارتی میتوان گفت که: رویکردها و راه حلهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود برای رویارویی با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی را از دست داده اند؛ یا بهتر است با رویکردها و دیدگاههای جدیدی جایگزین شوند. از اینرو، یکی از راههای پاسخگویی به عوامل تغییر و تحول سازمانی، چابکی است. در واقع، چابکی، به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاههای رقابتی است.

با توجه به اينکه امروزه اهميت چابکی سازماني در محيط هاي متلاطم شناخته شده است بی شک، نقش چابکی  در بهبود و تعالي سازمان ها کاملا شناخته شده است؛ ارتقاي چابکی  نیز  نيازمند شناخت عوامل موثر بر ارتقاي آن است. هرچند مطالعه در خصوص چابكي در کشورهای صنعتی از دهه گذشته شروع شده است، اما گستره آن با در نظر گرفتن فرهنگ­های مختلف در حدي نيست كه بتوان به حكم كلي و فراگير در اين خصوص دست يافت. با انجام تحقیق در خصوص شناسایی مولفه های سازمان ناب چابک، مشخص می­شود که سازمان ناب چابک با ابعاد گوناگون خود چگونه می تواند بر توسعه سازمانی تاثیرگذار باشد. شرکت ها جهت بقا در صحنه ی رقابت و به منظور اثربخشی بیشتر، نیازمند آن هستند که به طور مستمر عملکرد خود را بهبود ببخشند. شناخت مولفه های سازمان های ناب چابک به شرکت­ها کمک می­کند که ضمن آشنایی با این مولفه ها و جایگاه خود در این راستا، بتوانند از تولید ناب جهت نیل به عملکرد مطلوب استفاده نمایند. تحقیق­های متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص تولید ناب، چابکی سازمانی در شرکت های تولیدی انجام شده، اهمیت روز افزون این نوع تولید و سازمان ها را آشکار می نماید و گویای این واقعیت است که تولید ناب مؤثر بوده و می تواند تاثیرات مثبتی در سطح شرکت­ها ایجاد نمایند. با عنایت به این­که امروزه شرکت­های تولیدی ایرانی تلاش­های بسیاری برای ارایه عملکرد بهتر در بازار از خود نشان داده و می­کوشند تا با بهره­گیری از تکنیک­ها و ابزارهای متعددی به این مهم دست یابند لذا تحقیق حاضر می کوشد با بررسی مولفه های سازمان های ناب چابک راهکارهای مناسبی را جهت بهبود در عملکرد شرکت هارایه دهد.

تعاریف

سازمان چابک: چابکی به معنای  توانایی پاسخگویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی است. واژه چابک بیانگر سرعت و قدرت پاسخگویی هنگام مواجهه با رویدادهای داخلی و خارجی سازمان است. سازمان چابک برای درک و پیش بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده به ساختاربندی خود می پردازد.

سازمان ناب: واژه ناب يا Lean در لغت به معنی لخم و بی چربی می باشد. اين اصطلاح بيانگر بدون زائده و بدون حشو بودن است. در ادبيات کشورهای مختلف برای هر شی يا چيزی که بدون بيهودگی و اضافات باشد، اين واژه به کار گرفته می شود. در فرهنگ تخصصی ناب بودن عبارتست از توليد بيشترين محصولات يا خدمات قابل فروش تحت کمترين هزينه های عملياتی در حالی که سطح موجودی در حد بهينه باشد.

سازمان ناب چابک: سازمان ناب چابک سازمانی است که توانایی ارائه تولید و خدمات کارا و اثربخش را در عین سرعت، انعطاف پذیری و پاسخگویی بالا را دارد.

منبع:

بابازاده، شیما(1397)، شناسایی و رتبه بندی  مولفه های سازمان ناب چابک، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0