تعریف آينده پژوهي

آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاش‌هایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم اینده‌های بالقوه و برنامه ریزی برای آنها می‌پردازد. آینده پژوهی معادل لغت لاتین «Futures Study» است. کلمه جمع Futures به این دلیل استفاده شده‌است که با بهره گیری از طیف وسیعی از متدلوژی‌ها و بجای تصور «فقط یک آینده»، به گمانه زنی‌های سیستماتیک و خردورزانه، در مورد نه فقط یک آینده بلکه چندین آینده متصور مبادرت می‌شود.

موضوعات آینده پژوهی دربرگیرنده گونه‌های ممکن محتمل ومطلوب برای دگرگونی از حال به آینده می‌باشند.همچنین بدلیل نرخ بالای وقوع تغییرات بخصوص در زمینه تغییرات فناوری و متعاقبا تغییر در دیگر جنبه‌های زندگی، افزایش روز افزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکز زدایی جوامع و نهادهای موجود که بدلیل گسترش فناوری اطلاعات شتاب بیشتری یافته‌است، تمایل روزافزون به جهانی شدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از “تغییرات” و ” آینده” را برای دولتها، کسب وکارها، سازمانها و مردم ایجاب می‌کند.

آینده اساساً قرین به عدم قطعیت است. با این همه آثار و رگه‌هایی از اطلاعات و واقعیات که ریشه در گذشته و حال دارند، می‌توانند رهنمون ما به آینده باشند. صرفاً ادامه تصمیم گیری آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد.

پيشينه ي آينده پژوهي

پس از جنگ جهاني دوم، با اوج گرفتن تفكر استراتژيك، به تدريج نظر كشورها، سازمان هاي جهاني و بنگاه هاي كوچك و بزرگ به مطالعات آينده به عنوان زمينه ساز برنامه ريزي استراتژيك جلب شده تا جايي كه بخش مطالعات آينده، بخش لاينفك هر سازمان تحقّقات را، كه به موضوعي كلان، مهم و استراتژيك مي پردازد، تشكيل مي دهد.

در حال حاضر استفاده از مطالعات آينده در برنامه ريزي ها و سياستگذاري هاي كلان تا جايي پيش رفته است كه بسياري از كشورها پروژه هايي ملي را تحت عنوان “آينده نگاري ملي ” در فواصل زماني مختلف تعريف و اجرا مي كنند و از  ارتباط دولت، صنعت و دانشگاه،پيش بيني هاي حاصله از نتايج بدست آمده، خصوصاً در حوزه ي دانش و فناوري، به برنامه ريزي هاي استراتژيك ميان مدت و از آن زمان به بعد در  كوتاه مدت خود مي پردازند  ،كشورهاي توسعه يافته در تمام سازمان هايي كه مطالعات استراتژيك انجام مي دهند به مطالعه ي جدي آينده خصوصاً در برنامه ريزي هاي كلان كشور در حوزه ي علم و فناوري پرداخته، و روش هاي آينده شناسي دائماً توسعه داده شده است.

لذا در حوزه ي ارتباط مؤثر دولت، صنعت و دانشگاه نيز لازم است عوامل اصلي شناسايي و مورد مطالعه ي آينده شناسانه قرار گيرد؛ بهره گيري از نظر خبرگان و اطلاعات ايشان از چگونگي وضعيت اين عوامل تا افق زماني خاص در آينده مي تواند معياري براي سنجش ميزان تطابق برنامه ها با اهداف تعيين شده در ارتباط مؤثر دولت، صنعت و دانشگاه باشد . برخي از اين عوامل عبارتند از:

  • ايجاد زمينه هاي همكاري مؤثر دولت- صنعت – دانشگاه،
  • تجاري سازي تحقيقات و ايجاد مراكز رشد وكارآفريني و پارك هاي فناوري،
  • نوآوري درعرصه ي علم و فناوري،
  • مسائل تحقيق و توسعه در حوزه ي علم و فناوري،
  • مسائل مربوط به منابع انساني در حوزه ي علم و فناوري،
  • مسائل آموزشي در حوزه ي علم و فناوري،
  • مسأله ي اشتغال دانش آموختگان،
  • مسأله ي حقوق مالكيت معنوي

منبع

حسام، اسمعیل(1394)، اولویت بندی شاخصهای ارتباط دانشگاه-صنعت-دولت، پايان نامه كارشناسي ارشد،رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0