ترکیب بازیابی بافاصله با یادگیری بدون خطا

کلر و همکاران.  از ترکیب یادگیری بدون خطا، بازیابی بافاصله و محو سرنخ‌ها برای آموزش اطلاعات به افراد دچار آلزایمر استفاده کردند. آرکین نیز از یادگیری بدون خطا و بازیابی بافاصله برای آموزش حقایق مربوط زندگی‌نامه فرد به افراد مبتلا به آلزایمر استفاده کردند و ککس میلر  از دو راهبرد باهم، برای آموزش تکالیف حافظه آینده‌نگر مانند نوشتن قرار ملاقات، مصرف دارو و به خاطر سپردن تاریخ‌های آتی، استفاده کرد. در پایان آموزش، گروه آزمایش به‌طور قابل‌توجهی بهتر از گروه شاهد در این تکالیف بودند. در یک مطالعه مرور برنامه‌های تحریک حافظه در آلزایمر، گرندمایسون و سیمارد   بیان می‌کنند که:   به‌طور خلاصه، تمام هفده  آزمودنی که با رویکرد یادگیری بدون خطا در ترکیب با فن بازیابی بافاصله آموزش دیدند بهبود قابل‌توجهی در درصد اطلاعات یادآوری شده پس از جلسات آموزشی، نشان دادند.. لکو   و همکاران از هر دو روش بازیابی بافاصله و یادگیری بدون خطا برای آموزش استفاده از تلفن همراه به دو بیمار مبتلا به آلزایمر، استفاده کردند.

ابتدا از روش بازیابی بافاصله برای آموزش بررسی کارت چسبانده شده روی تلفن به بیماران، استفاده شد. کارت شامل جزئیات نحوه استفاده از تلفن بود. در مرحله دوم، تمرینات مکرر بر اساس اصول یادگیری بدون خطا برای برقراری تماس، انجام شد. این نویسندگان معتقدند که یادگیری حاصل این واقعیت است که بیماران حافظه رویه‌ای نسبتاً سالمی داشتند که شبیه به فرضیه یادگیری از طریق حافظه ناآشکار برای اثربخشی یادگیری بدون خطا است.اگرچه بازیابی بافاصله اغلب با روش‌های دیگر ترکیب می‌شود، همچنین می‌تواند به‌تنهایی مورد استفاده قرار گیرد. کمپ و همکاران، شاید شناخته‌شده‌ترین توصیف کننده‌های بازیابی بافاصله، به‌خصوص برای افراد مبتلا به دمانس باشند . مک کتریک، کمپ و بلک  از بازیابی بافاصله برای آموزش بیماران مبتلا به آلزایمر برای به خاطر سپاری تکالیف حافظه آینده‌نگر استفاده کردند. اگرچه، هر چهار بیمار در این مطالعه، تکالیف را با 100٪ موفقیت، یاد گرفته‌اند، اثر بلندمدت آموزش گزارش نشده است.

هودر و هسلم  یادگیری بدون خطا تنها را با بازیابی بافاصله تنها، مقایسه کردند و سپس دو روش ترکیب شد. به گروه کنترل یک تکلیف دوگانه برای کاهش عملکرد حافظه آشکار داده شد در حالی که حافظه ناآشکار دست نخورده رها شد. از این نظر، توانایی شرکت‌کنندگان گروه کنترل، به‌طور قابل‌توجهی متفاوت از افراد مبتلا به اختلالات حافظه خفیف تا متوسط نبود. آن‌ها دریافتند که بازیابی بافاصله به‌تنهایی منجر به یادآوری بهتر نسبت به یادگیری بدون خطا تنها، می‌شود و هیچ بهبود قابل‌توجهی زمانی که دو روش ترکیب شدند وجود نداشت؛ بنابراین، بازیابی بافاصله، روش بهتری برای استفاده بود. با این حال، مشکلات روش‌شناختی در این مطالعه، وجود دارد زیرا در روش یادگیری بدون خطا، شرکت‌کنندگان لازم است به‌سادگی به پاسخ درست گوش دهند. آن‌ها مجبور نیستند به هیچ وجه آن را پردازش کنند و پژوهش‌های کلر و همکاران  و رایلی و هیتون   نشان داد که برای شرکت‌کنندگان مهم است تشویق شوند و در تکالیف یادگیری فعال باشند. علاوه بر این، در مطالعه بدلی و ویلسون، تمام شانزده  نفر پر مبتلا به یادزدودگی، از یادگیری بدون خطا سود بردند و بحث در این مورد که یادگیری بدون خطا برای افراد مبتلا به آمنزی ناکارآمد است را دشوار می‌سازد.

منبع

شریفی،علی اکبر(1394)، ساخت یک برنامه رایانه‌ای توان‌بخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر بهبود عملکرد حافظه،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0