تئوری رهبری خدمتگزار پترسون
پترسون(2003) تئوری کارکردی در زمینه رهبری خدمتگزار را ارائه کرد. وی در این تئوری با تعریف ارزشهای رهبری خدمتگزار، ارزشهایی که او آنها را سازههای رهبری خدمتگزار نامید، زمینه ساز تحقیقات بسیاری در این زمینه بوده است. از دیدگاه پترسون، تئوری های معمولی در زمینه رهبری مانند رهبری تحول آفرین و رهبری تبادلی، به اندازه کافی به توصیف ارزشها نپرداخت هاند. طبق نظر راسل (2001) رهبران خدمتگزار، رهبرانی هستند که به پیروان خود توجه دارند. لذا به موجب آن پیروان از اولویتهای نخست سازمان به حساب میآیند و ملاحظات سازمانی در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد.
مطابق مدل پترسون، رهبری خدمتگزار با مهرورزی و عشق رهبر نسبت به پیروان شروع میشود و با خدمت رساندن به آنان پایان مییابد و این ویژگیها برای رهبران خدمتگزار ضروری میباشند. سازههای رهبری خدمتگزار طبق نظریات پترسون عبارتند از:
عشق الهی: اساس رابطه پیرو و رهبر خدمتگزار بر اساس این عشق بنیان نهاده شده است. وینستون (2004) معتقد است که این عشق، عشق به مفهوم اخلاقی، اجتماعی و معنوی میباشد. این عشق سبب میگردد که رهبران، هر فرد را به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف در نظر نگیرند، بلکه هر فرد به عنوان یک انسان کامل، انسانی با نیازها، خواستهها وتمایلات گوناگون دیده شود.
تواضع و فروتنی: فروتنی از دیدگاه بیرکن مایر و همکاران(2003) به معنای این است که فرد تنها به خودش توجه نداشته، بلکه به دیگران نیز توجه دارد و تواناییها و استعدادهای سایرین را نیز مورد توجه قرار میدهد.
نوع دوستی: کاپلان نوع دوستی را به معنی کمک کردن و یاری رساندن به دیگران میداند. اینزبرگ رفتارهای نوع دوستانه را به این شکل تعریف میکند: رفتارهای داوطلبانه ای که به قصد منفعت رساندن به دیگران انجام میگیرد و انگیزه دریافت پاداشهای خارجی در آن نقشی ندارد.
چشم انداز: از دیدگاه رهبری، چشم انداز یک تصویر منحصر به فرد و ایده آل از آینده است. گرین لیف معتقد است که رهبری خدمتگزار نیاز دارد که حسی از نادانستهها داشته باشد و بتواند غیرقابل پیش بینیها را پیش بینی کند. نتیجتاً نقش محوری رهبر خدمتگزار، ایجاد یک چشم انداز استراتژیک برای سازمان است.
اعتماد: اعتماد، اطمینان پایدار مبتنی بر صداقت، توانایی و یا شخصیت یک فرد است. اعتماد ریشه رهبری محسوب میگردد و یکی از مهمترین عوامل نفوذ در روابط پیرو- رهبر، اثربخشی رهبری و بهره وری است.
خدمترسانی: خدمت رسانی در قلب رهبری خدمتگزار جای دارد.رهبران خدمترسانی به دیگران را در رفتارها، نگرشها و ارزشهای خود نشان میدهند. رهبر خوب کسی است که به دیگران خدمت میکند تا اینکه دیگران به او خدمت کنند. رهبری خدمتگزار، منابع مورد نیاز دیگران برای موفقیت شان را فراهم میسازد. کارکنان در برابر کسانی که به آن خدمت میکنند احساس مسئولیت میکنند.
توانمندسازی: توانمندسازی عبارتست از واگذاری قدرت به دیگران و برای رهبری خدمتگزار شامل گوش دادن مؤثر، ایجاد احساس معناداری در افراد، تأکید بر کار تیمی و ارزش نهادن به عشق و برابری میباشد. هدف توانمندسازی تربیت رهبرانی موفق در سطوح مختلف سازمان است.
منبع
نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید