تأثیرات باورهای خودکارآمدی بر کارکردهای روانشناختی

بندورا، معتقد است ، باورخود کارآمدی ازطریق این تعیین کننده ها بر رفتار انسان نقش اساسی را ایفا می کند.

برخی تعیین کننده ها بشرح زیر است :

اثر خود کارآمدی بر سطح انگیزش : خود کارآمدی درک شده نقش تعیین کننده ای برخود انگیزشی افراد دارد. زیرا باورخود کارآمدی برگزینش اهداف چالش آور، میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف ، میزان استقامت و پشتکاری دررویارویی با مشکلات و میزان تحمل فشارها اثرمی گذارد .درک خودکارآمدی ادراک شده قدرت انگیزشی زیادی دارد وبه عنوان یک منبع انگیزشی درونی عمل می نماید .

انتخاب اهداف : خود کارآمدی بعنوان یک عامل تعیین کننده مهم انتخاب اهداف پرچالش و فعالیتهای دشوار فردی عمل می کند . یک فرد معمولاً اهدافی را انتخاب می کند که در کسب موفقیت آمیز آنها ، سطح معینی از توانایی را داشته باشد  . افرادی که به کارآمدی خود باور دارند ، اهداف چالش انگیز را انتخاب می کنند و از تجارب تهدیدآمیز اجتناب می کنند و افراد با کارآمدی پایین ازرویارویی با تکالیف ، وظایف و اهداف مشکل پرهیز می کنند .

کسب نتایج یا پیامدهای مورد انتظار : خودکارآمدی ، همچنین نقش مؤثری درپیامدهای بالقوه مشوقها و بازدارنده های مورد انتظار دارد . پیامدهای قابل پیش بینی ، عمدتاً به باورهای افراد در توانایی انجام فعالیتها در موقعیتهای مختلف وابسته است . افراد دارای کارآمدی بالا انتظار پیامدهای مطلوب از طریق عملکرد خود را دارند، ولی افراد دارای کارآمدی پایین، انتظارعملکرد ضعیفی را از خود دارند و در نهایت نتایج منفی یا ضعیفی را به دست می آورند.

بندورا ، اظهار می کند که فعالیتهای بی شماری وجود دارد که اگر به خوبی انجام شوند ، پیامدهای مطلوبی به دنبال دارند ، ولی آن فعالیتها توسط افرادی که به تواناییهای خود در انجام موفقیت آمیز شک می کنند، پیگیری نمی شوند . بالعکس افراد با کارآمدی بالا ، انتظار دارند با تلاشهای خود موفقیتهایی کسب  کنند وبا وجود پیامدهای منفی به آسانی منصرف نمی شوند. بنابراین ، نظریه خودکارآمدی بیان می کند که باور به تواناییهای خود ، رفتارهای مورد نیاز برای کسب نتایج مثبت مورد انتظار را ایجاد می کند و موجب می شود که فرد برای به کارگیری رفتار خود تلاشهای مضاعفی انجام دهد .

اجرای اهداف : کارآمدی درک شده نه تنها در انتخاب اهداف بلکه بر اجرای آنها نیز اثر می گذارد . انجام یک تصمیم به هیچ وجه به افراد اطمینان نمی دهد که رفتارهای مورد نیازرا به طورموفقیت آمیز انجام دهند و درمواجهه با مشکلات ، استقامت و پایداری داشته باشند ، یک تصمیم گیری روانی به یک عمل روانی مشتق شده از باورکارآمدی بالا ، نیاز دارد . شخص باید خود کرداری(عملکردی)را به یک خود عزمی اضافه کند ، و گرنه ، تصمیم گیرنده اندیشه و تفکر را به کارنگرفته است . باور به کارآمدی شخصی همچنین به رفتار انسان شکل می دهد که آیا از فرصتها استفاده می کند و یا از حضور آنان در شرایط مختلف زندگی جلوگیری به عمل می آورد و وجود موانع و مشکلات را دشوارتر می سازد.

 میزان تلاش : خودکارآمدی درک شده بر میزان تلاش برای انجام یک وظیفه اثر می گذارد. افرادی که به کارآمدی خود باور دارند برای غلبه بر موانع و مشکلات تلاش مضاعفی می کنند . در مقابل افرادی که به شایستگی های خود شک می کنند و یا باورکارآمدی ضعیفی دارند، هنگام رویارویی با مشکلات ، موانع و شکستها تلاش کمی می کنند و یا منصرف می شوند و یا اینکه راه حل های پایین تر از حد معمول اراﺋه می دهند واین افراد علت شکست را به ناتوانی خویش نسبت می دهند. درآن موقع توجه آنان به جای حل مسئله، متمرکزبر فقدان شایستگی خود است.ولی افراد با کارآمدی بالاعلت شکست را درتلاش و کوشش کم می دانند.

میزان استقامت و پشتکار: خود کارآمدی درک شده بر میزان استقامت ، جدیت و پشتکار فرد در نیل به اهداف مورد انتظار در برخورد با موانع، اثر می گذارد .افراد کارآمد در مواجهه با رویدادهای دشوار، استقامت و پشتکار زیادی به خرج می دهند و از منابع مختلف فردی و محیطی باز خودهای مثبت می گیرند که آن باز خوردها به نوبه خود به عنوان تقویت کننده یا تقویت دهنده به خود کار آمدی عمل می کنند. برعکس افراد با خود کارآمدی پایین و یا افرادی که در کسب نتایج مورد انتظارتلاش نمی کنند ، باز خوردهایی که نشانگر عدم توانمندی آنان در انجام وظایف است، دریافت می کنند .

خود تنظیمی : افراد، داری نظام خود تنظیمی هستند. خود تنظیمی آنان را قادر می سازد تا بر افکار، احساسات، انگیزش و رفتار خود کنترل داشته باشند.انسان از درجه و میزان کنترل بر زندگی و رفتار خود، ادراکاتی دارد.افراد تلاش می کنند بررویدادهایی که زندگی را تحت تأثیر قرار می دهند کنترل داشته باشند. با اعمال نفوذ برموقعیتها می توان آینده مطلوب داشت و از نتایج نا مطلوب ممانعت به عمل آورد.

تأثیر خود کارآمدی برعواطف و هیجانات : باورهای خودکارآمدی الگوهای فکری و عکس العملهای عاطفی و حسی یک فرد را تحت تأثیر قرار می دهد خودکارآمدی بالا در ایجاد احساس آرامش هنگام مقابله با کارها و فعالیتهای مشکل به ما کمک می کند. برعکس ، افرادی که دارای خودکارآمدی پایین هستند ، ممکن است امور را از آن چه که هست مشکل تر و سخت تر درک کنند، و فشار ، افسردگی و بینشی کوته بینانه را در مورد اینکه بهترین راه حل یک مشکل چیست ، توسعه و ترویج دهند. همچنین بر اساس یافته های پژوهشی خودکارآمدی در خودنظم جویی عاطفی نقش محوری برعهده دارد . در مجموع بندورا دریافته است که هر چه سطح انگیختگی فیزیولوژیکی و هیجانی شخص بالاتر باشد ، سطح کارایی شخصی او پایین تر است . یعنی در یک موقعیت معین ،هر چه بیشتر دچار ترس ، اضطراب یا تنش شویم ، کمتراحساس می کنیم که می توانیم به اندازه کافی با آن کنار بیائیم. باورهای خودکارآمدی ، استانداردهای شخصی سطوح عاطفی و تأثیرات خودگردان را تحت تأثیر قرار می دهد.

منبع

کریمی،سرگل(1388)، اثربخشی مشاوره شغلی براساس رویکرد شناختی- اجتماعی بندورا برافزایش باورها،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0