اهمیت و ضرورت اعتماد سازمانی

در دهه گذشته موضوعات اعتماد در روابط درون سازمانی و بین سازمانی اهمیت روز افززونی در میان دانشمندان سازمانی یافته است که این اهمیت ناشی از  تغییرات در ساختار اجتماعی جوامع ، روابط اقتصادی و اشکال سازمانی مشروع شده است. با نگاهی به تحلیل رفتن قدرت اجباری تعهدات الزام آور در روابط سلسله مراتبی و نهادهای اجتماعی که بر مجازات رفتارهای منحرف از طریق سلسله مراتب متکی هستند، مکانیسمهای دیگری برای نگاهداری بافت سالم اجتماعی مورد نیاز هستند.

بعلت فرایندهای جهانی شدن ، منعطف گشتن روابط شغلی،  تغییرات مداوم و مجازی سازی شکلهای سازمانی ، روابط میان افراد رهاتر و سست تر و رفتارها به آسانی قابل نظارت نیست . درون شرکتها و سازمانها پیوستگی ها و روابط افقی حائز اهمیت گشته است در مقایسه با روابط سلسه مراتبی که برای تنظیم و شکل دهی روابط شغلی حاکم بود.بنابراین پیوندهای جدیدی در حال شکل گیری میان شرکتها هستند تا  به مزیت رقابتی در محیط بازار برسند و آن را حفظ نمایند و اعتماد می تواند یکی از این پیوندها باشد. بر طبق نظر تایلر،  اعتماد کلیدی برای عملکرد سازمانی است زیرا باعث ایجاد همکاری داوطلبانه  می شود.

این شکل از همکاری در هنگامی که سبکهای کنترل و دستور مدیریت به طور دیرپایی اثربخش نیستند اهمیت روزافزونی می یابد. بیشتر افراد در گروه های  بسیار پراکنده کار می کنند، همراه با افزایش در تعدادکسانی که در خانه کار می کنند. در اکثر این موقعیتها عملکرد کاری به سهولت قابل مشاهده نیست . از طرفی ماهیت کار فی ذاته در حال تغییر در شیوه هایی است که رویکردهای  کنترل و دستور نسبت به انگیزش به طور فزاینده ای سخت شده است. کار بیشتر حول نیروی کار فکری می گردد و بیشتر کارها در تیم های مستقل انجام می شود. مدیریت هر چیزی را کنترل نماید و این بستگی به دخالت از روی میل کارکنان در انجام کار به نحو خوب خواهد داشت.بنلبراین همکاری و اعتماد در چنین محیطهایی عوامل کلیدی هستند .

مفهوم شناسی های مختلف از اعتماد

تا اواخر دهه نود تحقیقات مربوط به اعتماد تا حد زیادی مفهومی بود ، اما در سالهای اخیر محققان تلاششان را به تحقیقات تجربی مبذول داشته اند. به ویژه تحقیقات کمی به سمت مدلسازی چشم انداز غالب و آزمون فرض گام  نهاده اند. در هرکدام از این تحقیقات اعتماد به صورت های گوناگونی عملیاتی شده است که برخی از آن به عنوان آشفتگی مفهومی یاد می کنند.این دسته بندی ها و تقسیم بندی ها تا بدانجا است که موضوع اعتماد در عین ساده بودن به معضلی پیچیده تبدیل می شود و موضوعی سهل و ممتنع می گردد. از این رو تلاش محققانی مانند میر و همکارانش در جهت عملیاتی و کاربردی نمودن آن و نزدیک نمودن آن از سطح انتزاعی به تجربی اهمیت وافری می یابد.

رویکردهای کلی به اعتماد سازمانی

  دو رویکرد کلی نسبت به اعتماد سازمانی و پیشینه های موثر بر آن وجود دارد. دیدگاه ابزاری یاعقلانی در مقابل دیدگاه رابطه ای بیان می دارد که نفع شخصی اولین انگیزه برای تصمیم به اعتماد افراد است. طبق این دیدگاه افراد هنگامی به هرکس اعتماد می کنند که دلایلی برای این اعتقاد داشته باشند که آن فرد در آینده به شیوه ای مطلوب با انها رفتار خواهد کرد و تعاملات اینده نتایج و بازده های مناسبی تولید خواهد کرد. این دییگاه ابزاری اعتماد پیش بینی می کند که اعضای انجمنهای شغلی هنگامی به مدیریت اعتماد می کنند که آنها کارهایی را برایشان انجام دهد.

در این حالت هنگامی که مدیریت تاثیرگذاری بر تصمیمات را به شورای شغلی می دهد ، و اعضای شوراهای شغلی معتقد می شوند که اعکالشان تاثیری مثبت برسازمان به جا می گذارد ، اعضا به مدیریت اعتماد خواهند کرد. اعتماد هنگامی افزایش پیدا خواهد کرد که روابط سودآور تلقی شود. تایلر و دگوی ، این دیدگاه از اعتماد را ردبرابر دیدگاه اجتماعی یا رابطه ای قرار دادند. در این دیدگاه قصد به حفظ روابط محترمانه در فرایندهای تصمیم گیری محوری در بحث اعتماد هستند.

گرچه نتایج و بازده ها می توانند دارای کارکرد ذهنیت ساز  در اییجاد ذهنیت یک فرد درباره انگیزه ها و مقاصد فرد دیگر داشته باشند ، در مدلهای رابطه ای اعتماد نتایج نقش محوری راندارند. اعتماد به صاحبان اختیار در سازمان در این چهارچوب بستگی به سودمندی مورد امنتظار از همکاری های آینده ندارد ، بلکه بستگی به شیوه ای دارد که با یک فرد رفتار می شود. بر طبق مدل ارز ش گروهی تایلر و لیند،اعتماد هنگامی افزایش پیدا می کند که با افراد یه طور مودبانه و محترمانه رفتار شود به طوریکه این حس به انها منتقل شود که در گروه مهم  و دارای ارزش هستند. برای مثال درجه ای که مدیریت به انجمن های شغلی ارزش می دهد بازتابی از رویه های مورد استفاده در کار با آنهاست..

نظریه هزینه های معاملاتی

 در داخل دیدگاه عقلانی ، نظریه هزینه های معاملاتی  بخصوص در داخل سازمانها و شرکتهای کسب و کار و تجاری و البته در سایر سازمانها  نقش روشنی دارد و اعتماد به عنوان یک مفهوم و متغیر نقش اساسی در آن بازی می کند. نظریه اقتصادی هزینه هایی معاملاتی بیان می دارد که کارایی در صرفه جویی کردن ، کارکردی اساسی هم در هزینه های تولید و هم در هزینه های مبادلات و داد وستد است.

هزینه های معاملاتی در واقع هزینه های  اداره و تداوم سیستم اقتصادی است. اعتماد ممکن است هزینه های معاملاتی را به طرقی کاهش دهد . اگرچه حداقل کردن هزینه های معاملاتی برای یک سازمان هدف با اهمیتی محسوب میشود، ایجاد محیط همکارانه در سرتاسر آن ، رسیدن به اهداف فرد که برای شرکت ضروری است و اعتماد عنصری حیاتی در چنین محیطی است. پیامدهای این روابط همکارانه فراتر از کاهش هزینه است برای مثال تحت شرایطی با اعتماد بالا، شرکای معامله وقت کمتری بر روی قرارداد های پیش بینی شده یا برنامه ریزی شده  می گذارند زیرا  طرفین اطمینان دارند که نتایج  بطور عادلانه ای تقسیم شده است.

در چنین حالتی برای همه احتمالات آینده برنامه ریزی نمی شود چون اعضا و طرفین معامله به یکدیگر اعتماد دارند که در نهایت تصمیمات وقضاوتهای منصفانه با تغییر شرایط اتخاذ خواهد شد.بنابراین به طور کلی از این دیدگاه اعتماد بالا باعث کاهش در هزینه و وقت صرف شده و همینطور انرژی می شود و مدیران وقت بیشتری را برای تصمیم گیری و اجرا می گذارند. بنابراین رسیدن به کارایی در سازمان هدف اصلی از افزایش اعتماد در این نظریه است.  فرض بنیادین نظریه انتخاب عقلانی این است که هر دوی اعتماد کننده و اعتماد شونده بازیگران عقلانی هستند که  سعی در بیشینه کردن سودمندی شان ؛ تحقق اهداف ، مزایای کسب شده  سود منهای هزینه ها بوسیله محاسبات عقلانی با احتساب اطلاعات در دسترس دارند.

منبع

هوشی السادات،سیدعلیرضا(1389)، رابطه ادراکات ازعدالت سازمانی و اعتماد سازمانی در میان کارکنان، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0