انواع استرس
الف:استرس شغلی
یکی از تعاریف اشاره به این نکته دارد که استرس شغلی حاصل ویژگیهایی از شغل است که تهدیدی برای فرد به شمار میروند. تهدید ممکن است ناشی از الزامهای حرفهای مفرط یا امکانات پاسخدهی ناکافی به منظور تأمین نیازهای افراد باشد. هنگامی که شغل مستلزم کار بسیار زیاد در زمانی کوتاه باشد، افراط در کار حاصل میشود. نارساییها در امکانات پاسخ دهی نیز در ارتباط با چیزهایی هستند که افراد از مشاغل خویش انتظار دارند: حقوق مکفی، رضایت شغلی و ترفیع یا پیشرفت در شغل .
بیرو نیومن، تعاریف متعدد، در باب استرس شغلی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که استرس شغلی عبارت است از تعامل شرایط کار با رگههای شخصیتی فرد، که درکنشهای روانشناختی یا فیزیولوژیکی یا هر دو تغییر ایجاد میکند. استرس شغلی، به منزله الزامهای شغلیای که فراتر از توانایی مقابله فرد هستند، تعریف میشود که این تعریف با نظریه شناختی تبادلی مطابقت دارد .
تنیدگی پرستاران
اعتصابهای مکرر پرستاران در اغلب کشورهای غربی مبین حرفه ای هستند که در معرض سطح بالایی از تنیدگی قرار دارد. نامتجانس بودن موقعیتهای تنیدگی زا که حاصل تنوع بیمارستانها و در نتیجه تفاوت نوع کار پرستاران است،روی آورد نسبت به این مسئله را با دشواری هایی مواجه می سازد و به این ابعاد ،باید این نکته افزوده شود که اکثریت این جامعه ی حرفه ای را زنان تشکیل می دهند که اغلب به علت انجام وظایف حرفه ای خود دچار بحران های اضطراب می شوند و همین امر ،کاهش سطح خدماتی را که به بیماران ارائه می دهند در پی دارد.البته مسلم است که با اشاره به این نکات کلی نمیتوان یک موقعیت حرفه ای را توصیف کرد و بررسی منابع تنیدگی در این حرفه و پیامدهای حاصل از آنها الزامی به نظر میرسد:به علت کافی نبودن تعداد پرستاران و در نتیجه فشار کار،حرفه ی پرستاری به خودی خود به منزله نخستین منبع تنیدگی محسوب می شود.ماهیت وظایف یک پرستار نیز نامطبوع است چه وی با بدن بیماران :خون،ادرار،استفراغ ،بو…. در جوی که غم و رنج بر فضای آن سایه افکنده ،سرو کار دارد.نقص تجهیزات در پاره ای از بخش ها ،کم بودن یا نایاب بودن داروها ،ساعات و چرخش زمان کار که پرستاران را از ریتم زندگی جامعه جدا میکند،و همچنین کم بودن دستمزد از عواملی هستند که به افزایش تنش در پرستاران منتهی می شوند .نامشخص بودن موقعیت هایی که باید با آنها مقابله کنند موقعیت های اضطراری و جز آن و مسوولیت در قبال بیماران ،برای مثال در خلال کارشبانه از علل غیبت های مکرر پرستاران محسوب می شوند.رابطه با بیماران نیز یکی دیگر از منابع اضطراب پرستاران است.
پژوهش های کوبلر- راس، نشان داده اند که بیماران پنج وهله انکار و انزوا،انزوا،خشم،درگیری با مسئله،افسردگی و پذیرش موقعیت را طی می کنند که هر یک از این وهله ها به منزله منبع بالقوه تنیدگی برای پرستاران به شمار می آیند.اوبر، در اثری تحت عنوان ، تنیدگی حرفه ای از پرستاری به نام سیمون که در بخش مراقبت های ویژه، به کار اشتغال داشته،یاد می کند :در بخش های معمولی ،بیماران در حال احتضار در اتاق های خود هستند….در حالی که در مراقبت های ویژه ؛ باز زنده سازی ،شما محبوس هستید و همه چیز در برابر چشمانتان جریان دارد …و مرگ همواره حاضر است.این حضور مداوم مرگ ،به علت تهاجم پیوسته و روزمره خود ،یک تنیدگی دائم را در پرستار ایجاد می کند.
ویژگی های استرس زا
سازش پذيري, انعطاف پذيري: ناتواني كودك در سازش پذيري با تغييرات جسماني يا اجتماعي محيط خود،انجام وظايف مادرانه را با مشكلات بيشتري مواجه سازد .وبالا بودن نمرات در این زمینه را در پی دارد. ویژگی های رفتاری کودک که با نمرات بالا ی والدین در این قلمرو همراهند عبارتند از:
- استقامت و ناتوانی در تغییر یک کار به کار دیگربدون برانگیختگی هیجانی؛
- فزون واکنشی در برابر تغییرات ناشی از محرک های حسی؛
- اجتناب از غریبه ها؛
- فزون واکنشی در برابر تغییرات روزمره؛
- به آسانی آرام نشدن پس از برانگیختگی.
والدين اين كودكان اغلب اظهار ميكنند كه در كوششهاي خود براي ايجاد رابطه با فرزندانشان دچار سرخوردگي شديد مي شوند.پاره اي ازين والدين به احساس طرد شدگي از سوي فرزندانشان نيز اشاره ميكنند.
پذيرندگي: هنگامي كه ويژگي هاي جسماني ،عقلاني و عاطفي كودك با اميدهايي كه والدين درباره وي داشته اند ،منطبق نباشند .نمرات بالايي در اين زمينه به دست مي آيند .به عبارت ديگر كودك در حدي كه والدين انتظار دارند جاذب ،هوشمند و مطبوع نيست و همين امر هوشيارانه يا به صورت ناهشيار،دلبستگي والدين نسبت به وي را كاهش مي دهد و حتي تمايل به طرد كودك را در آنها ايجاد ميكند.
فزون طلبي:بالا بودن نمرات در اين زير مقياس نشان دهنده آن است كه والدين خواسته هاي كودك را افراطي ميدانند.اين خواسته ها ممكن است به گونه هاي متفاوت مانند نق زدن در آويختن جسماني به والدين كمك طلبي مكرر و يا فراواني مسايل رفتاري كم اهميت ، آشكار شوند. اين منبع تنيدگي به خصوص وقتي والدين ميخواهند رفتاري نمونه داشته باشند بسيار جلوه ميكند.والدين جوان معمولا در اين زير مقياس نمرات بيشتري به دست مي آورند.وابستگي مفرط و يا شكست در فرايند تفرد،اغلب با نمرات بالا در اين زمينه توام است.همچنين يافته هاي پژوهشي بندل و همكاران،وجود اضطراب جدايي و فقدان روابط با همسالان را نيز خاطر نشان كرده انددر كودكان چهار ساله و بزرگتر ،اين زير مقياس با مسائلي در زمينه نظم و انضباط در كودك مرتبط است و در صورت مفرط بودن چنين مشكلاتي ،احتمال وجود اختلال هاي رفتار ارتباطي مطرح مي شود و بايد به والدين درباره چگونگي ايجاد انضباط و رعايت نظم در كودك آموزش داده شود.
خلق كودك : نمرات بالاي والدين در اين زمينه معمولا با نارسا كنش وري عاطفي كودك مرتبطند.در بيشتر موارد با كودكان افسرده و مايوسي سروكار داريم كه اغلب گريه ميكنند و نشانه هاي خوشبختي در آنها ديده نميشوند.گريه اي كه در اين زير مقياس مورد نظر است با نق زدن كودك فزون طلب ،متفاوت است.وقتي نمرات در اين قلمرو بسيار بالا هستند بايد به مسائلي مانند وجود اختلال در زمينه دلبستگي مادر به كودك ،غيبت والدين و يا در دسترس نبودن آنها به علت اعتياد و جز آن، انديشيد.
بی توجهي/فزون كنشي كودك: والديني در اين مقياس به نمرات بالايي دست مي يابند كه فرزندان آنها داراي بسياري از نشانه هايي هستند كه به عنوان ضوابط اختلال نارسايي توجه همراه با فزون كنشي در چهارمين مجموعه تشخيصي و آماري اختلال هاي رواني انجمن روانپزشكي امريكا ارائه شده اند.نشانه هاي رفتاري اين كودكان عبارتند از فعاليت مفرط،نا آرامي،بي توجهي،محدوديت گسترده دقت،القاي احساس گوش نكردن وناتواني در به پايان رساندن كارو مشكلات پايدار در انجام تكاليف محول شده.با مشاهده ي رفتارهاي كودك مي توان به آساني به وجود مشكلات پي برد.اما اگر فرضيه ي اصلي بر اساس مشاهده ي رفتارها تاييد نشود،بايد فرضيه هايي را كه در پي مي آيند مورد نظر قرار داد:
- فقدان نيروي لازم در والدين براي مراقبت از يك كودك بهنجار؛
- مشكلات تطبيق با كودك به علت وجود يك الگوي تثبيت شده ي زندگي در والدين مسن تر؛
- نتظار نا معقول وجود پختگي و رفتارهاي بزرگسال گونه از كودك.
تقويت گري: والديني كه نمرات بالايي در اين زير مقياس به دست مي آورند فرزند خود را به عنوان يك منبع تقويت مثبت تلقي نميكنند.در تعامل با وي به دريافت احساساتي مطبوع نسبت به خويشتن نائل نمي شوند و حتي ممكن است خود را مطرود بپندارند.چنين دريافت هايي مي توانند روابط والدكودك را مورد تهديد قرار دهند و بنابراين در صورت بالا بودن اين زير مقياس ،دخالت سريع به منظور ايجاد تغيير در نظام والد-كودك،ضروري است.براي تعيين علت بالا بودن نمره در اين زمينه،مشاهده مستقيم چگونگي تعامل والدين و كودك الزامي است.در فرايند تشخيص بايد به عواملي كه در پي مي آيند توجه شود:
- ناتواني كودك در ارائه يك پاسخ متناسب به علت نارسايي عضوي يا عصب شناختي ؛
افسردگي كودك
- تعبير اشتباه آميز واكنش هاي كودك يا ناتواني والدين در درك وي؛
- افسردگي والدين و فرافكني پاسخ هاي منفي بر كودك؛
زیر مقیاس های قلمرو ویژگیهای والدین
دستیابی به نمره بالا در قلمرو ویژگی های والدین،مبین این نکته است که منابع تنیدگی و نارساکنش وری بالقوه نظام والد- کودک میتواند با ابعاد کنش وری والدین مرتبط باشند.گرچه بی تردید ،بین جنبه های مختلف نظام والد –کودک تعامل وجود دارد اما تحلیل پاره ای از جنبه های کنش وری والدین به صورت مستقل نیز امکان پذیر است و از این راه میتوان برخی از ویژگی های والدین را که به عنوان علامت خطر محسوب میشوند،مشخص کرد.زیر مقیاس های افسردگی و احساس صلاحیت به منزله پاره تست هایی هستند که بیشترین تاثیر را بر قلمرو والدین نشان میدهند و بر این اساس میتوان گفت که نمرات بالا در این مقیاس ،مبین احساس بی لیاقتی و ناتوانی در انجام وظیفه والدینی است .
دستیابی به نمرات بالا در پاره تست های دلبستگی ،انزوای اجتماعی و روابط با همسر نیز امکان بالقوه ایذاء کودک را افزایش میدهد.لازم به ذکر است که هنگام درمانگری ،متخصص بالینی باید متوجه احساس سرخوردگی در اینگونه والدین باشد و به گونه ای شتابزده ،مشکلات ارتباطی آنها را با کودک مطرح نکند.چرا که این والدین معمولا خود را بیش از فرزندانشان به عنوان منبع تنیدگی تلقی میکنند و بیش از هر چیزی ،نیازمند دستیابی به احساس بهتری از خویشتن هستند.پس تا زمانی که درمانگر به حمایت و تقویت تصویری که آنها از خود دارند میپردازد،باید تا حد امکان از طرح مسایل مرتبط با کودک اجتناب کند .
منبع
پشنگ زاده،فرنوش(1393)، آموزش مهارتهای معنوی بر ویژگی های استرس زای مادر- کودک در پرستاران،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید