چگونگي شکل گيري اميد

جهت فهم راهبردهاي افزايش اميد در افراد، به خصوص پرورش اميد در دانش آموزان، ضرورت دارد که مکانيسم هايي که از طريق آن انديشه هاي اميد بخش براي اولين بار در کودکان رشد مي يابد مورد بررسي قرار گيرد. اشنايدر، چارچوبي رشدي درباره ي چگونگي شکل کيري اين انديشه ها ايجاد کرده است. در مرکز اين مفهوم سازي اين عقيده قرار دارد که انسان ها ذاتاً داراي انگيزش براي درک دنياي پيرامون هستند. يکي از اولين هدف هاي يک نوزاد تثبيت توانايي پيش بيني و کنترل محيط پيرامون است. انگيزه ي بدست آوردن چنين توانشي بنوعي انگيزه زنده ماندن است.

مولفه ي مسير يابي اولين مؤلفه ي اميد است که در کودکان رشد مي يابد. از بدو تولد کودکان درون دادهاي حسي را دريافت مي کنند. اگر چه در ابتدا اين درون داده ها بي معني هستند اما با گذشت زمان، نوزاد اين داده ها را ساختار مي بخشد و براي آن معنايي از محيط بيروني مي يابد براي مثال، يک نوزاد به سرعت صداي مادر خود را مي شناسد. اين صدا سرانجام با احساس امنيت وراحتي او پيوند مي خورد، در نهايت، نوزاد شروع به پيوند درون داد ها با يک ديگر مي کند. اين پيوند به انديشه هاي انتظاري در ذهن نوزاد تبديل مي شود. مثلاً نوزاد بدنبال شنيدن صداي مادر خود، گريه ي خود را کاهش مي دهد چرا که او آموخته است اين صدا احساس راحتي ؛ سير بودن، گرم بودن و خشک بودن را پيش بيني مي کند. اين انتظار مکانيسمي است که بعد ها کودکان بوسيله ي آن قادرند تا با زنجيره سازي از رويدادهاي شناختي، تفکر مسيريابي را شکل دهند.

تفکر عامليت نيز در ابتداي زندگي رشد مي يابد. اما کودکان قبل از داشتن توانايي تغيير محيط پيرامون، بايد معنايي از خود ايجاد کنند. اين هويت خود در حدود سن 12 تا 21 ماهگي شکل مي گيرد. بر اين اساس، کودکان به تدريج شروع به استفاده از اصطلاح  من  مي کنند و رفته رفته خودآگاهي آن ها افزايش مي يابد. اين خودآگاهي با اين شناخت دنبال مي شود که فرد مي تواند به عنوان يک عامل علي در جهان پيرامون عمل کند. کودکان شروع به ايجاد نشانه هايي مي کنند که نشان مي دهد آن ها قابليت هايي را فرا گرفته اند که به آن ها اجازه مي دهد تا دنياي خود را بسازند. اين مفهوم خود با اين شناخت که فرد مي تواند در محيط خود تغيير ايجاد کند، ترکيب مي شود و اساس تفکر عامليت را پايه ريزي مي کند .

عواملي مانند دلبستگي به مراقبان و نيز چالش هاي محيطي پيش روي کودکان مي تواند بر شکل گيري انديشه هاي مسير يابي و عامليت تأثير گذار باشد. پيوندي همراه با اعتماد با يک مراقب به نظر مي رسد در رشد اميد و مؤلفه هاي آن داراي اهميت باشد. کودکاني که پيوند نيرومندي با مراقبان خود دارند از بيشترين مقدار اميد برخوردارند.در حمايت از اين يافته شوري و همکاران، دريافتند که بزرگسالان پراميد در مقايسه با افراد کم اميد دلبستگي ايمن بيشتري دارند و در کودکي مراقبت بيشتري از والدين خود به ياد دارند. چنين دلبستگي ايمني به کودکان حسي از توانايي مي دهد که بتوانند هدف هاي مطلوب را دنبال کنند.ازاين رو، داشتن پيوندهاي دلبستگي ايمن با مراقبان براي رشد اميد در کودکان بسيار مهم است. اگر چه اين مراقبان مي توانند والدين يا ديگر اعضاي خانواده باشند، اما دلبستگي با ديگر افراد مهم در زندگي مثل معلمان و مشاوران مدرسه نيز مي تواند در رشد اميد سودمند باشد.

اگر چه نقش يک مراقب در حمايت از کودک در مقابل آسيب ها مهم است، اما مراقبان نبايد کاملاً از کودکان در مقابل چالش ها و شکست هاي احتمالي حمايت کنند. آسان ساختن افراطي زندگي براي کودکان مي تواند رشد تفکر اميد بخش را کاهش دهد يا متوقف کند. بر اين اساس، کودکان نياز دارند تا کنار آمدن با موانع، براي رسيدن به هدف را فرا بگيرند تا بطور کامل حس عامليت خود را رشد دهند.سرانجام اين که، يک کودک بايد اين حس را داشته باشد که مي تواندبرناهمواري ها غلبه کند حتي اگر پدر و مادر در کنارش نباشند. اجازه دادن به کودکان براي مواجهه با چالشها وغلبه بر موانع پيش روميتواند قابليتهاي آن ها را آشکار کند.

تفکر اميد بخش همزمان با رشد کودکان افزايش مي يابد. رشد شناختي طبيعي مثل گسترش دامنه ي لغات، افزايش سرعت و دامنه ي حافظه و توانايي تفکر انتزاعي به کودکان و نوجوانان کمک مي کند تا از تفکر اميد بخش به طور زاينده تري استفاده کنند. اين پيشرفت در تفکر اميد بخش در سرتاسر فرايند رشد نه تنها به کودکان و نوجوانان در دست يابي به هدف هاي شخصي کمک مي کند بلکه حس هويت يابي و شکل گيري رابطه ي متقابل با همسالان را نيز تسهيل مي کند .

اميد و مؤلفه هاي آن، سازه هاي شناختي هستند که با فرايند اجتماعي شدن کودکان رابطه اي دلبستگي به مراقبان، مواجهه با چالش ها و موانع محيطي و نيز تغييرات در رشد شناختي مي تواند چگونگي شکل گيري و رشد اين نوع تفکر را تعيين کند. اميد به عنوان يک سازه ي شناختي مي تواند پيامدهاي عاطفي و شناختي متعددي به دنبال داشته باشد.

منبع

اسماعیلی زاده،سمیه(1393)،اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی برامیدبه زندگی کودکان سرطانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسشلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0